هاتف نیوز – نسرین پورهمرنگ – سهشنبه 24 شهریور (15 سپتامبر) در تقویم سازمان ملل به عنوان روز جهانی دمکراسی نامگذاری شده است. اهمیت این روز از این بابت است که دیگر امروز در اغلب کشورهای جهان –بهجز چند مورد انگشت شمار- نظام دمکراسی یعنی حق تصمیمگیری مردم در مسائل عمومی کشورشان به عنوان
هاتف نیوز – نسرین پورهمرنگ – سهشنبه 24 شهریور (15 سپتامبر) در تقویم سازمان ملل به عنوان روز جهانی دمکراسی نامگذاری شده است. اهمیت این روز از این بابت است که دیگر امروز در اغلب کشورهای جهان –بهجز چند مورد انگشت شمار- نظام دمکراسی یعنی حق تصمیمگیری مردم در مسائل عمومی کشورشان به عنوان یک اصل معتبر پذیرش همگانی یافته است و حتی در کشورهایی با سابقهی استبدادی طولانی نیز که همچنان رویههای استبداد رای در تار و پود جامعه تنیده شده است، در ظاهر امور از سازوکارهای دمکراتیک همچون رای دادن مردم و نظام ریاست جمهوری و تشکیل پارلمان بهره گرفته میشود. واژه ی دمکراسی نخستینبار در قرن پنجم پیش از میلاد، توسط هرودوت تاریخنویس یونانی بهکار برده شد. این واژه به معنای حکومت مردم است. آبراهام لینکن؛ رئیس جمهور فقید آمریکا دمکراسی را «حکومت مردم، بهوسیله ی مردم، برای مردم» تعریف میکند.برخورداری از «حق تصمیمگیری» برای مردم وجه تمایز دمکراسی از سایر نظامهای حکومتی است. تصور تصمیمگیری همهی مردم مستلزم پذیرش این اصل است رای هر فرد مساوی با رای دیگران است. از اینرو برابری محور اصلی در همهی نظامهای دمکراتیک است. اما مسئله از آنجایی دشوار میشود که نظامهای دمکراتیک در عمل از تنوع بسیار برخوردار هستند. این گوناگونی تا به آن حد فراوان است که گاه به نظر میرسد تنها ویژگی مشترک این نظامها، تحسین و تمجیدی است که نثار دمکراسی میکنند و نه بیشتر. در شرایطی که نظام دمکراتیک امروز از پذیرش جهانی برخوردار است و نامگذاری روزی به همین عنوان، بیانگر همین ارج و اعتبار نزد جهانیان است اما در واقع معلوم نیست که چه چیزی مورد تایید و پذیرش عمومی است. «کارل کوهن» استاد فلسفه در دانشگاه میشیگان در پیشگفتار کتاب ارزنده و خواندنی خو دربارهی دمکراسی چنین مینویسد: « دموکراسی به صورت والاترین آرمان سیاسی در سراسر جهان درآمده است. هرچند از جانب و حتی به وسیلهی کسانی که ناسازگاری بنیادی فلسفی با آن دارند ستوده میشود. لیکن کسانی آن را پیشهی خود قرار دادهاند که کم میشناسندش و کمتر خواهان آنند. در نتیجهی این بیبند و باری لفظی، آشفتگی فکری و حتی اندکی فریبکاری عمدی، اصطلاح «دموکراسی» تا حد زیادی معنی خود را از دست داده است. این اصطلاح که درجهان سیاست تقریبا” به هرچیزی اطلاق میشودبه جایی رسیده است که دیگر تقریبا” هیچ معنایی ندارد.»(ص 14) اهمیتی که دمکراسی از اواخر قرن هجدهم و طی قرن نوزدهم پیدا کرد هیچگاه در قرنهای گذشته سابقه نداشته است؛ بهجز در یونان باستان و بهویژه قرنهای چهارم و پنجم پیش از میلاد در آتن. طی قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول، دمکراسی از پذیرش و اقبال عمومی برخوردار شد.یکی از شکلهای غالب دمکراسی به ویژه در کشورهای غربی، دمکراسی لیبرال است که به معنای تضمین آزادیهای فردی با محدود ساختن قدرت حکومت است. این محدودیت به وسیلهی قانون اساسی صورت می گیرد. مردم با آزادی بیان، آزادی تجمع و … قدرت تصمیم گیری خود را افزایش میدهند. اما نظامهای رقیب دیگری از جمله سوسیال دمکراسی نیز این میان قابل توجه هستند. کارل کوهن در کتاب خود میکوشد تا به این پرسشها پاسخ دهد که: ماهیت دمکراسی چیست؟ پیشفرضهای دمکراسی کدام است؟ ابزارهای دمکراسی کدام است؟ شرایط لازم برای کامیابی دمکراسی چیست؟ در دفاع از دمکراسی چه دلایلی باید عرضه کرد و چشماندازهای دمکراسی کدام است؟ وی همچنین معتقد است که نباید بیمناک بود که تحقیق صادقانه در نظریه ی دمکراسی ممکن است وفاداری و یا احترام ما را نسبت به آن ضعیف سازد. به نظر کوهن تحقیق دربارهی دمکراسی تقویت سرسپردگی دربارهی آن نیست اما چه بسا نتیجهی طبیعی آن تحقیق باشد. نکتهی ارزشمندی که کوهن؛ این استاد بازنشستهی دانشگاه میشیگان دربارهی تحقیق خود یادآوری می کند این است که وی تاکید می کند سنت دمکراسی ملک طلق هیچکس نیست و این پیامی ارزشمند از یک فیلسوف غربی است: «درکاری که برعهده گرفته ام جایی برای جزمگرایی نیست. انواع بسیار سنتهای فرهنگی و فلسفی به گسترش نظریه ی دمکراتیک کمک کردهاند؛ این نظریه ملک طلق هیچ یک از آنها نیست. درست است که مکتبهای فکری، فلسفی یا دینی در ضرورت دفاع از دمکراسی با یکدیگر همداستانند، اما در اینکه چگونه باید از آن دفاع شوداتفاق نظر ندارند. هدف من این است که از دموکراسی چنان دفاع کنم که ثابت شود برای تمامی حامیان آن باهرگونه سرسپردگی دینی یا فوق طبیعی که داشته باشند، پذیرفتنی است و دموکراسی را چنان وصف کنم که به طور کلی برای حامیان و منتقدان به تساوی پذیرفتنی باشد.»(ص 16) کتاب «دموکراسی» تالیف کارل کوهن در 6 بخش و 17 فصل تنظیم و تالیف شده است. مولف بخشهای کتاب را منطبق با پرسشهایی که ابتدا در پیشگفتار عنوان کرده، تنظیم کرده است: بخش نخست: ماهیت دموکراسی/ بخش دوم: پیشفرضهای دموکراسی/ بخش سوم: دموکراسی و ابزارهای آن/ بخش چهارم: شرایط دموکراسی/ بخش پنجم: دفاع از دمکراسی/ بخش ششم: چشماندازهای دمکراسی این کتاب برای کسانی که علاقمند هستند تا شناخت عمیقتری نسبت به مفهوم دمکراسی و راهکارها و کارکردهای آن به دست آورند بسیار مفید و ارزشمند است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.