کد خبر : 4565
تاریخ انتشار : شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۶

نبرد سردارآباد/ ژاک کایالوف/ ترجمه‌ی کاوه بیات/ نشر پردیس/ 158 صفحه

نبرد سردارآباد/ ژاک کایالوف/ ترجمه‌ی کاوه بیات/ نشر پردیس/ 158 صفحه

   هاتف نیوز – نسرین پورهمرنگ – ارمنی های سراسر جهان در ماه آوریل هرسال، برای بزرگداشت یاد کسانی که به وسیله‌ی حکومت عثمانی در سال 1915 میلادی کشته شدند، مراسم یادبود برگزار می کنند. در حالی‌که مردم ارمنستان و بسیاری دیگر از محققان معتقدند که این کشتار فجیعانه یک نسل‌کشی محسوب می‌شود، اما دولت‌

   هاتف نیوز – نسرین پورهمرنگ – ارمنی های سراسر جهان در ماه آوریل هرسال، برای بزرگداشت یاد کسانی که به وسیله‌ی حکومت عثمانی در سال 1915 میلادی کشته شدند، مراسم یادبود برگزار می کنند. در حالی‌که مردم ارمنستان و بسیاری دیگر از محققان معتقدند که این کشتار فجیعانه یک نسل‌کشی محسوب می‌شود، اما دولت‌ ترکیه بر اطلاق عنوان نسل‌کشی بر این فاجعه‌ی تاریخی ناراضی و مخالف است و می کوشد آن را بسیار ساده‌تر و کم‌اهمیت‌تر از آنچه تاریخ توصیف می‌کند نشان دهد.
کتاب «نبرد سردارآباد» اثر «ژاک کایالوف» با ترجمه‌ی کاوه بیات که به تازگی منتشر شده است به بررسی آسیب‌ها و رنجهایی می‌پردازد که مردم ارمنستان در جنگ جهانی اول بر دوش کشیدند. این کتاب دربرگیرنده‌ی تحقیقات مستقلی است که در جهان غرب به وسیله‌ی یک محقق صورت گرفته است.
از نسل‌کشی ارامنه با عنوان‌های «هولوکاست ارامنه»، «کشتار ارامنه» و «جنایت بزرگ» نیز یاد می شود.
مردم ارمنستان معتقدند که دولتمردان عثمانی و رهبران قیام ترکان جوان در خلال سال‌های 1915 تا 1917 به عمد و با نیت قبلی، به نسل‌کشی ارامنه پرداختند.
برنامه‌ی رهبران ترکان جوان، کشتار دسته جعی ارامنه و تبعیدهای اجباری آنان به بیابان‌های بی‌آب و علف بوده است. دستگیری و اعدام ارمنی‌ها، تبعید زنان و مردان و کودکان از خانه های خود بدون هیچگونه دسترسی به آب و غذا، وادار نمودن آنان به راهپیمایی‌های طولانی در مسیرهای بیابانی و خشک و بی‌آب وعلف و تجاوز و آزار و اذیت جنسی قربانیان به وسیله‌ی نیروهای متخاصم طی زمان تبعید که در همه‌ی گزارش‌های تاریخی درج شده است را نمی‌توان یک مخاصمه‌ی ساده به حساب آورد.
تعداد قربانیان این فاجعه‌ی انسانی را بین یک تا یک و نیم میلیون نفر برآورد کرده‌اند. طی همین دوران دیگر گروه‌های قومی منطقه از جمله آشوریان و یونانیان نیز به شیوه‌های مشابه در معرض حملهٔ‌ی ترکان عثمانی قرار گرفتند. برخی محققان این رویدادها را نیز در زمره‌ی سیاست های پاکسازی قومی دولتمردان ترک به شمار می‌آورند.
تبعید ارامنه از خانه‌هایشان اغلب با غارت، تجاوز و کشتار همراه بود. تبعیدشدگان یا در همان ابتدا در درگیریها کشته می‌شدند و یا از گرسنگی و بی سرپناهی در راه ارودگاههای نزدیک استان دیرالزور جانشان را از دست می‌دادند. این‌که دلیل واقعی صاحب منصبان ترک از اقدام به این نسل‌کشی چه بوده است به واقع هنوز به صراحت آشکار نشده است. به ویژه که بسیاری از اسناد و مدارک این نسل کشی در کتابخانه‌ها و سازمان‌های دولتی ترکیه محبوس مانده‌اند که اجازه ی بهره‌برداری از آنها به محققان مستقل داده نمی شود. دولت‌های ترکیه در دوره‌های گذشته تا به امروز معتقد بوده‌اند که این واقعه یک نسل کشی نبوده است و بسیاری از ترکهای بی دفاع نیز در جریان این منازعات کشته شده اند.
اما کتاب «نبرد سردارآباد» با تالیف ژاک کایالوف، شامل هفت فصل است که عبارتند از: در آستانه نبرد، داد‌ه‌های نظامی، روایت شاهدان، داده‌های پراکنده، تاکتیک‌ها و تدارکات، برداشت‌های متفاوت و راه‌ها و ابزارها.
در بخشی از مقدمه‌ی مترجم بر این کتاب آمده است: «در اواخر 1918 (اوایل خرداد 1297 شمسی/ اوایل رجب 1336 ه. ق) در یکی از مراحل پایانی جنگ جهانی، یک نیروی محدود ارمنی موفق شد در حوالی سردارآباد پیشروی نظامیان عثمانی را به سمت ایروان درهم شکسته و متوقف کند. این پیروزی که در آستانه (اچمیادزین) صورت گرفت و منطقه ارمنستان را از خطر اشغال نجات داد. این نبرد اگرچه از لحاظ شدت در مقایسه با انبوهی از دیگر نبردها صورت گرفته در جنگ جهانی، زد و خورد مختصری بیش نبود اما به گونه‌ای که در این کتاب می‌خوانیم جایگاه آن از لحاظ تحولات منطقه‌ای و به ویژه تاریخ مقاومت ارمنی‌ها در برابر روزگار و دستیابی حداقلی از موجودیت ملی مهم و تعیین کننده بود.»
به نوشته‌ی نویسنده‌ی کتاب، نبردی که در منطقه‌ی سردارآباد رخ داد از ‌نظر تاریخی و منطقه‌ای بسیار بااهمیت بود زیرا «ارزش معنوی و ماندگار یک چنین نشانه‌ای از سرسختی و مقاومت در حافظه جمعی یک ملت، از نقطه نظر کوتاه مدت و سرنوشت ارمنی‌ها در آن مقطع بخصوص، به هیچ وجه روشن نیست که بدون پیشامد نبرد سردارآباد آیا ترک‌ها به همان حداقل که برای ارمنستان برجای ماند و امروزه کم و بیش قلمرو جمهوری ارمنستان را تشکیل می‌دهد، رضایت می‌دادند یا خیر.»

در فصل نخست به جزئیات درگیری‌های نیروهای ارمنی با سپاه عثمانی پرداخته شده است. به نوشته‌ی کایالوف «تا مارس 1918 سپاهیان ترکیه تمامی مناطق از دست رفته خود را مسترد داشته و به مرزهای قبل از جنگ با روسیه رسیدند. تنها نیرویی که در سر راه آنان مقاومت کرد، چند واحد داوطلب ارمنی بود تحت فرماندهی کلنل مورل حدود 300 افسر غیرارمنی روس نیز به مدافعین پیوستند.»Azar-1
نویسنده در فصل دوم به کتاب «مشارکت ارمنی‌ها در جبهه قفقاز جنگ جهانی 1918- 1914» اثر ژنرال گئورکی گی‌یوچ کورگانوف استناد کرده و صحنه‌های شکل‌گیری نبرد سردارآباد را توصیف می‌کند: «همزمان با عملیات بر ضد ایگدیر، یک تیپ ترک در امتداد خط آهن مستقر در سردارآباد پیش رفت و ساعت پنج بعدازظهر 21 مه آنجا را مورد حمله قرار داد. نیروهای ارمنی زیر فشار شدید ترک‌ها به محوری در امتداد روستاهای قراکانلو، کرپالو و زیوری ارمنی عقب نشسته و بدین ترتیب اچمیادزین را تحت پوشش قرار دادند.»
در فصل سوم با عنوان «روایت شاهدان» به نکاتی از کتاب «ارمنین» نوشته گ.گ یابلوکوف که در پاریس منتشر شده استناد گردیده است؛ کتابی که به دلیل ورشکستگی ناشر به صورتی مناسب توزیع نشد و نسخه‌های آن نایاب است و تنها می‌توان در کتابخانه پاریس و بروکسل نسخه‌ای از آن را مطالعه نمود.
درفصل چهارم با عنوان «داده‌های پراکنده» نویسنده به اطلاعات قابل اعتنایی که در روزنامه و مجله‌های آن زمان منتشر شده پرداخته است. وی با اشاره به مطالب یک ماهنامه چنین توضیح داده است:«ماهنامه ارمنی هایرنیک آمساگیر که در بوستون منتشر می‌شود در 1925 رشته مقالاتی به قلم دکتر هواکیم ملیکیان منتشر کرد. فصولی چند از شماره ماه مه به حوادث مه 1981 اختصاص داشت. دکتر ملیکیان که در ایروان طبابت می‌کرد، در یکی از مراحل جنگ با واحد تحت فرمان کاپیتان حسن پاشایان همراه شده بود. در بهار 1921 دکتر ملیکیان به ایران مهاجرت کرد و در اصفهان به طبابت ادامه داد.»
در فصل ششم نویسنده ضمن اشاره به تاریخ‌سازی تُرک‌ها درباره‌ی وقایع قفقاز می‌نویسد: «از آنجایی که تاریخ متقنی از تحولات پرفرار و نشیب ماوراء قفقاز در سال‌های 1921-1918 در دست نبود به تدریج روایت ترکی آن دست بالا یافت. نه فقط در سطوحی چند گرایش‌های پان تورانی، انگیز‌ه‌های قابل درک تلقی شد بلکه با ترسیم تصویری از ارمنی‌ها به عنوان یک ستون پنجم سنتی، جنایات ترک‌ها در حق آنها نیز روا دانسته شد.»
در بخشی از فصل هفتم کتاب با عنوان«راهها و ابزارها» چنین آمده است: «افسران ارمنستان از اشراف یا طبقه ثروتمند نبودند. در بسیاری از موارد خود نظامی‌زاده بودند. به خدمت وارد شده بودند تا از طریق کار سخت و دشوار راه ترقی را طی کنند. برخی از آنها حتی تجربه خدمت در جنگ کریمه 1878- 1877 و حضور در لشکرکشی منچوری 1905- 1904 را در پیشینه خود داشتند.»

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.