خوشبختی در راه است/ آلیس مانرو/ ترجمهی مهری شرفی/ انتشارات ققنوس نسرین پورهمرنگ – مجموعهی داستانی «خوشبختی در راه است» اثرآلیس مانرو که نخستینبار در سال 91 به چاپ رسیده بود، اینک به نوبن چاپ سوم رسید. آلیس مانرو؛ نویسنده کانادایی معاصر و برندهی جایزه نوبل ادبیات در سال گذشته- ۲۰۱۳- است. آکادمی نوبل ادبیات
خوشبختی در راه است/ آلیس مانرو/ ترجمهی مهری شرفی/ انتشارات ققنوس نسرین پورهمرنگ – مجموعهی داستانی «خوشبختی در راه است» اثرآلیس مانرو که نخستینبار در سال 91 به چاپ رسیده بود، اینک به نوبن چاپ سوم رسید. آلیس مانرو؛ نویسنده کانادایی معاصر و برندهی جایزه نوبل ادبیات در سال گذشته- ۲۰۱۳- است. آکادمی نوبل ادبیات وی را در بیانیهی خود «استاد داستان کوتاه معاصر» توصیف کرده بود. آلیس مونرو را یکی از نویسندگان بسیار توانا در داستان نویسی کوتاه به شمار میآورند و اعتقاد بسیاری بر این است که مونرو توانست جامعهی کتابخوان آمریکای شمالی را که بیشتر تمایل به خواندن رمان و داستانهای طولانی دارند را با مطالعهی داستانهای کوتاه آشتی دهد. البته مونرو خود در مصاحبهای گفته بود، هرگز قصد نداشته صرفاً نویسندهی داستان کوتاه باشد؛ فکر می کرده مثل همه رمان خواهد نوشت. ولی حالا دیگر میداند نگاهش به مسائل برای نوشتن رمان مناسب نیست. دوست دارد پایان داستان را در ذهنش مجسم کند، و مطمئن باشد مثلاً تا کریسمس آن را تمام خواهد کرد، و نمیداند نویسندهها چطور روی پروژههای طولانی مثل رمان با پایان باز کار میکنند. آلیس آن مونرو در ۱۰ ژوئیه ۱۹۳۱ در کانادا به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش معلم مدرسه بود. علاقهی مونرو به نویسندگی از همان دوران کودکی آغاز شد و وی نوشتن داستانهای کوتاه کودکانه را از همان زمان آغاز کرد. نخستین داستانش به نام «ابعاد یک سایه» در سال ۱۹۵۰ زمانیکه هنوز دانشجوی دانشگاه وسترن اونتاریو بود منتشر شد. وی پیش از آنکه نویسندگی را به عنوان یک حرفه دنبال کند، کارهایی چون پیشخدمتی و تصدی کتابخانه را تجربه کرده بود و حتی مدتی نیز در مزارع تنباکو مشغول به کار شده بود. وی در سال ۱۹۵۱ دانشگاه را ترک کرد تا ازدواج کند. او سال ۱۹۶۳ به ویکتوریا نقل مکان کرد و کتابفروشی «کتاب مونرو» را افتتاح کرد که هنوز مشغول به کار است. مونرو زمانی که هنوز جوان بود در داستانهایش به مضامینی چون بلوغ و دغدغههای دختران جوان در خانواده پرداخته است. اما همچنان که نویسنده وارد دوران میانسالی و سپس کهنسالی میشود ذهنش معطوف دغدغههای این نسلها میشود.زادگاه مونرو شهر کوچک وینگم در ایالت انتاریوی کاناداست و او به الهام از همین فضای کوچک در داستانهایش نیز فضاای وچک شهری را به تصویر میکشد که تقریبا” همه چیز آرام است، اما گاه حادثهای در زیر این پوستهی آرام درحال شکلگیری است و مونرو در کمال ظرافت از این حادثه رمزگشایی میکند و در پایان خواننده از مرور ماجراهای پیش آمده لذت می برد. او که وقایع داستانهایش را از زندگی روزمرهی مردم کوچه و بازار میگیرد همچنین به جزییات زندگی زنان نیز بسیار علاقمند است. خانم آلیس مونرو با مهارتی که در شناخت شخصیتها دارد و دقت نظری که در بهکارگیری دیالوگها از خود نشان میدهد و شفافیت بیان و تامل در جزئیات توانسته است توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند و ستایش «مارگارت آتوود» دیگر نویسندهی مشهور کانادایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات را برای خود به همراه آورد.، آتوود، آلیس مونرو را یکی از «مقدسات ادبیات جهان» نام نهاده است. مونرو در سال 2009 نیز به عنوان برندهی جایزه من بوکر انتخاب شده بود. مجموعهی داستانی «خوشبختی در راه است» شامل 9 داستان کوتاه با نامهای «گسترهها»، «داستان»، «گودالهای عمیق»، «رادیکالهای آزاد»، «صورت»، «بعضی زنان»، «بازی کودکانه»، «چوب» و «خوشبختی در راه است» میباشد. او درابتدای دومین داستان این کتاب چنین می نویسد: «زمستان بهترین کار پس از تدریس روزانه موسیقی در مدارس رافریور، راندن به سوی خانه بود. آن وقت، روز هوا تاریک شده بود و در همان هنگام که او در بزرگراه ساحلی میراند و باران به شدت بر اتومبیل میکوبید، در خیابانهای بالای شهر ممکن بود برف ببارد.»
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.