همیشه اعتقاد داشتهام که «بهار» و «امید» از جنس هم هستند. «بهار» در دل سردی زمستان و یاس و نامیدی «گل امید» میدهد! زمانی که خود را به دل سرمای سوزناک زمستان سپردهایم، همواره امیدواریم که بادی بهاری از راه خواهد رسید و فصل سرد تنهایی را با خود خواهد برد و چراغ دل و
همیشه اعتقاد داشتهام که «بهار» و «امید» از جنس هم هستند. «بهار» در دل سردی زمستان و یاس و نامیدی «گل امید» میدهد! زمانی که خود را به دل سرمای سوزناک زمستان سپردهایم، همواره امیدواریم که بادی بهاری از راه خواهد رسید و فصل سرد تنهایی را با خود خواهد برد و چراغ دل و نور امید را روشن و برافروخته خواهد کرد. حضرت حافظ میفرماید: ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی باید «بهار» و «باد نوروزی» را طلب کرد و چراغ امید دل را برافروخت. امیدوار بود که این زندگی را پایانی خوش خواهد بود همانگونه که گذشت زمین و زمان را بهاری درخشان و خرم نویدبخش است. اگر خوب دقت کنیم میبینیم که «بهار» و «امید» همواره همراه هم بوده، هستند و خواهند بود. حضرت مولانا میفرماید: این درختانند همچون خاکیان دستها بر کردهاند از خاکدان با زبان سبز و با دست دراز از ضمیر خاک میگویند راز درخت که میشود آن را نشانهی هستی دانست، در طول چهار فصل سال از خود واکنشهای متفاوتی بروز میدهد. در بهار سبز است، در تابستان میوه میدهد، در پاییز برگریز میشود و در زمستان به خواب میرود و خواب بهار و امید دوبارهی حیات و سرزندگی و سرسبزی را میبیند. این بهار نو ز بعد برگریز هست برهان وجود رستخیز رازها را میکند حق آشکار چون بخواهد رست تخم بد مکار آب و ابر و آتش و این آفتاب رازها را می برآرد از تراب اما بهار زندگی انسان مانند همهی کائنات با آمدن «بهار» گره خورده است. در بهار وجود و هستی انسان هم تولدی دوباره مییابد. بیجهت نیست که وقتی میخواهند سن و سال یک فرد را بیان کنند میگویند مثلاً فلان تعداد بهار را دیده یا فلان تعداد بهار را پشت سر گذاشته و این تعداد بهار را در زندگی خود تجربه کرده است. بهار ما میتواند نویدبخش زندگی تازه و نوی باشد که تصمیم گرفتهایم امسال آن را بنا کنیم. فرصت بهار و نوروز فرصتی ایدهآل و نیکو برای خانهتکانی دلها است و باید دانست که نیکی، نیکویی به بار میآورد.آنجا که حضرت مولانا میفرماید: درخت و برگ برآید ز خاک و این گوید که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار که چیست قیمت مردم هر آنچ میجوید فرصت باقیماندهی عمر را بایستی به فکر این باشیم که تخم نیکی و احسان در جامعه بکاریم و به فکر حل مسائل و مشکلات همدیگر هر یک به سهم و وسع خود باشیم. دقت کردهاید هرگاه کاری نیک و نیکو انجام میدهید در دل احساس رضایت میکنید. این رضایت خاطر انسان را به اندازهی یک جهان خوشنود و شاداب میکند. بهاران که فصل امید و امیدواری است با کاشتن نهال امید در فکر و ذهنمان و با آبیاری این نهال با بارش باران نیکیها به همونوعانمان در شرایط سخت اقتصادی کنونی به سهم خود ولو کوچک و اندک کمک کنیم. این نهایت رستگاری است و باید دانست که «هر چه بکاریم همان درو میکنیم».
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.