هاتف – سیدحسین ضیابری سیدین – یقیناً هر طرح و یا پروژه که میخواهد در یک شهر به اجرا در آید ممکن است موافقان و یا مخالفانی در قشرهای گوناگون اجتماعی داشته باشد. گذشته از قضاوت دربارهی دلایل، انگیزهها و خاستگاه نظرات موافق و مخالف، آنچه به نظر ضروری میرسد اینکه مجریان اصلی پروژههای شهری باید به دیدگاههای ابراز شده با نگاهی همه جانبه بنگرند و به پاسخگویی ابهامات موجود بپردازند. اگر در اجرای طرحها و پروژهها ابهامات روشن گردد، آنگاه خاستگاه واقعی و دلایل ریشهیی موافقت و یا مخالفت افراد، گروهها، رسانهها، صاحبنظران و… هم برای افکار و اذهان عمومی و هم برای مجریان آشکار میگردد و قضاوت در بارهی خود طرح و پروژه نیز آسانتر خواهد شد.
هاتف – سیدحسین ضیابری سیدین – یقیناً هر طرح و یا پروژه که میخواهد در یک شهر به اجرا در آید ممکن است موافقان و یا مخالفانی در قشرهای گوناگون اجتماعی داشته باشد. گذشته از قضاوت دربارهی دلایل، انگیزهها و خاستگاه نظرات موافق و مخالف، آنچه به نظر ضروری میرسد اینکه مجریان اصلی پروژههای شهری باید به دیدگاههای ابراز شده با نگاهی همه جانبه بنگرند و به پاسخگویی ابهامات موجود بپردازند. اگر در اجرای طرحها و پروژهها ابهامات روشن گردد، آنگاه خاستگاه واقعی و دلایل ریشهیی موافقت و یا مخالفت افراد، گروهها، رسانهها، صاحبنظران و… هم برای افکار و اذهان عمومی و هم برای مجریان آشکار میگردد و قضاوت در بارهی خود طرح و پروژه نیز آسانتر خواهد شد. چه احتمالاً خواهند بود موافقان و یا مخالفانی که در پس این روشنگریها به صف دیگر بپیوندند و نقطهنظراتشان را نیز تغییر دهند؛ اما جدای از این مساله آنچه که مهمتر به نظر میرسد اینکه نباید در اجرای هیچ طرح و پروژهی شهری قشرهای مختلف اجتماعی و تودههای مختلف جامعه آسیبببینند و یا در اجرای پروژهها رنج ببرند و با مشکل مواجه شوند، چون به یقین هدف اصلی اجرای پروژهها باید ایجاد رفاه اجتماعی باشد. رسیدن به نقطهی کمال اجرای پروژهها انجام مطالعات کارشناسی پیش از اجرایی کردن آنها با بهرهگیری از نظرسنجیهای همگانی و تاثیرات اجرای پروژه در جامعه است، چه اینکه اگر طرحی مستند به عقبهیی مطالعاتی و پژوهشی نباشد قطعاً سبب خسران و زیان بخشی از گروههای مختلف اجتماعی خواهد شد. البته این را هم بایستی پذیرفت که نمیشود رضایت صد درصدی و همگانی در اجرای پروژههای شهری را متصور شد؛ چون آشکار است که برخیها ممکن است از اساس مخالف اجرای یک طرح باشند، یا منافع آنها به خطر بیفتد یا اساساً مشکلات و مضایقی در زمان اجرا و پس از اجرای پروژه برای آنها به وجود آید. آنچه در روزهای گذشته در زمینهی اجرای پروژهی پیادهراهسازی در بافت و هستهی مرکزی شهر رشت در گوشه و کنار شنیده میشود و یا در بسیاری از رسانهها خوانده میشّود، آشکارا مخالفتها و موافقتهای فردی و گروهی را نسبت به اجرای این طرح نشان میدهد و کمتر از عقبهی کارشناسی و نظرات سازنده و یا ارائهی راهکار بهره گرفته شده است. قطعاً موافقتها و مخالفتهای فردی نمیتواند بیانگر نقطهنظرات اجتماعی باشد، بلکه بایستی در بستری آرام و به دور از «حب و بعض»ها به طور کارشناسی در این زمینه کنکاش نمود و بازخورد عملی آن را نیز برای جامعه مد نظر قرار داد. چه بسیار افرادی بودهاند که پیش از اجرای «پیادهراه علمالهدی» نسبت به اجرای آن نقد داشتهاند اما امروز در صف موافقان اجرای این پروژه هستند و یا برعکس! به هر حال باید پذیرفت که شهر رشت اگر بخواهد از شیوههای سنتی که تاکنون در ادارهی شهر از آن پیروی کرده، خارج شود و شیوهیی جدید را برای برونرفت از مشکلات گوناگون انباشته شده در طول سالیان دراز پیشین که بر گّردهی آن سنگینی میکند؛ برگزیند، نیازمند آن است که راه رفته را دوباره نپیماید و شیوهیی نو را برای توسعه و پیشرفت در پیش بگیرد و از عادات سنتی که داشته دوری کند و راههای نوین توسعه و پیشرفت را نیز تجربه نماید بلکه این راههای جدید قرین موفقیت گردد. ممکن است گفته شود که چه تضمینی برای موفقیت در راههای نوین وجود دارد؟ کارشناسان پاسخ این پرسش را در این نکته خلاصه میدانند و آن اینکه آیا شیوههای پیشین توانسته است انبوه مشکلات شهری را در رشت حل کند، که ریسک گزینش راههای جدید را برای توسعهی شهرمان نپذیریم؟ به هر حال اگر اعتقاد داریم شهر رشت باید روزی «لبخند» بزند قطعاً بایستی «اسباب لبخند» را نیز برای آن فراهم کنیم.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.