از عرصه عمومی به عنوان حلقه مفقوده در جامعه مدرن یاد می شود که میتواند واسطهای میان جامعه مدنی و دولت باشد و دولت را از اقتدار و نسخهپیچی بازدارد .با شروع مدرنیته و گسترش پدیده شهروندی عرصه عمومی پررنگ تر شده و مردم به کنشگران فعال تر این عرصه تبدیل شدند. از اینرو شهروندان
از عرصه عمومی به عنوان حلقه مفقوده در جامعه مدرن یاد می شود که میتواند واسطهای میان جامعه مدنی و دولت باشد و دولت را از اقتدار و نسخهپیچی بازدارد .با شروع مدرنیته و گسترش پدیده شهروندی عرصه عمومی پررنگ تر شده و مردم به کنشگران فعال تر این عرصه تبدیل شدند. از اینرو شهروندان هم می توانند گشاینده حوزه عمومی باشند هم می توانند این عرصه را با چالش های جدی روبه رو کنند. اعتماد اجتماعی به عنوان مهم ترین سازه سرمایه اجتماعی،در عرصه عمومی می تواند زمینه ساز مراودات و کنش های اجتماعی انسانی تر شود. اعتماد اجتماعی را میتوان داشتن حسن ظن به دیگران در روابط اجتماعی، که دارای دو طرف اعتماد کننده و اعتماد شونده ( فرد یا گروه) دانست که تسهیل کننده روابط اجتماعی بوده و امکان سود یا زیان را در خود نهفته دارد.( امیر کافی، 1380: 11)بخش عمده ای از کنش های مردم در عرصه عمومی اتفاق می افتد که با پشتوانه اعتماد اجتماعی تحقق می یابد. اگر تاملی در ضرب المثل ها و فرهنگ عامه مردم ایران داشته باشیم با مباحثی اینچنین روبه رو می شویم: دیوار موش داره، موش هم گوش داره؛ اگر شریک خوب بود خدا هم شریک می گرفت؛ در این دوره زمونه پدر و پسر به هم اعتماد ندارند، بیانگر سطوح پایین اعتماد در عرصه عمومی جامعه است و برای اینکه مردم بتوانند امور روزمره خود را به پیش ببرند به ناچار به طرف کنترل های محسوس و نامحسوس از همدیگر در عرصه عمومی دست می زنند. حضور محسوس تر سیستم های نظارتی خود بیانگر کاهش سطح اعتماد اجتماعی است.
مدتی بود علاقه مند بودم مطلبی در حوزه اعتماد اجتماعی بنویسم تا اینکه یک روز برای خرید ماهی به مغازه ای مراجعه کردم و مغازه دار را در حال نصب دوربین مداربسته دیدم از او پرسیدم مغازه به این کوچکی مگر دزدی می شود در جوابم گفت: بعضی مشتری ها می گویند پول ماهی رو حساب کردم ولی حساب نکردن، هیچ جوری هم نمی شود ثابت کرد مگر دوربین باشد. این روزها شما زیاد با این واژه روبه رو می شوید: این مکان مجهز به دوربین مداربسته است و این یعنی در حال کنترل و در محیطی کاملا بی اعتماد در حال زندگی هستید. روند بی اعتمادی هم در بین مسئولین حوزه شهری و هم به طور فزاینده در بین مردم در حال افزایش است. امروز تمامی محیط های اداری، دانشگاهها، خیابان ها مغازه ها، فروشگاههای بزرگ تا سوپر مارکت سر کوچه، سردرب خانه ها و به طور کلی عرصه عمومی جامعه و هر جایی که مردم حضور دارند عضو ناظرشان تکنولوژی مداربسته ای است که می خواهد اعتمادی را هرچند اندک برای صاحبان آن فراهم سازد. حال اندکی درنگ کنید و از خود بپرسید که آیا همه مجرمیم و بی اعتماد مگر اینکه خلافش ثابت شود. نهادینه شدن این بی اعتمادی می تواند در آینده تمامی اقدامات و برنامه ریزی ها در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که لازمه اش مشارکت های عمومی است و به پشتوانه اعتماد اجتماعی حاصل می شود را ناکارآمد ساخته و دیری نمی پاید که مردم مجددا به عرصه خصوصی خود پناه می برند و جریان شهروندی که با گسترش عرصه عمومی ظهور و بروز پیدا کرده بود به پروژه ای ناتمام مبدل خواهد گردید و فکر ، ذهن و انرژی ملت و دولت را به خود معطوف خواهد ساخت.
امیر کافی، مهدی؛ اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه نمایه پژوهشی، 1380، سال پنجم، شماره 18، ص11.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.