کد خبر : 4133
تاریخ انتشار : یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۷:۴۸

بیشتر دانستن در هنر؛ اصل است

بیشتر دانستن در هنر؛ اصل است

انوش نصر ماسوله مورخین تاریخ هنر و اندیشمندان صاحب نظر دنیای هنر، عموماً بر این باور هستند که تولید هنر، برخاسته از فطرت بشر است و انسان از ابتدا ، بنا به اقتضای دنیای درون خود به آفرینش هنر دست یازیده است. مشاهده و درک هرگونه تناسب و هماهنگی و کمال در پدیده های جهان

انوش نصر ماسوله
مورخین تاریخ هنر و اندیشمندان صاحب نظر دنیای هنر، عموماً بر این باور هستند که تولید هنر، برخاسته از فطرت بشر است و انسان از ابتدا ، بنا به اقتضای دنیای درون خود به آفرینش هنر دست یازیده است. مشاهده و درک هرگونه تناسب و هماهنگی و کمال در پدیده های جهان ، هر انسانی را به تحسین و شگفتی وا می دارد و تصور زیبائی را در انسان بر می انگیزاند.
یادمان باشد «پندار» بعد از «دیدار» میسر می گردد و تصور « زیبایی » همواره برای تمامی انسان ها خوشایند و دلپذیر و لذت بخش است . لیکن تمامی انسان ها به یک اندازه از مشاهده زیبائی های طبیعت لذت نمی برند. بعضی ها آنگونه شیفته ی زیبائی هایی هستند که حاضرند ساعت ها به تماشای یک منظره زیبا بایستند و در حالی که عده ای دیگر بی اعتنا از همان زیبایی ها ، بی تفاوت از کنارشان رد می شوند .
بسیاری از افراد که از فاکتورهای تخیلِ سرشار ،احساسِ نیرومندِ زیباپرستی و قدرت و خلاقیتِ برجسته ای برخوردار هستند ، تنها به لذت بردن از زیبایی هایی که در دسترس آنان هست قناعت نمی کنند بلکه خود تلاش می کنند تا به بازآفرینی زیبایی ها بپردازند. لذا با آفرینش اثری زیبا و دلپذیر ، طبع مشکل پسند خویش را سیراب کنند .
هر کدام از افراد به یکی از جنبه های زیبای طبیعت توجه دارند. یکی به موسیقی و آواز ، یکی به نقاشی و آن دیگری به مجسمه سازی ، تنی چند هم به ادبیات و شعر و شاعری و تئاتر و سینما روی می آورند. در یک کلام به این افراد که با تاثیر پذیری از مواهب طبیعت که با دست توانمندِ هنرمندِ مطلق ، خداوند سبحان خلق شده اثری را کپی برداری می کنند و ارائه می دهند که مخاطبان و بینندگان این آثار ، به تولید کنندگانشان عنوان هنرمند را می دهند.
شایسته ذکر است هنرمند بودن یک مزیت و برتری بر دیگر افراد جامعه نیست ، بلکه یک افتخار است که این افتخار تنها در انجام کار مفید و تولید اثر برتر به دست می آید. فلذا آن کوششی که به خلق اثری زیبا می انجامد را می گویند «هنر».
فراموشمان نشود. هنرمند باید دیدگاه شخصی داشته باشد یعنی به درک فردی از رابطه ی انسان و جهان دست یافته باشد.
شایان گفتن است شخص هنرمند باید تفاوت هایی با دیگران داشته باشد. لیکن این تفاوت ها نباید مایه غرور او بشود. از دیگر سوی ، خلق هنر باید مفید به حال افراد جامعه باشد چرا که هنر ، دو نوع است. هنر مفید ، هنر غیر مفید. این اظهار نظر صریح افلاطون است که «هنر غیر مفید ، دقیقا به حال افراد جامعه مضر است.»
در یک کلام هنرمند واقعی آن کس است که اخلاق را در جامعه مروج باشد «مخلص کلام، هر کس که عاشق هنر است».
در عشق نباید قانع بود چرا که بیشتر دانستن در هنر یک «اصل» است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 5 در انتظار بررسی : 5 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.