کد خبر : 1794
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۱

یادی از روزبه ایرانی، که به تحقیر ابن مقفع می خوانیمش!

یادی از روزبه ایرانی، که به تحقیر ابن مقفع می خوانیمش!

روزبه فیروزآبادی را کمتر می شناسیم اما ابن مقفع که بگویی همه می شناسند، با ترجمه کلیله و دمنه اش. و اگر هنوز کتاب های درسی تغییر نکرده باشد، دانش آموزان نیز با لغات ثقیل این کتاب آشنا هستند. داستان هایی تودرتو که رموز سیاست و اداره کشور را از زبان حیوانات به ما می

روزبه فیروزآبادی را کمتر می شناسیم اما ابن مقفع که بگویی همه می شناسند، با ترجمه کلیله و دمنه اش. و اگر هنوز کتاب های درسی تغییر نکرده باشد، دانش آموزان نیز با لغات ثقیل این کتاب آشنا هستند. داستان هایی تودرتو که رموز سیاست و اداره کشور را از زبان حیوانات به ما می آموزد و چقدر این داستان ها هنوز در دنیای سیاست ما کاربرد دارند، تفسیر آن باشد برای بعد.
اما چرا دازبه پسر داذگشسب که به تصحیف روزبه شده است، ابن مقفع خوانده می شود؟
پس از استیلای اعراب به ایران و تغییر ساختار حکومتی، ایرانیان دو قرن در شوک فرهنگی فرو رفتند به قول دکتر زرین کوب دو قرن سکوت اختیار کردند. اعراب تازه مسلمان دریافتند که ایرانیان مغلوب، متمدن اند، باسواد تر و بافرهنگ والاتر.
امویان دو شیوه در برابر ایرانیان اختیار کردند؛ نخست زبان عربی را زبان رایج انتخاب کردند و تلاش کردند تا زبان فارسی و دیگر زبان های بومی نظیر پهلوی را با زور و تهدید منسوخ نمایند.
دیگر، حکومت نوپای عربی، که با غلبه بر کشورهای ثروتمندی نظیر ایران و باج و خراج گیری که به شیوه های مختلف دریافت می شد؛ ثروت هنگفتی بدست آورده بود اما برای محاسبه دخل و خرج امور حکومتی نیازمند دبیرانی باسواد بود، و به دلیل تعداد اندک باسوادان در شبه جزیره عرب( در زمان رسالت پیامبر (ص) تنها 17 عرب باسواد بودند و خود پیامبر نیز امی و درس نخوانده بود) این نیاز خود را از ایرانیانی که اینک موالی خوانده می شدند؛ جبران کردند.1
بسیاری از ایرانیان باسواد به عنوان دبیر و مامور محاسبه حکومت وارد دستگاه حکومتی تازه مسلمان شدند. این روند تا زمان عباسیان نیز ادامه داشت. تا مدتها محاسبه ها و حتی نامه ها اداری به زبان فارسی نوشته و رد و بدل می شد، اما نیاز بود تا دبیر نیز زبان عربی را فراگیرد. از جمله این دیوانیان و دبیران، داذگشسپ پدر روزبه بود که تازه اسلام اختیار کرده و از فیروز آباد فارس به بصره رفته بود.
اما روش و سیره اعراب با رسالت پیامبر(ص) منافات داشت و درحق ایرانیان تازه مسلمان شده جفا می کردند از جمله اینکه عرب حق نداشت زنی از موالی اختیار کند. بسیاری از ایرانیانی که در دستگاه حکومتی به کار گرفته شده بودند؛ به شدت تحت کنترل بودند و بسیار نوشته شده که ایشان با سعایت سخن چینان و رقیبان از پست حکومتی عزل می شدند و اموالشان مصادره می شد. در آن زمان عمده ترین تهمتی که می شد بر یک ایرانی تازه مسلمان روا داشت و وی را تا آستانه مرگ رساند؛ نوشتن کتاب هایی به پهلوی، ترویج اندیشه های باستان ایران و در نهایت برگشت به آیین زرتشتی بود.
پدر روزبه از جمله این افراد بود. او انسانی دانش دوست و در حقیقت اولین معلم روزبه بود و به تربیت فرزند و علم آموزی وی اهمیت زیادی می داد. با توجه به شرایط جدید بوجود آمده نیاز می دید که فرزندش زبان عربی یاد بگیرد بنابراین از فیروز آباد به بصره مهاجرت می کند، برای روزبه معلم عربی استخدام می کند و خود نیز که از دانش بهره مند بود؛ مامور محاسبه حجاج یوسف ثقفی شد که در آن روزگار عامل خراج عراق و فارس بود.
عمال حجاج به شدت مرقب این ایرانی تازه مسلمان بودند و آنگونه که هنوز هم در دنیای سیاست مرسوم است، سخن چینان از وی سعایت کردند و وی متهم به اختلاس شد. حجاج فرمان می دهد چنان به دست های این دبیر فرزانه چوب بزنند که در اثر آن پی های انگشتان وی خشکید و پس از آن هر دو دستش لرزان و چلاق شد و تا آخر عمر از کتابت بازماند. پس از آن واقعه پدر روزبه را به تمسخر المقفع یعنی مرد یرا گرفته و ترنجیده می خواندند.
روزبه که بالید و به علم و دانش آراسته شد شغل پدر را ادامه داد و به منصب دیوانی رسید اما وی را نیز به تمسخر و تحقیر پسر ابن مقفع خطاب می کردند . روزبه که پس از اسلام خود را عبدالله نامیده بود، باز ابن مقفع خطاب می شد و مدام این ماجرا به منظور تحقیر به وی گوشزد می شد.
اما روزبه نیز سرنوشتی بدتر از پدر داشت و زمانی که سی و چند سال بیشتر نداشت به جرم تلاش در زنده نگهداشتن آیین پهلوانی و خسروانی در تنور کینه امویان زنده زنده سوخت. تلاش های این نژاده ایرانی برای زنده نگهداشت اندیشه های ایرانی به زبان عربی دست مایه سعایت سخن چینان شد.2
اما سئوال اینجاست چرا پس از قرنها ما نیز به جای آنکه قدردان تلاش های اندیشمندان و ادیبان خود باشیم، که در بدترین شرایط و خفقان فرهنگی و سیاسی پاسبان زبان فارسی و احیای آثار گرانبهای پهلوی بودند؛ همچنان روزبه فیروزآبادی را تحقیر می کنیم و وی را ابن مقفع می خوانیم؟!

مهری شیرمحمدی
24/6/1393

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 6 در انتظار بررسی : 6 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.