محمد پارسا – روابط عمومی شورای شهر رشت هفته گذشته اعلام کرد که کمیسیون برنامه و بودجه این شورا مصوب نموده تا مبلغ 20 میلیون تومان به کتابخانه ملی رشت کمک شود. سال گذشته نیز 20 میلیون تومان به این کتابخانه اعطا شد و سالهای گذشته نیز هم. البته این کمک نقدی به قدیمیترین
محمد پارسا
– روابط عمومی شورای شهر رشت هفته گذشته اعلام کرد که کمیسیون برنامه و بودجه این شورا مصوب نموده تا مبلغ 20 میلیون تومان به کتابخانه ملی رشت کمک شود. سال گذشته نیز 20 میلیون تومان به این کتابخانه اعطا شد و سالهای گذشته نیز هم. البته این کمک نقدی به قدیمیترین کتابخانه کشور هرساله در شورای شهر رشت مصوب میشود و در شوراهای گذشته حتی بدون مصوبه و از یک بودجهای مشخص انجام میشد.. تا اینجا؛ کار شورا و شهرداری قابل ستایش و قدردانی است و شهروندان نیز خوشحالند که در راستای ترویج فرهنگ کتابخوانی شورا و شهرداری نیز حرکت قابل توجهی انجام داده است. اما … در کشور ما مرسوم شده که بیضابطه به دستگاههای فرهنگی اعم از هیاتهای مذهبی، مساجد و… کمک میشود بدون آنکه بررسی شود و بیلان کاری از آنها دریافت گردد و میزان تاثیرات فرهنگی یک مراسم بررسی و تحقیق شود. سه سال پیش که رشت را برای زندگی انتخاب کردم؛ در یک روز گرم مردادماه با ذوق و شوق فراوان به سراغ کتابخانه ملی رشت رفتم. آوازه این کتابخانه را از سالها پیش شنیده بودم و چه بسا حتی دیدن این مکان فرهنگی آرزویی برایم شده بود. به محض ورود سکوت مرموزی در کتابخانه مشاهده کردم، در بخش مطالعه، تنها نوجوانی را دیدم که جزوهای از سنجش را مطالعه میکرد و گویا برای کنکور آماده میشد. به دنبال اسنادی از مجلات قدیمی بودم، ردپایی از سید اشرفالدین قزوینی که از جور برادران ناتنیاش به گیلان پناه آورده بود و چه خوب بزرگ خاندان خلعتبری (محمد ولی خان تنکابنی) وی را به حمایت گرفتند و حوادث مشروطه با جریده نسیم شمال در تاریخ ماند. میخواستم اسکنی از این مجلات تهیه کنم و برای یک محقق ایمیل نمایم. متصدی گفت: اول باید عضو شوید، زیر شیشه مدارک لازم نوشته شده بود، به سرعت کپی مدارک و مبلغ 5000 تومان روی میز گذاشتم. متصدی گفت: مثل اینکه صفرهای 5 را خوب نشمردهاید، وقتی دوباره شمردم با تعجب گفتم: پنجاه هزار تومان برای رویت چند روزنامه! خودم را معرفی کردم که کارمند شهرداری هستم شاید از قبل آن کمک مالی سالانه شهرداری رشت به کتابخانه مشمول تخفیفی شوم. با نگاهم کامپیوتری را میجستم تا موضوعات مورد نظرم را جستجو کنم که متصدی گفت: برگهدان آنسو است میتوانی شماره کتاب را پیدا کنی تا برایت بیاورم، مقابلم جعبههای چوبی برگهدانی بود که به شیوه سنتی باید چند ساعتی وقت میگذاشتی تا کتاب مورد نظر خود را پیدا کنی. هرچند کتابخانه ملی افتخاری است برای گیلانیان یک مرکز اسناد قدیمی است.اما چه سود اگر نتواند خدمات فرهنگی به روز ارائه داد. در شرایطی که کتابهای الکترونیکی به وفور در دنیای مجازی دیده میشود و حتی برخی کتابخانههای معتبر دنیا به صورت مجازی به کاربران خدمات ارائه میدهند و محقق میتواند صفحه به صفحه کتاب مورد نظر خود را در آنسوی آبها در منزل خود و با یک لب تاپ جستجو کند، آیا اینگونه خدمات فرهنگی ارائه دادن در شان یک استان فرهنگی است؟ کتابخانهای که 150 هزار جلد کتاب چاپی و 1750 کتاب خطی دارد، در نوع خود بینظیر است اما چه سود اگر نتوان از آن بهره لازم را برد. میگویند این کتابخانه هیات امنایی اداره میشود و دولتی نیست. این نطقه قوت است که قوانین دست و پاگیر دولتی و مدیریت دولتی بر این کتابخانه سایه نیفکنده است؛ شورای شهر رشت میتوانست با یک بررسی دقیقتر، مشروط به کاهش حق عضویت یا اینکه لیست کتابها و اسناد خود را در رایانه وارد نمایند و حتی در دنیای مجازی نیز معرفی کنند؛ کمکهایی بهتر ارائه دهد. چه بسا همین معرفی موجب رونق بیشتر کتابخانه گردد هم به لحاظ تعداد مراجعان و هم حمایتهای مادی و معنوی از این مرکز فرهنگی افزونتر شود.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.