هاتف نیوز – در برگهای کتاب تاریخ سرزمین آسیای میانه از «خزرها» به عنوان قومی وحشی و ضد ایرانی نام برده میشود که پس از تسلط خلفای اسلامی بر این منطقهی جغرافیایی برای نشان دادن ضدیت خود با عربها به دین یهود گرویدند. خاقانات ترک دولتی بود که بر اثر اتحاد دولتها بین قبایل آسیای
هاتف نیوز – در برگهای کتاب تاریخ سرزمین آسیای میانه از «خزرها» به عنوان قومی وحشی و ضد ایرانی نام برده میشود که پس از تسلط خلفای اسلامی بر این منطقهی جغرافیایی برای نشان دادن ضدیت خود با عربها به دین یهود گرویدند. خاقانات ترک دولتی بود که بر اثر اتحاد دولتها بین قبایل آسیای میانه، در سال ۵۵۲ میلادی در کشور «آلتای» به وجود آمد و در تاریخ آسیای میانه نقشی مهم ایفا نمود و «خزرها» هم کنفدراسیونی از اقوام کوچنشین ترکزبان و از جداشدگان خاقانات غربی ترک بودند که اواخر سدهی ششم میلادی در شمال دریای «کاسپین»، دولتی همسایهی خلیفهگری اسلامی و امپراتوری روم شرقی ایجاد کرده بودند. «خزرها» را میتوان تا اندازهیی به «هونها» نزدیک دانست. این تیره کمابیش در سدهی پنجم پس از میلاد از بیابانهای شرقی آسیا و شمال چین برخاسته و به همراه «هونها» به شمال قفقاز و سرزمین ایران آمدهاند. «خزرها» به همراه دیگر اقوام بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران میتاختند و پس از حضور کوتاهمدت خود معمولاً به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. این قوم همواره با امپراتوری روم علیه ایران همپیمان میشد. آنها ابتدای سدهی هفتم از امپراتوری ترکان در شرق خود مستقل شدند و در میانههای همین قرن اعراب مسلمان که تا شمال قفقاز پیشروی کرده بودند، پس از جنگهای متعدد در دههی ۷۲۰ در ارمنستان «خزران» را ناچار به عقبنشینی به شمال قفقاز نمودند. با عقبنشینی «خزرها» به سمت شمال، پایتخت «خزرستان» از سال ۷۳۷ شهر «آتیل» در نزدیکی دلتای «ولگا» شد و آنها کوههای قفقاز را به عنوان مرز جنوبی خود پذیرفتند. در متون تاریخ آمده که «خزرها» قومی جنگجو و ضد ایرانی بودند. فرمانروایانشان بارها و بارها به کمک امپراتوری روم شرقی (بیزانس) به سرزمین قفقاز (زیرفرمان امپراتوری ایران) یورش و هجوم آوردند اما پس از سدههای اول پس از اسلام، با فتوحات اسلامی نام «خزر» به مرور از خاطرهها محو شد و «قوم خزر» در اقوام دیگر شمال و شمال غرب دریای «کاسپین» حل گردید. حملات اعراب و روسها، افزايش ارتفاع آب درياى «کاسپین» و زير آب رفتن بخشی وسيع از قلمرو «خزران» که سبب شد تا ساكنان آن ناگزير به دامنهی بلنديها پناه ببرند، عواملی میدانند که کمکم فروپاشی دولت خزری را رقم زدند. سایت «روزنامک» در بخش مرداد خود با عنوان خزرها و اولويت سركوبي آنان ـ خزرها که به دست اشکانیان پراکنده اروپا شدند و بعداً از میان رفتند» در بارهی این قوم مینویسد: جولای سال 199 ميلادي و طبق نوشته برخي از مورخان و برپايه تطبيق تقويمها؛ 26 جولای، بلاش چهارم شاه اشكاني ايران اقوام مهاجر خزر را كه ازشمال شرقی آسياي ميانه به سوي غرب به حركت در آمده و دستهاي از آنها وارد برخي از مناطق ساحلي درياي مازندران (درقفقاز) شده و درحال دستاندازي بيشتري بودند به آن سوي دربند (تلفظ روسي آن: دربنت) عقب راند. بلاش با اينكه در معرض حمله نيروهاي «سه وروس» امپراتور روم بود كه وارد ساحل شرقي مديترانه شده و قلمرو ایران را تهدید میکردند، به بيرون راندن خزرها اولويت داده بود و با ارسال يك پيام صلحجويانه به «سه وروسSeverus»، ارتش ايران را مامور بيرون راندن خزرها كرده بود و موفق شد. «خزر» در لغت به معناي «آواره و سرگردان» است. مهاجرت این قبایل ترکیک به سوی غرب، پیش از مهاجرت هونها، آوارها و بلغارها صورت گرفته بود. خزرها در قرون پنجم تا سوم پیش از میلاد در جنوب روسیه امروز از غرب کزّاّخستان کنوني تا دریای سیاه (غرب اوکراین فعلی) مستقر شده و اقوام ایرانی سیتی (سیتیا) و ساماتیان را که در این مناطق زندگی میکردند پراکنده و یا مقهور خود ساخته و در مناطق متصرفه «خان نشین» ایجاد کردند. شماری از سیتیها و ساماتیان به آناتولیا و اروپا رفتند که در اروپا دستهای از آنان «آلان» خوانده میشدند. خزرها که قبلاً اقوامی چادرنشین بودند و در جستجوی مرتع و سبزهزار دست به مهاجرت زده بودند در اواخر قرن سوم پیش از میلاد وارد قلمرو ایران در قفقاز شدند که دولت اشکانیان واکنش نشان داد، نخست آنان را به داغستان و چچن امروز و سپس به غرب اوکراین امروز عقب راند که در این منطقه قرنها بعد گرفتار و درگير روس های کی يفان (Kievan Rus = Kievskaya Rus) شدند که قبلاً اين روسها خراج گذار خزرها بودند. کييفان روس در منطقه وسيعي ميان درياي سياه، ولگا و لهستان زندگي ميکردند که اينک سه کشور روسيه، اوکراين و بلاروس شده است. اعراب مسلمان پس از تصرف ايران در صدد حمله به اروپا از طريق قفقاز بودند كه همين خزرها مانع اين كار شده بودند كه بعداً مسلمانان عرب از طريق آفريقاي شمال غربي (جبل طارق) قدم به آن قاره گذاشتند. روسهای کیيفان بازهم از خزرها دست نکشيدند، خزرها شکست خوردند و در شمال اروپای شرقی و حاشیه اروپای مرکزی پراکنده و ذوب در ساکنان محلی شدند و اثری از ایشان باقی نمانده است. خزرها پس از عقب رانده شدن از قفقاز توسط ارتش اشکانیان، به دين يهود گرويدند و گفته شده است كه يهوديان «اشكنازي» كه در اروپاي شرقي و نقاط ديگر پراكندهاند همين خزرها هستند. بلغارها که از پامير (رشته کوههای میان تاجیکستان و افغانستان) به حرکت درآمده و در اصل پارسي زبان بودند جای آنان را در منطقهای از ولگا تا دریای سیاه گرفتند. بلغارهاي ولگا هنوز واژههاي پارسي قديم را به كار ميبرند. با اينكه خزرها ديگر وجود نداشتند، روسها پس از درپيش گرفتن سياست جهانگيري و توسعه و برپايه منافع سياسي خود درياي مازندران را «خزر» خواندهاند. يونانيان باستان، اين دريا را به نام قوم ايراني «كسپين ـ كاسپين» ساكن ساحل جنوب غربي آن كه شهر قزوين به نام ايشان است درياي «كسپيان Caspian Sea» ناميده بودند كه بينالمللي شده است. به رغم از میان رفتن خزرها، معلوم نیست که چرا در ایران «کسپیان سی Caspian Sea (دریای قزوین)» را هنوز دریای خزر میخوانند و امروزه اصرار در به کار بردن این واژه دارند!. در قرن جاري هجري سه بار به روزنامههاي ايران و مولفان كتب درسي و معلمان مدارس توصيه اكيد شده بود كه خزر را درياي مازندران بگويند و بنويسند، يكبار در 1307، بار ديگر پس از ملي شدن نفت و از سال 1330 و بار سوم از سال 1335 و تاسيس سازمان هواشناسي و انتشار اخبار پيشبيني وضع هوا در رسانهها. در دهههاي 1330 و 1340 (1950 تا 1970) سازمان هواشناسی ایران به روزنامههایی که دریای مازندران را دریای خزر مینوشتند گزارش وضعیت هوا نمیداد و این روزنامهها باید این گزارش را از دست دوم (از خبرگزاری پارس) میگرفتند.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.