سیدحسین ضیابری سیدین – در اینکه استان گیلان، استانی برخوردار از مواهب خدادادی و طبیعی است شکی نیست و در اینکه این استان با وجود داشتن همهی این نعمتها، ظرفیتها و توانمندیهای طبیعی در بسیاری از شاخصهای توسعهی کشوری از استانهای برخوردار کشور عقبتر است هم حرفی وجود ندارد اما اینکه چرا استان گیلان با
سیدحسین ضیابری سیدین – در اینکه استان گیلان، استانی برخوردار از مواهب خدادادی و طبیعی است شکی نیست و در اینکه این استان با وجود داشتن همهی این نعمتها، ظرفیتها و توانمندیهای طبیعی در بسیاری از شاخصهای توسعهی کشوری از استانهای برخوردار کشور عقبتر است هم حرفی وجود ندارد اما اینکه چرا استان گیلان با این همه توانمندی و توانایی به ویژه در نیروی انسانی کارآمد و ارزشمند بایستی همواره در شاخصهای مهم توسعهی کشوری جزو استانهای آخر محسوب شود، حدیث پرغصه و دردی است که مثنوی هفتاد من کاغذ برای شرح و تفصیل آن لازم است. اینکه «آیا نمیشود با همین امکانات و نیروهای موجود و با همین تواناییها و توانمندیهای استان و موقعیتها و شرایطی که فراهم میشود گیلان را به سمت توسعه و پیشرفت بیشتر هدایت کرد؟» پرسشی است که سالها ذهن گیلاندوستان، علاقهمندان به این خطهی سرسبز و محروم، صاحبنظران، شخصیتهای و گروههای سیاسی – اجتماعی مختلف را به خود معطوف داشته است. به گمان من مشکلی که در گیلان سبب میشود تا همواره ما از کاروان توسعهی کشور عقب بمانیم مشکل داشتههای آن نیست بلکه مشکل نداشتههای آن است که دقیقاً به نبود همگرایی و همکاری ننمودن گیلانیان با هم برای حل مسائل اساسی استان برمیگردد. گیلانیان به دلیل خصیصهی ذاتی خود بیشتر دوست دارند تا کارها را انفرادی انجام دهند تا اجرا و انجام کارهای گروهی. آنها به شدت از کارهای دستجمعی پرهیز میکنند. کارگروهی که اجتماعی بین چندین دستگاه یا چندین فرد باشد در استان گیلان کمتر به بار مینشیند و بیشتر برنامهها و کارها حول محور یک تشکیلات واحد یا یک فرد به تنهایی انجام میشود. حال با این شرایط چه باید کرد؟! پیشنهادی که من برای حل این مساله مطرح میکنم بسیار ساده است و تجربهیی است که در طول حدود بیش از سی و پنج سال کار مطبوعاتی به آن دست یافتهام. به نظر من ما نبایستی روی اشتراک و همکاری حداکثری فکر کنیم بلکه بایستی حداقلهای ممکن را در کارها مد نظر قرار دهیم. برای رسیدن به این مهم باید مقام ارشد اجرای استان که شخص استاندار گیلان است وارد عمل شود برای هر هفته یا هر ماه موضوعی را مطرح کند و دستگاههای اجرای و افراد و شخصیتهای مختلف را در آن هفته با آن موضوع و مساله درگیر نماید و از رسانههای گروهی هم بخواهد به موضوع هفته توجه کنند. اگر ما برنامهی هفتگی داشته باشیم میدانیم که در این هفته باید در بارهی چه موضوع یا مسالهیی حرف بزنیم، کار کنیم، برنامهریزی نماییم و آن مساله را حل کنیم. کمکم میتوان با بسیج همهی نیروها و امکانات برای حل مسائل اساسی استان گامهایی موثرتر و مفیدتر نیز برداشت و مسائل اساسی گیلان را یکی یکی حل کرد. اگر بنشینیم که دستگاههای اجرایی به خود آیند و با همگرایی، تعامل و همکاری کارها را به پیش ببرند شاید هرگز چنین روزی را شاهد نباشیم که انبوه مسائل، مشکلات و معضلات گیلان رفع شود، اما می توانیم با انتخاب یک موضوع در هفته یا ماه توجه افراد مختلف، مسوولان دستگاههای اجرایی و رسانههای گروهی را به آن مساله معطوف کنیم و راهکارهای برون رفت از آن مسائل را اجرایی نماییم. پیشنهاد اصلی من برای رفع مسائل کلان گیلان «انتخاب موضوع هفته» و به اشتراک گذاردن تفکر، تدبر و برنامهریزی برای برون رفت از آن مشکل است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.