کد خبر : 49949
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴

«مست عشق» با تغییرات ارزشی، «فسیل» با ناامیدی اجتماعی

«مست عشق» با تغییرات ارزشی، «فسیل» با ناامیدی اجتماعی

میان مخاطبان «مست عشق» نوعی آرامش‌جویی و گُریز از فرهنگ دیکته شده مسلط را می‌توان مشاهده کرد. «مست عشق» حکایت از جامعه‌یی دارد که می‌خواهد از سیاست‌زدگی دوری کند.

علی ربیعی

چند روز پیش در فرصت پیش آمده، فیلم «مست عشق» را به تماشا نشستم. بعد از دیدن فیلم، میزان فروش فیلم و استقبال تماشاگران و تکمیل بودن ظرفیت سانس‌های آن در تمام زمان‌های اکران فیلم، توجه مرا به علت‌ پرفروش بودن دو فیلم اخیر اما در دو ژانر کاملا متفاوت جلب کرد. فارغ از  نقش بازیگران یا جلوه‌های ویژه و … که عوامل معمول جذب مخاطب هستند چه عوامل دیگری، چنین موفقیتی را برای آنها رقم زده است؟

در کنار این بررسی، نگاهی داشتم به فیلم «فسیل» که یکی از رکوردداران فروش سینمای ایران در ژانر طنز و کمدی که حاوی نقد اجتماعی جدی نیز است. فیلم «فسیل» توانست در یک سال متمادی به اکران خود در سالن‌های سینما تداوم دهد و به فروشی تاریخی دست یابد. از این‌رو مناسب دیدم با نگاهی اجتماعی استقبال از این دوفیلم را بررسی کنم.

معتقدم هنر از جمله سینما، همواره نوعی نسبت با تحولات اجتماعی و نیازهای جامعه در هر دوره و با هر نسلی دارد. شعر، موسیقی، داستان و سایرهنرها هم متاثر از تحولات وتغییرات اجتماعی خلق می شوند وهم به نیازهای اجتماعی وحالات روحی جامعه پاسخ می دهند. اما فیلم و سینما که پدیده‌ای مدرن و نسبتا معاصر محسوب می‌شود، نسبتی وسیع‌تر با تحولات و تغییرات اجتماعی پیداکرده‌اند.

نگاه کنیم به تاریخ سینمای ایران؛ من برخلاف افرادی که بین سینمای موسوم به فیلمفارسی به تعبیر زنده‌یاد «هوشنگ کاووسی» و فیلم‌های موج نو با ارزش‌گذاری متفاوت تفکیک جایگاه درهنرسینما قائل می‌شوند، معتقدم هر دو نوع این فیلم‌ها، ارزش خاص خود را داشته و این ارزش نوعی پاسخ به نیاز اجتماعی دوره خود را در بر داشته است. دوره‌ای که مهاجرین نسل اول با کوله‌باری از امید و آرزو پس از صنعتی شدن اولیه از روستاها به تهران و دیگر شهرهای بزرگ  آمده اند و بخشی اعظمی از جمعیت این شهرها را تشکیل می‌دهند، -به خصوص در تهران- تضادهای طبقاتی کاملا ملموس و مشخص راتجربه می کنند،هرچند به یک رفاه نسبی در مقایسه با روستا دست یافته‌اند اما خسته از مناسبات شهری وسرخوردگی ها با آرزوها زندگی می‌گذرانند، این افراد در پایان هفته و خسته از کار سخت، به دنبال شادی، نشاط هستند.تغییرخواهی به خصوص، تغییر طبقه و موقعیت اجتماعی رادر سر می پرورانند . لذا این افراد، گرایش به فیلم‌هایی که بازیگری روستایی موفق در آن ایفای نقش می‌کند یا فیلم هایی که قهرمانان آن متعلق به طبقات پایین اجتماعی هستند و می توانند جابجایی طبقاتی داشته باشند،(تغییر طبقه با یک عشق مضمون بسیاری فیلم هاهست) به چشم می‌خورد. یعنی دقیقا «فیلمفارسی» دهه سی و چهل نوعی پاسخ دادن به نیاز اجتماعی است.

با نزدیک شدن به دهه پنجاه، جامعه تحصیل‌کرده، دانشگاهی و روشنفکری ایران قوی‌تر می‌شود و طبقه متوسط گسترده تر از قیل شکل می‌گیرد. در این دوره فیلم‌های موج جدید و روشنفکری و همچنین اعتراضی را شاهد هستیم. بخش اعظمی از فیلم‌های اعتراضی همچون «خاک»، «گوزن‌ها» و بسیاری از فیلم‌هایی دیگر که با هنرنمایی افرادی چون کیمیایی، شهید ثالث، مهرجویی، تقوایی و…. به اکران درآمدند نوعی پاسخ به نیاز تغییرخواهی بوده‌اند.

با  همین قاعده می‌توان استقبال از  دو فیلم یاد شده «فسیل» و «مست عشق» در سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ را تبیین کرد. به اعتقاد من، علت گرایش به «فسیل» و گیشه پررونق فیلم‌های طنز به نوعی نیاز و واکنش به زندگی با ناامنی روانی مداوم، تلاش‌هایی که به ثمر نمی‌رسند، افراد درمعرض هجوم اخبار منفی (که مواجهه با آن لحظه‌ای شده است) و در ناامیدی از حال وآینده قرار داشتن، باز می‌گردد.

من فکر می‌کنم حداقل در شش دهه اخیر جامعه ایران، هیچ‌گاه فضای ناامید کننده و منفی‌ای که در این چندسال، بر جامعه حاکم است و انگاره‌ای عمومی را رقم زده است،تااین اندازه وجود نداشته است. مردم مایوسی که به دنبال شادی و خوشحالی هستند و جامعه‌ای که شاخص‌های شادی در آن به شدت پایین آمده، به دنبال برآوردن حداقل‌های این نیاز خود، از طریق سینما و  با دیدن فیلم‌های طنز در صدد پر کردن این خلاها است؛ خصوصا این فیلم که نوعی نقد اجتماعی و اعتراض به اجبار پذیرش نقش‌ در شرایط تغییریافته است، بنابراین بخش عمده‌ای از فروش بالای فیلم‌های طنز با نیاز و مسئله اجتماعی ناامنی روانی، جامعه‌ی غیرشاداب و حال بد جامعه قابل تفسیر است.

«مست عشق» نیز به نظر من پیرو همین قاعده است. تماشاگران این فیلم، متفاوت‌تر از تماشاگران فیلم‌های طنز هستند. درست مثل دهه چهل و پنجاه که تفکیک مخاطبان از طبقات پایین اجتماعی و مخاطبان روشنفکری تغییرخواه به دو نوع استقبال فیلم فارسی و فیلم های موج نو منجر شده بود، در میان مخاطبان «مست عشق» نیز  نوعی آرامش جویی و گریز از فرهنگ دیکته شده مسلط را میتوان مشاهده کرد. «مست عشق» حکایت از جامعه‌ای دارد که می‌خواهد از سیاست‌زدگی دوری کند.

از مخاطبان این فیلم، می‌توان انتخاب دین عشق و عرفان در برابر دین تکلیف را  دریافت کرد. استقبال از «مست عشق» نمیتواند از تغییرات ارزشی در ایران -همانند ارزشهای جهانی- در بروز نوعی معنویت گرایی جدید به خصوص در میان نسل‌های جدید دور باشد. وقتی در جامعه برداشت متفاوتی از ارزش‌های دینی، معنوی و مناسک و نوعی گریز از تعاریف متداول از دین اتفاق می افتد، اما اعتقاد به خداوند و ارزش‌های بنیادین همچنان در قبال ظواهر در وجودشان جاریست.

علاوه بر این موارد، در تحقیقی که در تحلیل گرایش به فیلم‌های ضعیف ترک در بین ایرانیان در چند سال اخیر داشتم به این یافته نیز رسیدم که برخی افراد بدون توجه به محتوای فیلم، پس زمینه‌هایی با هارمونی‌های رنگی جذاب، توجه به موارد زیباشناختی و به دور از تنش‌های سیاسی را عامل جذب به این‌گونه فیلم‌ها دانسته‌ و این موارد را به عنوان علل عدم تمایل به تماشای سیمای ملی عنوان می‌کردند.

من در این یادداشت، ادعای یک تبیین جامع و  کامل از علل پرفروش شدن گیشه دو فیلم یاد شده ندارم اما معتقدم وجوهی از واقعیت‌های ایران امروز مانند شرایط نامناسب اقتصادی، سقوط به طبقات پایین اجتماعی و یاس از افق های بهتر وازسویی تحمیل‌ها وفشارهای فرهنگی در قالب ارزش‌های رسمی، باخوانش‌های تنگ از دین و خستگی ناشی از مناسک های رسمی ،می‌تواند بخشی از علل استقبال مخاطب ها وتماشا‌گران را تبیین نماید.

منبع: سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.