هاتفخبر – یک استاد دانشگاه میگوید که متاسفانه مسوولان به جای گفتوگو و اقدامهای فرهنگی برای ادارهی جامعه به سراغ «ترکه» و به جای صحبت دربارهی مسائل ریشهیی، به سراغ «داغ و درفش» رفتهاند. به گزارش «هاتفخبر» جهانبخش محبینیا در تحلیل شرایط کنونی جامعهی ایران به «رویداد۲۴» گفت: در سطح و لایهی سیاست عملی به
هاتفخبر – یک استاد دانشگاه میگوید که متاسفانه مسوولان به جای گفتوگو و اقدامهای فرهنگی برای ادارهی جامعه به سراغ «ترکه» و به جای صحبت دربارهی مسائل ریشهیی، به سراغ «داغ و درفش» رفتهاند. به گزارش «هاتفخبر» جهانبخش محبینیا در تحلیل شرایط کنونی جامعهی ایران به «رویداد۲۴» گفت: در سطح و لایهی سیاست عملی به سر میبریم که یک مقدار پیچیدگیها حالت مضاعف پیدا کرده است و شفافیتی که به عنوان اکسیر دردهای جامعه برای پرش و جابهجایی نخبگان در پارلمان و ریاست جمهوری استفاده میکردیم، ظاهراً هماکنون نقش مسمومکننده پیدا کرده است. یعنی هر اقدامی را که در سطح ملی شروع میکنند، کافی است از مسوولان سوال شود که منشا و مجوز آن را چه کسی داده است، هیچکس مسوولیت آن را قبول نمیکند. این موضوع در دیگر مسائل هم تسری پیدا کرده و زمانی که از احزاب و جریانها در بارهی برخی مسائل داخلی یا خارجی سوالی میشود، از اینکه نظراتشان را شفاف اعلام کنند، ابا دارند. در این شرایط نمیشود به راحتی شهروند را به سوی فهم محیطی که در آن زندگی میکند، سوق داد. این ظلم مضاعف به هموطنان است. این استاد دانشگاه با اشاره به شروع به کار مجدد گشت ارشاد، گفت: بازهم مشخص نیست از کدام جایگاه فرمان عملیاتی آن صادر شده است و به نوعی بازهم به ابهام میرسیم. قرار بود اقدامهای فرهنگی و آگاهیبخش را دنبال کنیم که متاسفانه بازهم به سراغ نقطهیی برای شروع رفتند که بخشی از مردم آن را قبول ندارند و طبیعتاً حق هم با آنها است. امروز برای دولت آنقدر مسوولیت و زمینههای دخالت تعریف کردهایم که از شدت انباشت این وظایف، شاکلهی آن آزاردهنده شده است. حاکمیت به جای صحبت و گفتوگو دربارهی مسائل ریشهیی، متاسفانه بازهم به سراغ «داغ و درفش» رفته و مایهی نگرانی نخبگان و خانوادههایی که برای آیندهی این کشور دلسوز هستند، شدهاند.
وی در ادامه میگوید که با دلسوزی میگویم، ای کاش مسوولان این عرصهها یک مقدار نسبت به واقعیتها، شخصیت مردم و مخصوصاً جوانان و نحوهی مدارا با شهروندان، بیش از آنکه به «ترکه و چوبدستی» تکیه کنند، از «زبان نرم» که هم جنبهی الهی دارد و پیامبران توصیه کردهاند، استفاده کنند. متاسفم در دورانی که ترکهها به زمین گذاشته میشود، مسوولان برای ادارهی جامعه به سمت «ترکه» رفتهاند. دوران زور گفتن، اختناق و بد گفتن برای زندگی جمعی و برای رسیدن به جامعهی آباد، سالهاست که تمام شده است. محبینیا با بیان اینکه «این اتفاق میتواند یه سمت خودبراندازی هم برود» گفت: در اندیشهی سیاسی که تدریس میکنیم، «کارل دویچ» یکی از متفکرین سیاست، واژهیی با عنوان «خود نابودسازی» را برای برخی از نظامهای سیاسی منتسب میکند. یک بررسی تاریخی و با تکیه بر سرگذشت نظامهای سیاسی، میتوان یک گزارهیی را تعریف کرد که برخی از سیستمها در کارکرد اقدامات خودشان گیر میافتند و به مفهوم و منزلهی تار عنکبوتی است که برخی مواقع خود سازنده را متاسفانه خفه میکند. جدا از نگاه خارجی و مبنا بر دغدغهی شخصیام، نگران برخی از رفتارهایی هستیم که در زمینهی سیاست، امنیت و فرهنگ و اقتصاد متوجه کشوری است که بسیار غنیتر از آن است که به وسیلهی افرادی کوچک و کوتوله اداره شود. وی ادامه داد: امروز با نهایت تاسف باید بگویم که در موقعیت خاورمیانه از بسیاری از کشورها عقب ماندهایم. در زمینهی اقتصاد دیجیتال در داووس، عربستان از ما جلوتر است. در سال ۲۰۳۰ در صندوق توسعهی ملی عربستان، نزدیک به دو هزار میلیارد دلار دارایی جمع میشود، در حالی که همین امسال دولت به صندوق نزدیک ۱۵۰ میلیارد دلار و شاید بیشتر بدهکار است. ما متاسفانه در ادعا و توهم پیشتاز هستیم. برخی مواقع خواستهها و امیال شخصی را به نام احکام دینی و رسوم طرح میکنیم که مصیبت بزرگتری از آن روند خود نابودسازی سیاسی- فرهنگی است. کانونهای علمی – فرهنگی ما امروز نیاز به بازاندیشی دارند، وگر نه روند عقبافتادگی و توهم و شبهعلم در رفتار و کردارها چنان جایی پیدا میکند که آن زمان دهها سال لازم است آثار عملکردمان را آیندگان پاک کنند. این فعال سیاسی در ادامه میگوید: اقدام ناشیانهیی که در زمینهی نحوهی پوشش بانوان را وقتی نگاه میکنم، یاد تحلیلهای قبل از مرگ مهسا میافتم که میگفتند حجاب را به امر سیاسی تبدیل نکنند. چون در این شرایط حالت کاهنده پیدا نمیکند بلکه حالت تشدید مضاعفی را به خود میگیرد. در پشت سر پوشش اجازه ندهیم بیعرضگیهای اقتصادی مسوولان و کمبودها جمع شود. امروزه متاسفانه برخی از بچهها با عنوان آمر به معروف در مراکز مرتبط حضور پیدا کردهاند، آنچنان فضا را مسموم کردهاند که در پشت سر سد پوشش، آبی به نام فرهنگ، سیاست، کمبودهای اقتصادی و معیشتی، میتواند دیده شود. موضوع پوشش را به خود بانوان و کسانی واگذار کنیم که جامعهی ایرانی را دوست دارند و شان و شوکت زنان ایرانی را درک میکنند و عفت زن را در پوشش خلاصه نمیکنند. مجدداً با صراحت میگویم که شخصاً برای زنانی که پوشش خود را رعایت میکنند احترام قائلم و از آن سمت هرگز به خودم چنین اجازهیی نمیدهم برای زنانی که تصمیم میگیرند به هر دلیلی حجاب را از سر بردارند، جسارت کنم. تعجب میکنم که لایحههایی که برای زنان جامعه مینویسند که اساساً هیچ نیازی به آنها نیست را مردان! مینویسند. اجازه دهید از نظر پدیدارشناسی و گفتمان، موضوع پوشش را در واقع بانوان تدوین کنند.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.