هاتفخبر- حسن روحانی در تبلیغات دو دورهی ریاست جمهوری خود علاوه بر طرح شعارهای زیستمحیطی بر بهکارگیری طرحهایی برای احیای دریاچهی ارومیه بسیار تاکید کرد. اینک که در سالهای پایانی ریاست جمهوری وی هستیم نه تنها شعارهای وی دربارهی احیای دریاچهی ارومیه و دیگر معضلات زیستمحیطی به تحقق نپیوسته که وی تمامقد پای اجرای طرحی ایستاده که هیچ کارشناس محیط زیستی را نمیتوان پیدا کرد که از طرح «انتقال آب دریاچهی کاسپین به استان سمنان» دفاع کند.
هاتفخبر- حسن روحانی در تبلیغات دو دورهی ریاست جمهوری خود علاوه بر طرح شعارهای زیستمحیطی بر بهکارگیری طرحهایی برای احیای دریاچهی ارومیه بسیار تاکید کرد. اینک که در سالهای پایانی ریاست جمهوری وی هستیم نه تنها شعارهای وی دربارهی احیای دریاچهی ارومیه و دیگر معضلات زیستمحیطی به تحقق نپیوسته که وی تمامقد پای اجرای طرحی ایستاده که هیچ کارشناس محیط زیستی را نمیتوان پیدا کرد که از طرح «انتقال آب دریاچهی کاسپین به استان سمنان» دفاع کند. اینهمه اصرار و پافشاری برای اجرای طرح ویرانکنندهیی همچون انتقال آب دریای کاسپین به سمنان از فردی مانند حسن روحانی که تاکنون پای هیچیک از قول و قرارهایش با مردم اینچنین ایستادگی نکرده، بسیار متحیرکننده و عجیب است. این طرح که در ابتدا با هدف تأمین آب تولیدات صنعتی مطرح شد، در یکی دو سال اخیر تامین آب آشامیدنی نیز به آن افزوده شده است. این در حالی است که استان سمنان با جمعیت حدود ۶۰۰ هزار نفر(سیامین استان کشور با جمعیت 631218 نفر) و با تراکم 17.1 نفر در هکتار کم تراکمترین استان کشور است و مقدار آب در دسترس هر سمنانی 1874 مترمکعب در سال در مقایسه با سرانهی 1750 مترمکعب در سال هر ایرانی است که از میانگین کل آب در دسترس ایرانیان نیز بیشتر است. کارفرمای این طرح، شرکت مدیریت منابع آب ایران شناخته میشود و هدف طرح نیز تأمین 200 میلیون مترمکعب آب آشامیدنی و مصرفی صنعت فلات مرکزی ایران از دریای کاسپین پس از شیرینسازی و نمکزدایی است. تحقیقات نشان میدهد که مردم سمنان برای تامین آب آشامیدنی خود مشکلی ندارند وعیسی کلانتری رئیس به اصطلاح سازمان حفاظت محیط زیست که در سخنرانیهای خود بارها اعلام کرده که «حکومت تنها موظف به تامین آب شرب مردم کشور است و استقرار صنایع در استانهای کویری اشتباه بوده است»، اینک کاملاً با اجرای این طرح ویرانگر محیط زیست استانهای شمالی موافق است.!!
امیرحسین مزینیفر عضوهیات مدیرهی انجمن هیدروگرافی و آبنگاری ایران در بارهی انتقال ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال از دریای کاسپین به سمنان و پیامدهای آن به خبرگزاری «فارس» گفته است: اگر نگاهی به گذشتهی نه چندان دور انتقال آب بین حوضهیی در ۲۰ سال گذشته داشته باشیم، میبینم که هیچ پروژهی انتقال آبی باعث نشده تا مشکل تامین منابع آب به طورکلی در یک حوزه حل شود، پروژهی انتقال آب کوهرنگ، انتقال آب یزد از جمله این تجارب منفی است. به گفتهی وی با اجرای این پروژهها نه تنها معضل آب حل نشد که معضلات جدید برای حوضه آبریز به وجود آمد، افزون بر اینکه با انتقال آب بین حوضهیی تقاضای تامین آب بالاتر رفته و به تبع توسعهی ایجاد شده بر جمعیت آن افزوده شده است. عضو هیات مدیرهی انجمن هیدروگرافی و آبنگاری ایران راه تامین منابع آب در مناطق مختلف کشور را انتقال آب نخواند و گفت: بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس افزون بر ۶۰ درصد آب انتقال یافته به این طریق صرف مصارف صنعتی میشود. مزینیفر انتقال ۲۰۰ میلیون مترمکعبی آب از دریای کاسپین به سمنان را حتی از نظر اقتصادی به صرفه ندانست و ابراز کرد: با پیشبینی نرخ مورد نیاز برای تامین هزینهی شیرین کردن آب این مساله آشکار میشود. وی افزود: چیزی حول و حوش ۱۲ هزارتومان هزینهی شیرین کردن هر متر مکعب آب دریای کاسپین است، آیا این آب گرانقیمت برای مصارف خانگی به صرفه است؟ عضوهیات مدیرهی انجمن هیدوگرافی آبنگاری ایران پیشنهاد مطرح شده برای رفع معضل پساب شیرینکنها را هم شوخی بیش ندانست و اظهار کرد: نتیجهی شیرینسازی ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب، سه میلیون تن نمکی است که به دریاچهی بستهی خزر بازمیگردد که امکان گردش و بازیابی آب در آن وجود ندارد. اینک در جهان از تکنولوژیهای کمآببر برای مصارف صنعتی استفاده میکنند که برپایهی بازیابی و بازچرخانی آب پیریزی شده است. این تکنولوژیها سبب میشوند تا مصرف آب تا میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. در چنین شرایطی اجرای طرحهایی اینگونه هزینهبر، مخرب و بیثمر چه توجیهی برای انجام دارد؟۱ بسیار ضروری است که با توجه به ابعاد ملی و خسارتهای فراوانی که اجرای این طرح بر اقلیم و سازمان اجتماعی مردمان خطهی شمال میتواند برجای گذارد، قوهی قضاییه و دادستانی برای حفظ منافع ملی برای جلوگیری از اجرای این طرح وارد عمل شوند و انگیزههای واقعی از اجرای آن و تحمیل هزینههای سنگین بر اقلیم سرزمین ایران را مورد بازخواست قرار دهند. به گفتهی کارشناسان با اجرای این طرح ویرانگر، حجمی انبوه از نمک به دریاچهی بستهی کاسپین بازمیگردد و در طول مسیر بیش از 120 هکتار زمینهای کشاورزی آبی، 21 هکتار باغات، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت. همچنین در مسیر انتقال آب، خط لوله با رودخانههایی که محل تردد و تخمریزی ماهیان هستند تقاطع دارد. همین امر سبب قطع سیکل زیستی گونهها و منجر به کاهش تولید مثل و نابودی گونههای رودخانهیی طول مسیر انتقال میشود. بنا به ارزیابی کارشناسان حفاظت محیط زیست، در طول مسیر بیش از 120 هکتار زمینهای کشاورزی آبی، 21 هکتار باغها، 10 هکتار دیم و 94 هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت که گونههای راش، بلوط، آزاد، انجیلی، شمشاد، ارس و زربین(گونههای ممنوعالقطع) بین آنها وجود دارد و هزینههای اکولوژیکی و زیستمحیطی ناشی از این تخریب به هیچوجه در معادلات هزینه- فایدهی این پروژهی بسیار مشکوک مورد توجه قرار نگرفته است. به این موارد باید هزینههای اکولوژیکی و اقتصادی ناشی از بین رفتن گونههای اقتصادی و صیادی(وجود ماهی سفید، گاوماهیان و ماهیان خاویاری که ارزش زیستی و نیز تجاری دارند) و همچنین دیگر گونههای موجود در محل آبشیرینکن نیز اضافه شود. پرسش اساسی اینجا است که آیا همهی گزینهها برای تامین آب مورد نیاز صنایع در سمنان مورد بررسی قرار گرفته است؟ اساساً چرا باید در استانی که دچار کمبود آب است صنایعی با مصرف فراوان آب پیریزی شود که سپس برای تامین آب مورد نیاز آنها بخشی دیگر از کشور نابود و ویران گردد تا هزینههای خودخواهی و تمامیتخواهی عدهیی دیگر از صاحبان قدرت و نفوذ فراهم شود؟ و آیا تولیداتی که با چنین هزینههایی سنگین به بازار عرضه شوند آیا نیازمند سوبسید از دولت نخواهند بود و یا اینکه باید هزینهی چندبرابر معمول آن را نیز باز هم خود مردم تحمل کنند؟!
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.