هاتف خبر – علیرضا سلطانی کارشناس اقتصاد انرژی در روزنامه ی “شرق” نوشت: باوری دیرپا در ذهن ایرانیان نقش بسته مبنی بر اینکه ایران کشوری ثروتمند است. پیدایش منابع نفت و پس از آن گاز که ایران را تبدیل به یکی از دارندگان بزرگ ذخایر این منابع کرد تصوری را به وجود آورده که ایران کشوری ثروتمند است اما آیا ایران واقعاً بدون در نظر گرفتن تحول در منابع ثروتمندی و صرفاً با تکیه بر منابع طبیعی و آن هم نفت و گاز، کشوری ثروتمند است؟
امروزه در دنیا کشورهایی وجود دارند که بدون داشتن کمترین منابع طبیعی و ذخایر معدنی، در زمره کشورهای ثروتمند دنیا قرار دارند؛ از این کشورها میتوان به تایوان، سنگاپور و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر اشاره کرد. مبنای ثروت این کشورها، نیروی انسانی متخصص و ماهر و همچنین تولید علم و فناوری است. به فرض، اگر امکان این وجود داشت که ۱۲ هزار میلیارد دلار این میزان پول را یکجا به دست آورد و بین جمعیت کنونی ایران (۹۰ میلیون نفر) تقسیم کرد، سهم هر ایرانی رقمی در حدود ۱۳۰ هزار دلار میشد. این رقم درآمد متوسط یک خانواده چهارنفره در چهار سال بر اساس معیارهای جهانی است. در اینجا یک واقعیت مهم را نیز نباید فراموش کرد و آن اینکه درست است ارزش این منابع هیدروکربوری حدود ۱۲ هزار میلیارد دلار است، اما این منابع اولا در یک پروسه زمانی تقریبا صدساله باید استحصال شده و به پول تبدیل شود و ثانیا، چندین نسل که جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ میلیون نفر در این پروسه زمانی است، باید از این منابع و ارزش مالی آن منتفع شوند. منابع نفت و گاز ایران اگرچه نمیتواند نشان بالفعل ثروتمندی کشور باشد، اما منشأ بالقوه ثروت به شمار میآید؛ به شرطی که نگاه مصرفی به این منابع نداشته باشیم، بلکه منابع مالی حاصل از تولید و فروش این منابع، صرف سرمایهگذاری برای تولید و افزایش ثروت شود. البته پیش از آن باید فکری به حال مصرف بیرویه انرژی در کشور کرد که خواسته یا ناخواسته به صورت مستقیم این ثروت بالقوه را به تاراج برده است. بر اساس اعلام مقامات دستاندرکار، مصرف کنونی انرژی در ایران معادل ۵.۵ میلیون بشکه نفت است که امری بیسابقه در جهان محسوب میشود. باید اذعان کرد تولید هرچه بیشتر از منابع نفتی و گازی و فروش آن و در مقابل کسب منابع مالی در شرایط کنونی، به شرط هدایت این منابع به سوی سرمایهگذاری و تولید ثروت بیشتر، امری عقلانی و اقتصادی است. دلیل این مهم نیز چنانچه در سطور گذشته اشاره شد، کاهش تدریجی ارزش انرژیهای فسیلی در گذر زمان است.
بنابراین هرچه سریعتر و بیشتر این منابع استخراج شده و تبدیل به پول شود، به نفع کشور است. اقدام عقلانی دیگر در این زمینه که به ثروتآفرینی منابع نفت و گاز کمک بیشتری میکند، تبدیل منابع خام به فراورده و فروش آن است. ارزش واقعی یک بشکه نفت خام با قیمت ۵۰ دلار، ارزشی معادل حداقل صد دلار است. در واقع بهکارگیری فناوری و تکنولوژی برای تبدیل نفت خام به انواع فراورده، ارزش افزودهای معادل قیمت نفت خام ایجاد میکند که قدرت ثروتآفرینی آن چهبسا بیشتر از نفت خام است.
بنابراین در درجه اول، اقتصاد کشوری مانند ایران باید از تمرکز بر نفت و گاز بهعنوان منابع اصلی ثروت دست برداشته و در تدارک ایجاد زمینههای واقعی ثروتآفرینی بر مبنای بهرهگیری از توانمندیها و ظرفیتهای نیروی انسانی و تولید علم و تکنولوژی برآید، در درجه دوم دولتمردان و سپس مردم باید باور ثروتمندبودن براساس منابع نفت و گاز را فراموش کرده و با نگاهی جدید به این منابع، به فکر ثروتآفرینی از منابع نفت و گاز باشند. فرصت بهرهگیری از منافع نفت وگاز برای تولید ثروت نیز محدود است. این منابع نمیتوانند ارزشی ثابت و پایدار در آینده داشته باشند. بنابراین باید نگاه سنتی به این منابع و چگونگی بهرهگیری از آنها در تولید ثروت و در نهایت ایجاد رفاه، از بین رفته و نگاهی جدید و اقتصادی بر آن حاکم شود.
منابع بیبدیل نفت و گاز باید پشتوانهای برای حرکت اقتصاد کشور به سمت تولید ثروت بر مبنای علم و دانش باشند. در اصل محور اصلی تولید ثروت، علم و دانش است که منابع نفت و گاز این محور را حمایت میکنند
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.