رضا صادقیان طی سالهای اخیر و با بروز و نمایانتر شدن بحران آب در کشور، شماری از هموطنان و مدیران اجرایی به جای آنکه معضل فعلی را از دریچه کلانتر نگریسته و دشواره کمآبی، بیآبی، کاهش بیسابقه بارندگی، خشکسالی و پسلرزههای این فاجعه را در سطح ملی و کشور مشاهده و برای مخاطبانترسیم کنند، در
رضا صادقیان طی سالهای اخیر و با بروز و نمایانتر شدن بحران آب در کشور، شماری از هموطنان و مدیران اجرایی به جای آنکه معضل فعلی را از دریچه کلانتر نگریسته و دشواره کمآبی، بیآبی، کاهش بیسابقه بارندگی، خشکسالی و پسلرزههای این فاجعه را در سطح ملی و کشور مشاهده و برای مخاطبانترسیم کنند، در حال دمیدن در تنور داغ و سوزان «محلینگری» و «غیریتسازی» هستند. با توجه به نقشه وضعیت آب در کشور، استانهای مرکزی در مقایسه با سایر استانها در وضعیت به مراتب بدتری قرار دارند.
استانهای تهران، اصفهان، قم، مرکزی، خوزستان و یزد با کاهش بارندگی که طی نیم قرن اخیر بیسابقه است، معضل کمآبی- بیآبی را بیش از استانهای دیگر لمس میکنند. با توجه به گفتهها و مصاحبههای مسئولان وزارت نیرو و با توجه به این نکته که ۷۲ درصد از شهروندان کشور براساس نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در زمینه بحران آب آگاهی دارند، همچنان مصرف سرانه آب مصرفی مردم در شهرهای مذکور بیش از ۳ برابر استانداردهای جهانی است!
به عبارتی روشنتر، با وجودی که اکثریت قاطع مردم درباره بحران آب آگاه هستند، با این حال همچنان آب زیادی مصرف و شاید گمان میکنند «بحران آب هست» ولی برای «دیگری» و ارتباطی به «ما» ندارد. همزمان، دغدغه شماری از نمایندگان مجلس و مجریان دستگاههای اجرایی نه تنها با این واقعیتها پیوند نمیخورد، بلکه با برجستهتر کردن دوگانه «آنها» (استانهای همجوار) در مقابل «ما» (استان ما و شهر ما) عملا چشمان خود را در مقابل خالی بودن ذخایر آبی، کاهش شدید بارندگی، بیابانزایی در سایر استانها، خالی بودن سدها، گسترده شدن ریز گردها به نقاط جغرافیایی مختلف کشور و. . . میبندند و باز شدن این گره را تنها در نگرش و همراهی مسئولان استانهای همسایه و شهروندان آن دیار خلاصه میکنند، نگرشی که اساسا دقتی به سایر مسائل اجتماعی، هویتی و سیاسی نداشته و ندارد. در واقع مشکل و گرفتاری ما به عنوان استان ایکس حل نمیگردد، چرا که مسولان اجرایی استان همجوار راضی به انتقال آب و رها کردن ذخایر آبی به شهر و دیار ما نمیشوند!
به واقع معضل و گرفتاری غیرقابلتردید در سطح کشور را با نگرش محلی مینگرند و در این دیدگاه تنها راهی که میتوان از آن رها و مرحم موقتی برای ساکنان شهر کم آب فراهم آورد، دامن زدن به جو «آنها» و «ما» است، «آنهایی» که آب دارند و «مایی» که بیآب رها شدهایم! شکسته شدن چندین باره لوله انتقال آب اصفهان به شهر یزد توسط کشاورزان، بحث و جدلهای بیپایان فعالان محیط زیستی در استان چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان و یزد درباره حقآبه و پر و خالی بودن سدها و. . . بیش از آنکه برگرفته از آمار و ارقام قابل استناد و رسمی درباره ذخایر آبی استانها باشد، کنش و واکنشی است درباره اینکه «شما» به عنوان ساکن شهری دیگر در برابر «ما» پرچم مخالفت و ستیز درباره آب را برداشتهاید و راضی به حل معضل نمیشوید.
اختلاف بروز یافته پس از جاری شدن سیل در خوزستان و واکنش یکی از سایتهای خبری و از دسترس خارج کردن همان سایت در اصفهان، بخش کوچکی از آفتی است که نگرشهای محلی و دوگانهُساز دامن زده و میزنند. مشاجره تند و حاشیهساز میان نمایندگان مردم خوزستان با عیسی کلانتری درباره انتقال آب از سرشاخههای کارون به حوزه مرکزی نمایی دیگر از همین دوگانهسازیها و محلینگری در خصوص بحران آب است. اینکه بیش از یک دهه کشور با معضل کمآبی روبروست،تردیدی نیست، اما چشم بستن بر روی صدها مشکل از جمله فرهنگ نادرست و غلط مصرف آب در حوزه کشاورزی و خانگی و دامن زدن به دو گانه «آنها» و «ما» نه تنها گرهای از دشواره آب باز نخواهد کرد، بلکه زمینه اختلاف ذهنی میان شهروندان و استانهای همجوار را گشوده و معضلی دیگر در کنار کمآبی را در سپهر عمومی فراهم میکند. در شرایط فعلی دقت نظر و پرهیز از دوگانهسازی میان شهروندان استانهای همجوار و مسئولان اجرایی بیش از هر زمان دیگری لازم است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.