هاتفخبر- سال ۹۶ درحالی به روزهای پایانی خود رسید که در ذیل برگهای تقویم این سال خاطرات چندان خوشایندی برای مردم ایران رقم نخورده است تا با یادآوری آن طی سالهای آینده، امید چندانی به بهبود و گشایش درهای بستهی اجتماعی و سیاسی جامعهی خود داشته باشند. اگرهم در هفتههای آغازین سال بابرگزاری انتخابات
هاتفخبر- سال ۹۶ درحالی به روزهای پایانی خود رسید که در ذیل برگهای تقویم این سال خاطرات چندان خوشایندی برای مردم ایران رقم نخورده است تا با یادآوری آن طی سالهای آینده، امید چندانی به بهبود و گشایش درهای بستهی اجتماعی و سیاسی جامعهی خود داشته باشند. اگرهم در هفتههای آغازین سال بابرگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب حسن روحانی، بسیار امید میرفت، که رییسجمهور منتخب با پشتوانهی رای قاطع مردمی، دست به اصلاحاتی اساسی در کشور بزند، اما متاسفانه چنین نشد. در رویکرد محافظه کاری، عافیت طلبی و درپیش گرفتن استراتژی حفظ و باقی ماندن در ساختارهای قدرت، آنقدر چه از جناح اصلاحطلب و چه از جناحاعتدالگرایی که قدرت قوه ی مجریه را دراختیار دارد، افراط به خرج داده شد، که درعمل امید میلیونها جوان ایرانی و خانواده های آنان را برای بهبود شرایط زندگیشان به ناامیدی مطلق تبدیل کرد.
طبقه ی متوسط روبه پایین و قشرهای ضعیف جامعه که طی همهی این سالها فشار ناملایمات تحریمهای اقتصادی را به دوش کشیدهاند، بسیار امیدوار بودند که حسن روحانی همان قدر که برای رییس جمهور شدن، از عزم و ارادهی جدی برخوردار است، برای اصلاح و بهبود امور نیز از چنین عزمی برخوردار باشد و ضمن مقابله با فساد گسترده ی اقتصادی، در برابر زیادۀ طلبیها و و ماجراجوییهای سیاسی جناح افراطگرا در منطقه بایستد و به جای هدر رفت ثروت و منابع کشور، فکری به حال بیشمار معضلات و مشکلات داخلی این کشور بکند. اما از همان ابتدای آغاز بهکار دولت دوازدهم و چینش کابینه و معاونان دولت، مشخص شد که گویا در سیاست این مملکت روی همان پاشنهی سابق میچرخد و نمایش های سیاسی فقط برای به صحنه کشاندن مردم و کسب مشروعیت سیاسی نزد افکار عمومی ملت های دنیاست. تنها جناح اعتدالگرا نبود که با پشت کردن به رای و خواسته ی میلیونها ایرانی، امنیت و بقای خود را در امتیاز دادن به جناح اصولگرا میدید. برخی از اصلاح طلبان نیز که توانستند این میان به پشتوانهی آرای مردمی به مجلس و شوراهای شهر راه یابند، طریقهیی بهتر از عافیتطلبی در پیش نگرفتند. جامعهیی با آرمانهای مرده، عافیت طلبی و فرصت طلبی جناحهای سیاسی، فقدان همبستگی و پیوند اجتماعی، و دهها و صدها مشکل اقتصادی و زیستمحیطی، نمی تواند پیام اور شادی، امید و بهروزی برای نسلهای مختلفش و به ویژه جوانان باشد. فقدان بینش علمی و عزم و ارادهی کافی برای حل و بهبود مسائل، تنگناهای قانونی برای عبور از ساختارهای اقتدارگرایانۀ یی که اصلاح امور را ناممکن میسازند و به کارگیری تئوری توطئه از جانب سیاست گذاران، درقبال هرگونه اعتراض و انتقاد، سبب شده است که جامعهی ایرانی، بنا به تایید آمارها و سنجش سازمانهای معتبر بینالمللی، جامعهیی افسرده و خشونتزده قلمداد شود، که مردمانش با راههای بهره مندی و لذتبردن از زندگی نا آشنا هستند . با این نااشنایی هم روزهای عمر خود و هم فرزندان و نسلهای آیندهشان را تباه میسازند. در چنین شرایط نامطلوبی به نظر میرسد بازهم طبق روال همیشه تنها سرمایهیی که لبخند، شور و نشاط را به روح و جسم این مردم تزریق میکند، میراث بیبدیل و گرانقدر نوروز است که به دور از هرگونه رنگ تعلق مذهبی، قومی و ایدئولوژیک، شادی هایش را به یکسان نزد مردمان این سرزمین و سایر ملتها و مکانها تقسیم می کند. آنچه نوروز برای بقای این ملت و تمدن و فرهنگ چندهزارسالهاش انجام داده است، حرکت جاودانهیی است که همهی صاحبان قدرت در این کشور باوجود ادعاهای پرطمطراق و منابع عظیمی که دراختیار داشتهاند، هرگز نتوانستهاند اندکی از آن را در مقیاس بسیار کوچک به انجام برسانند. نوروز، شادی را تقدیم کودکان کرمانشاه میکند. لبخند را به لب پدران و مادران خسته از تنهایی و بی کسیشان می کند و روح امید دوباره را را به کالبد همهی خستگانی حلول میدهد، که دوباره آغاز کردن را دشوار میپندارند. نوروز پندار انان را تلطیف می کند و رنگ و عطری از کل و شکوفه بر آن میزند. نوروز شادی ها را بیدریغ و بیمنت تقسیم میکند. در این تقسیم رنگ، امید و شادی همراه نوروز باشیم.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.