هاتف نیوز- وقتی چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری از ادارهی کل ارشاد اسلامی گیلان با مدیران مسوول نشریات تماس گرفتند و گفتند که تا آخرهفته (یعنی حداکثر تا ۲۸ اردیبهشت) یارانهی فصل زمستان مطبوعات به حسابشان واریز خواهد شد، کمتر کسی بود که بخواهد این تماس را به حساب رای جمع کردن دولت آقای روحانی بگذارد. چون به هرحال قشر فرهیختهی مدیران مسوول مطبوعات اگر بخواهند بر مبنای چنین محاسباتی عوامانه رای خود را تغییر دهند لایق مدیریت یک رسانه نیستند.
هاتف نیوز– وقتی چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری از ادارهی کل ارشاد اسلامی گیلان با مدیران مسوول نشریات تماس گرفتند و گفتند که تا آخرهفته (یعنی حداکثر تا ۲۸ اردیبهشت) یارانهی فصل زمستان مطبوعات به حسابشان واریز خواهد شد، کمتر کسی بود که بخواهد این تماس را به حساب رای جمع کردن دولت آقای روحانی بگذارد. چون به هرحال قشر فرهیختهی مدیران مسوول مطبوعات اگر بخواهند بر مبنای چنین محاسباتی عوامانه رای خود را تغییر دهند لایق مدیریت یک رسانه نیستند. بنا بر این نه در آنزمان و نه تاکنون و نه پس از این، چنین محاسباتی بسیار بسیار بیارزشتر از آن است که افراد صاحبنظر و فرهیخته بخواهند آنها را مبنای آرای خود قرار دهند. آن یارنه نه تنها آنزمان که تا به امروز نیز به حساب مدیران مسوول واریز نشد و بر اساس شنیدهها پولی را که دولت به یارانهی مطبوعات گیلان اختصاص داده بود، وزارت محترم!!!!! ارشاد به حساب مطبوعات تهران ریخت و در گیلان صدا از سنگ برآمد اما از هیچ مقام بالادستی صدای اعتراضی شنیده نشد!! آنچه سبب ناراحتی بیشتر مدیران مسوول نشریات گیلان شده، بیتفاوتی و پیگیری نکردن حقوق مطبوعات گیلان آن هم در شرایطی است که دیگر استانها نه تنها یارانهی زمستان خود را گرفتهاند که یارانهی فصل بهار نیز به بسیاری از استانها داده شده است و در این هفتههای پایانی فصل تابستان، منتظر یارانهی همین فصل هستند. در شرایطی که مطبوعات گیلان با انواع کاستیها و دشواریها برای انتشار نشریه رو به رو هستند، مدیران فرهنگی و برنامه و بودجه هیچ واکنشی تا به امروز به پیگیریها و درخواستهای مکرر مدیران مسوول نشریات گیلان از خود نشان ندادهاند و حتی یکبار به طور رسمی اعلام نکردند که پیگیر حقوق مطبوعات گیلان هستند. مدیران ما همچون همیشه، در همهی دورهها و درهمهی دولتها فقط یاد گرفتهاند که شعارهای کلیشهیی بدهند و به ظاهرنمایی پرداخته و به بیان «بایدها» و «نبایدها» بپردازند؛ گویی که آنها در جایگاه مردم قرار دارند و مردم در جایگاه قدرت و مسوولیت مدیران اجرایی!
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.