در رشت «نمایش» از سینما جلو افتاده است! هاتف نیوز– سید حسین ضیابری سیدین – پس از اینکه سالها هنر اصیل و ریشهدار «نمایش» مورد انتقاد هنرمندان این رشته در «شهرباران» قرار میگرفت و از بیتفاوتی مسوولان نسبت به توجه به این هنر مردمی سخنهای بسیاری شنیده و گفته میشد، بالاخره استارت حرکت موتور «نمایش» در رشت با برنامههای «روز رشت» زده شد و حالا پس از حدود ششماه ماه میتوان گفت: «کمتر برنامهیی را در شهر میتوان یافت که رد پای نمایش در آن دیده نشود.»
در رشت «نمایش» از سینما جلو افتاده است! هاتف نیوز– سید حسین ضیابری سیدین – پس از اینکه سالها هنر اصیل و ریشهدار «نمایش» مورد انتقاد هنرمندان این رشته در «شهرباران» قرار میگرفت و از بیتفاوتی مسوولان نسبت به توجه به این هنر مردمی سخنهای بسیاری شنیده و گفته میشد، بالاخره استارت حرکت موتور «نمایش» در رشت با برنامههای «روز رشت» زده شد و حالا پس از حدود ششماه ماه میتوان گفت: «کمتر برنامهیی را در شهر میتوان یافت که رد پای نمایش در آن دیده نشود.» پس از مدتها رخوت در این هنر و محبوس بودن آن در چارچوب تالارهای نمایش کوچک و بزرگ با تعداد بینندگان معدود، رضا حقی که چهرهیی نامآشنا برای بسیاری از هنرمندان و فرهنگیان «شهر باران» است در اواخر بهمن ماه ۱۳۹۴ در جریان تشریح برنامههای «روز رشت» که اعتبار و آبرویی برای وحدت و هماهنگی هنرمندان این خطه محسوب میشود، خبر داد که: ۴۲ گروه نمایشی کارناوال بزرگ رشت را در این روز برپا خواهند کرد که هر کدام از هنرمندان با سوت در دهان همزمان با اعلام حکم مرکز استان گیلان شدن «شهر رشت» به وسیلهی یک گروه نمایشی که ابلاغی را به شکل نمادین از زمان شاه تهماسب صفوی میخوانند، با سوت خود این واقعه را به شهروندان رشت تبریک میگویند. برگزاری این آیین طبق برنامه با همکاری بسیاری از هنرمندان شهر رشت در ۴٢ گروه نمایشی و با اجرای نمایشهای متعدد با موضوعات گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سنتی، آیینی، تعزیه، تفکیک زباله و…، در «روز رشت» پیاده راه علمالهدی را مملو از جمعیت کرد. جمعیتی علاقهمند به فرهنگ و تمدن این خطه که بدون توجه به سرمای دوازدهمین روز زمستان و آماده نبودن پیادهراه هستهی مرکزی شهر، پا به پای گروههای نمایشی یاد شده، از سبزهمیدان تا ساختمان سازمان فرهنگی – ورزشی حرکت کردند، عکس گرفتند، از برنامهها لذت بردند، فیلمبرداری کردند و با اظهار نظرهای خود در بارهی نمایشها دیگران را میهمان نظرهایشان نمودند. نمایشهایی که اجرا شد در گونههای مختلف نمایشی از جمله نمایش خیابانی، آیینی، سنتی، شورایی، تاتر نامریی، سیاهبازی، نقالی، پارکور، تعزیه(شاهزاده ابراهیم)، نمایش مدرن، پانتومیم، فیزیکال، پرفورمنس، فرم، نمایش کودک، دلقک و… بود و تلاش شد از صفر تا صد تاتر رشت در این کارناوال حضور داشته باشد، که واقعاً هم چنین شد. اجراهای موفق «روز رشت» سبب شد تا بار دیگر از این مجموعه در آیین افتتاح پیادهراه فرهنگی هستهی مرکزی رشت که نخستین پروژهی ملی بازآفرینی کشور بود با حضور وزیر راه و شهرسازی و مسوولان عالیرتبهی گیلان و مدیران شهرداری روز ۱۱ فروردین ماه ۱۳۹۵ استفاده شود. روزی که «رشت» باز هم جانی دوباره گرفت و به خود بالید. در این روز هم هنر نمایش گیلان و هنرمندان شهر رشت داشتههای خود را به نمایش همگانی گذاشتند و هنرمندان رو در روی مردم به ایفای نقش پرداختند. این روز هم همانند «روز رشت» در اذهان مردم و شهروندان این شهر خوش نشسته است. به دلیل اجراهای موفق از وجود رضا حقی و گروه رهبری کنندهی این هنرمندان که نام بزرگانی چون انوش نصر ماسوله، علی حاج علی عسکری، رضا میرمعنوی و… در ردیف آنها است در جریان آمادهسازی اجرای نمایشهای خیابانی آخرین روز برگزاری نخستین کنگرهی ملی هشت هزار شهید گیلان در پیادهراه فرهنگی هستهی مرکزی رشت هم استفاده شد. 14 اردیبهشت ماه امسال چهار نمایش «ایستاده همچو سرو»، «روزهای عاشقی»، «نامهخوانی سرخ و دم» و «پرفورمنس 8 تابلوی ایثار» با محوریت فرهنگ دفاع مقدس با همکاری 15 گروه نمایشی در این پیادهراه اجرا شد و باز هم توجه همگانی را به دنبال داشت. نمایشهای یاد شده در حاشیهی اجلاسیهی اصلی نخستین کنگرهی ملی هشت هزار شهید استان گیلان صحنههایی از دوران دفاع مقدس، روزهای نخست جنگ تحمیلی، اعزام رزمندگان به جبههها، کمکهای مردمی و به شهادت رسیدن رزمندگان والامقام را به تصویر کشید، که برای همگان خاطرهانگیز بود. اما برای چهارمین بار از کار و فعالیت گروههای نمایشی در یک برنامهی رسمی همچون افتتاح پروژهی «بی،آر،تی» رشت هفتهی گذشته بهرهگیری شد و همانند گذشته بازخوردی مثبت از خود برجای گذاشت. حالا میتوان سرسلسلهی این نمایشها که از «روز رشت» در شهرباران کلید خورده است را آغاز حرکتی پویا و فعال دانست که نام و عنوان نمایش و تاتر خیابانی و هنرمندان تاتر این خطه را بیش از پیش پرآوازه کرده و قطعاً با تداوم این روند هنر نمایش جایگاه خود را در «رشت» بیش از پیش پیدا خواهد کرد. رضا حقی که موتور این حرکت را در رشت روشن کرد، در یکی از مصاحبههایش در بارهی اجرای نمایش در پیادهراه فرهنگی رشت، گفت: ما هر روز طرحها و ایدههای خود را ارائه میدهیم و مطالبهی بچههای نمایش باعث شده است دیگر هنرها هم برای حضور در این پیادهراه استقبال نشان دهند. مرحوم احسانبخش جملهیی داشت که در دههی ۶۰ زمانی که بنده در سازمان تبلیغات کار میکردم خطاب به ما گفت«در سازمان شما کارکنان باید مثل پیامبر باشند نه امام؛ امام مینشیند تا هر کسی سوال دارد از وی بپرسد، اما پیامبر در دل مردم میرود و با وجود سختیها و مشکلات تبلیغ میکند و در جمع مردم حضور مییابد»، ما باید این جمله را سرمشق قرار داده و به عنوان هنرمند به جای اینکه یک جا بنشینیم و بگوییم بیایید گالری و تاتر ما را ببینید، به سمت مردم برویم. وی ادامه داد: ما اکنون در رشت بیش از ۸۰۰ هزار جمعیت داریم اما یک گالری تخصصی نداریم؛ پس باید به سمت هنر برویم یعنی به سمت هنر خیابانی برویم و مردم را عادت دهیم که اینها را ببینند، نقاشی و کاریکاتور و مجسمه ببینند و شعر و داستانک بخوانند. باید این روند تداوم داشته باشد و کمکم متقاعد شوند، ممکن است هرکس از نگاه بستهی خودش ببیند و بگوید این لوسبازیها چیست و فرنگی است، در حالی که عین اسلام است. رضا حقی در بارهی ماهیت کار فرهنگی – هنری در پیادهراه نیز گفت: روح پیادهراه فرهنگی وابسته به این کارهای هنری است و ما اکنون ساختمانهایی قدیمی مانند خود ساختمان شهرداری، هتل ایران و … داریم که باید به کانونهای فرهنگی و هنری یعنی تالار، موزه و تاتر تبدیل شود و همانطور که وزیر پیشنهاد دادند باید در این شهر تالار گفتوگو راه انداخته شود و چنین مرکز گفتوگویی لازم است که نظرات شهروندان منعکس شود. وی ادامه میدهد: هر کار بزرگ مطمئناً ایرادی هم دارد مخصوصا اگر با این سرعت و در زمان کم انجام شود اما این نفس کار بود که مهم و خیلی بزرگ جلوه داده است. همهی هنرمندان و مردم ابراز رضایت کردند و این کار را بسیار خوب و مهم دانستند و روز افتتاح این پیادهراه شش نسل تاتری در کنار هم حضور داشتند که راوی آن آقای میرمعنوی و آقای حقدوست بودند، در صحنهی تماشاخانه نیز محمد رئیسزاده، انوش نصر و حبیب پورسیفی کنار هم بودند و ما در هیچ شهری حضور چنین هنرمندانی را ندیدم. در این پیادهراه از انوش نصر که هنرمند دههی ۳۰ است تا حاج علی عسکری دههی ۴۰ در کنار هنرجویی که ترم اول بود و به عنوان تازه وارد بازی میکرد، حضور داشتند. این حضور ۶۰ دهه هنرمندان در کنار هم (از دههی۳۰ تا دههی ۹۰) اتفاقی بسیار بزرگ است و شاید از دید خیلیها دور مانده بود اما این موضوع خیلی مهم است. حالا با صحبتهایی که هنرمندان در بارهی نمایشهای بخشهای مختلف این آیینها کردهاند و اظهارنظرهای مثبت و منفی که دربارهی برنامههای اجرا شده نوشته و گفته شده به یک مورد کلیدی میتوان دست یافت و آن اینکه «نمایش» در «رشت» کارش را کرده، تاثیرش را گذاشته، مخاطب پیدا نموده، با مخاطبان ارتباط برقرار کرده و از دیگر هنرها همچون «سیما» جلو افتاده است!
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.