هاتفنیوز – نسرین پورهمرنگ – طی روزهای گذشته یک کارشناس مذهبی تلویزیون؛ وضعیت پوشش بانوان گیلانی را با بانوان اروپایی مقایسه کرد و گفت در گیلان «بیحجابی محض» وجود دارد. رسانههای خبری بخشی از سخنان وی را چنین نقل قول کردهاند: «در ایام رحلت امام، گیلان بودم که برخی از خیابانهایش با اروپا فرقی نداشت.» کارشناس برنامههای تلویزیونی افزود: «برخی با بیحجابی محض و لباسهای نیمه عریان در خیابان حضور داشتند، چرا باید وضع استان گیلان اینگونه باشد؟» به گفتهی ناصر رفیعی «نمیگویم در گیلان کمحجابی یا بدحجابی بود بلکه بیحجابی محض بود!! و آیا چنین وضعی شایسته نظام اسلامی است؟ باید حرمتها در نظام اسلامی حفظ شود.»
هاتفنیوز – نسرین پورهمرنگ – طی روزهای گذشته یک کارشناس مذهبی تلویزیون؛ وضعیت پوشش بانوان گیلانی را با بانوان اروپایی مقایسه کرد و گفت در گیلان «بیحجابی محض» وجود دارد. رسانههای خبری بخشی از سخنان وی را چنین نقل قول کردهاند: «در ایام رحلت امام، گیلان بودم که برخی از خیابانهایش با اروپا فرقی نداشت.» کارشناس برنامههای تلویزیونی افزود: «برخی با بیحجابی محض و لباسهای نیمه عریان در خیابان حضور داشتند، چرا باید وضع استان گیلان اینگونه باشد؟» به گفتهی ناصر رفیعی «نمیگویم در گیلان کمحجابی یا بدحجابی بود بلکه بیحجابی محض بود!! و آیا چنین وضعی شایسته نظام اسلامی است؟ باید حرمتها در نظام اسلامی حفظ شود.» اما برای گیلانیان مخاطب اظهارات این مقام روحانی جای چند نکته و پرسش باقی میماند که طرح آنها ضروری به نظر میرسد. پرسش نخست اینکه: به طور دقیق از کدام خیابان گیلان صحبت میکنید؟! اگر شما فقط در روزهای رحلت حضرت امام برای سیاحت به گیلان آمده بودید؛ صاحب این قلم و اغلب مردم شریف این منطقه همهی عمر خود را در همین استان و شهرهای آن سپری کردهایم و هیچگاه چنین چیزی را که شما اشاره کردهاید به چشم ندیدهایم. آیا اشارهی شما به مجلس و محفلی خاص است که از آن با عنوان «خیابان» نام میبرید؟! این روحانی گفته است:« نمیگویم در گیلان کمحجابی یا بدحجابی بود بلکه بیحجابی محض بود!!» وقتی این کارشناس مذهبی از «بیحجابی محض» صحبت میکند، ذهن انسان متحیر میماند که مگر میتوان ساحل دریا را با خیابان اشتباه گرفت؟ اگرچه به قول غلامعلی جعفرزاده نمایندهی رشت در مجلس شورای اسلامی جای این پرسش باقی است که «این طلبه در روز رحلت امام در کنار دریا چه کار میکرده است؟»؛ اما باز هم نمیتوان مصداقی در این ادعا یافت که در گیلان «بیحجابی محض» بود. چرا که حتی در سواحل گیلان؛ بانوان گیلانی با پوشش کامل حضور دارند و برای شنا هم ساحل دریا قسمتبندی شده است و بخش بانوان و آقایان کاملاُ از هم جدا شده و بسیار بافاصله است. بهراستی این روحانی از کدام «بیحجابی محض» در کدام نقطهی این استان سخن میگوید؟! پرسش دوم این است؛ در شرایطی که از زیباییهای طبیعی گیلان آن اندازه خیرهکننده است که حتی ساکنان بومی این استان از تماشای دائمی آن سیر نمیشوند؛ چگونه است برخی این زیباییهای طبیعی و واقعی را نمیبینند و از مشاهدهی سوژههایی سخن به میان میآورند که دیگران از آن بیخبرند؟! موقعیت جغرافیایی و استراتژیک گیلان، فرصتهای گردشگری، ویژگیهای اقتصادی، مولفههای فرهنگی، سابقهی تاریخی و تمدنی و از همه مهمتر نقش و سهم زنان تلاشگر و زحمتکش گیلانی در بهبود و شکوفایی همهی این مولفهها، برای افراد صاحب فکر و قلم فرصتهایی بسیار برای گفت و گو و مطالعه فراهم میسازد. چگونه است کسی که خود را صاحبنظر میپندارد هیچ یک از ویژگیهای منحصر به فرد گیلان را نمیبیند و آنگاه از میان اینهمه موضوع به نکاتی اشاره میکند که دیگران آن را نمیبینند؟! استان گیلان برطبق آمار و اظهارنظرهای رسمی مقامهای کشور، یکی از امنترین استانهای ایران از نظر مولفههای اجتماعی، سیاسی و اخلاقی است. خوب است کسانیکه به طرح ادعاهای نادرست دربارهی زنان گیلانی اقدام می کنند بدانند که دانشمندان جامعهشناسی معتقدند امنیت، صلح، ثبات و توسعه ی اجتماعی و انسانی بدون حضور فعالانهی زنان در جامعه امکانپذیر نمیباشد. در جست و جوی علل ثبات و امنیت اجتماعی گیلان، حضور فعالانهی زنان گیلانی در جامعه، علتی «مؤثر» به حساب میآید. در دانش جامعهشناسی علل اصلی را با عنوان «علل مؤثر» از «علل زمینهیی» یا حاشیهیی و کمتاثیرتر جدا میسازند. همین که هموطنان از نقاط مختلف کشور با میل و سلیقههای متفاوت در تمام روزهای تعطیل و غیرتعطیل سال میکوشند تا به هرترتیبی که شده خود را به گیلان برسانند و از زیباییهای بینظیر این منطقه لذت ببرند مرهون امنیت مثالزدنی این استان است که زنان گیلانی در آن نقشی مؤثر دارند. زنان گیلانی به گواه بسیاری از مشاهدات و مطالعات مردمشناختی و جامعه شناختی درمقایسه با برخی نقاط کشور ترجیح میدهند تا سهمی مؤثر در اداره و تامین معاش زندگی خود و خانوادهشان داشته باشند و از توانمندیهای ذهنی و خلاقیت خود بهره ببرند. ندیدن توانمندیها، خلاقیت، تلاش و همت زنان گیلانی و در عوض طرح ادعاهای بیاساس بسیار جای تعجب و حیرت است. چرا باید برخی برای ایام عزا و شادی به گیلان بیایند، از زیباییها فضای امن و آرام این استان لذت ببرند و آنگاه با طرح ادعاهای نادرست به فرهنگ مردم این سامان چنین نسبتهایی را دهند؟! اما طرح چند نکته: استان گیلان به دلیل شرایط منحصر به فرد طبیعی و اجتماعی خود، به مقصد مورد علاقهی اغلب هموطنان از سراسر کشور تبدیل شده است. بسیاری از این افراد با منابع درآمدی بالا از شهرهایی بزرگ چون تهران به خرید خانه و آپارتمان و ویلا در نقاط مختلف شهری ، روستایی و ساحلی گیلان اقدام کردهاند. برخی نیز از شهرها و نواحی مرکزی و جنوبی ایران در ماههای مختلف سال و به ویژه روزهای تعطیل به گیلان سفر میکنند که درحکم گردشگران تودهای به حساب میآیند. اما آنچه دربارهی هردو گروه- خریداران خانه و ویلا و گردشگران توده ای- قابل گفتن است اینکه تفاوتهای فرهنگی بسیاری با مردم گیلان دارند. این تفاوتها را به راحتی می توان در آداب معاشرت، نحوه ی لباس پوشیدن، غذاخوردن و حتی رفتار با طبیعت و مراقبت از محیط زیست مشاهده نمود. بسیاری از مردم گیلان از جمله نگارنده در روزهای اوج گردشگری در گیلان، ترجیح میدهند در خانه بمانند و بهره بردن از زیباییهای طبیعت را به روزهایی موکول کنند که گردشگران و مسافران کمتری از خارج از گیلان در این استان بهسر میبرند. نسبت دادن رفتار حاضران غیربومی به زنان گیلانی حاکی از قضاوتی عجولانه است. نکتهی دیگر اینکه اگر سخنگویان و کارشناسان برنامههای تلویزیون از نگاهی صائبتر و دقیقتر برخوردار بودند شاید صدا و سیما به این وضعیتی که امروز به آن دچار شده است گرفتار نبود. یکجانبه نگری کارشناسان این رسانهی سراسری آن را روزبهروز بیمخاطبتر ساخته و بر تعداد آنتنهای ماهوارهیی در همهی نقاط شهری و روستایی این کشور افزوده است. ای کاش آقای رفیعی به جای دقت در پوشش زنان گیلانی نگاهی به آنتنهای ماهوارهی شهر تهران بیندازد و سهم خودش را در افزایش روزافزون تعداد این آنتنها ارزیابی کند. جامعه شناسان و صاحبنظران گیلانی میتوانند سهم زنان بومی منطقه را در امنیت موجود اجتماعی و رونق گردشگرپذیری استان گیلان بررسی و با دلایل منطقی ارائه دهند. آیا این کارشناس تلویزیون نیز حاضر است سهم دیدگاههای خود را در گُریز مردم از برنامههای صدا و سیما و گرایش به برنامههای ماهوارهیی ارزیابی کند؟ و نکتهی آخر اینکه مردم میهماننواز و بافرهنگ گیلان باهرآنچه هستند و دارند از میهمانان خود پذیرایی میکنند. درفرهنگ مردم گیلان نه ریاکاری نهفته است و نه خودنمایی و برترمآبی. مردم گیلان فرهنگ خود را از کسی و جایی به عاریت نگرفتهاند. آنان اهل بزرگنماییهای بیهوده نیستند و از مواهب و زیباییهای طبیعت آن اندازه بهرهمند هستند که دل و دیده را به افکاری صحیح و سالم سوق دهند. هرآنکس که علاقهیی به آنچه گفته شد ندارد، می تواند در اوقات فراغت به نقاطی غیر از گیلان سفر کند.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.