کد خبر : 7485
تاریخ انتشار : جمعه ۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۰

کیفیت زندگی در گیلان بهتر از دیگر استانهای کشور است

کیفیت زندگی در گیلان بهتر از دیگر استانهای کشور است

هاتف نیوز- مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) به تازگی گزارشی را با عنوان «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در سطح محدود منتشر کرده است که مبین بهتر بودن کیفیت زندگی در استان گیلان نسبت به دیگر استانهای کشور است.

   هاتف نیوز– مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) به تازگی گزارشی را با عنوان «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در سطح محدود منتشر کرده است که مبین بهتر بودن کیفیت زندگی در استان گیلان نسبت به دیگر استانهای کشور است.
بر پایه‌ی گزارش ایسنا با انجام یک یک پیمایش ملی در 31 استان کشور و با تعداد 10 هزار و 160 نمونه که در مراکز استان، شهرهای درجه‌ی دوم و روستاها به شیوه‌ی مراجعه به در منازل انجام شده است، این نتیجه حاصل گردید.
حمیدرضا محمدزاده یکی از اعضای تیم پژوهش این طرح در ارتباط با مفهوم کیفیت زندگی و تفاوت آن با مفاهیمی چون امید به زندگی، سبک زندگی و … گفت: شاخص کیفیت زندگی عمدتاً در دهه‌ی آخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت اما زیربنای مفهومی آن به بسیار قبل‌تر بازمی‌گردد؛ در واقع از زمانی که صنعتی شدن و تولید کالایی به معیاری برای مقایسه کشورها و مناطق تبدیل شد در کنار آن صحبتهایی از زیانبار بودن تمدن جدید و زندگی ماشینی وجود داشت.
وی تصریح کرد: انقلاب صنعتی که خاستگاهش بریتانیا بود همراه با توسعه‌ی قلمرو و قدرت اقتصادی سیاسی آن کشور جمعیت انبوهی را پدید آورد که گاه تا 19 ساعت کار می‌کردند و این آسیبهایی را در بعد جسمی و روانی برای آنها به همراه داشت.
این عضو تیم پژوهشی طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در ادامه اظهار کرد: اقتصاد دودکشی و تولید انبوه با وجود مشکلات و آسیب‌ای برجای گذاشته همچنان به عنوان پارادیم اصلی توسعه تا همین نیمه‌ی دوم قرن بیستم در همه جای جهان پذیرفته شده بود؛ در اواخر قرن بیستم است که می‌بینیم حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای توسعه‌یافته به تنهایی نتوانسته‌اند ملتها را به سعادت برساند و مسائلی همچون فشار روحی ناشی از زندگی شهری، ناراحتی و انزوا و ناهنجاریهای اجتماعی، گویا از شاخصهایی مانند GDP و … که آن موقع به عنوان معیار پیشرفت تلقی می‌شد تاثیر نمی‌پذیرد و ظاهراً متاثر از عوامل دیگر است.
این عضو تیم پژوهشی طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در باره‌ی اینکه کیفیت زندگی به کدامیک از سازمانهای کشور مربوط می‌شود؟ گفت: برای کیفیت زندگی معیارهای مختلفی طراحی شده است که بعضاً با یکدیگر تفاوتهای جدی دارند اما در دو سه طیف کلی قابل دسته‌بندی هستند؛ مقیاسی که در «ایسپا» برای کیفیت زندگی استفاده شده QOL است که به وسیله‌ی سازمان بهداشت جهانی طراحی شده و اطلاعات آن نیز از طریق پیمایش به دست می‌آید.
وی در ادامه با بیان اینکه پیشینه‌ی کیفیت زندگی به حوزه‌ی بهداشت و سلامت مربوط می‌شود، گفت: ‌به مرور مطالعات روانشناسی و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی به شاخص کیفیت زندگی راه پیدا کردند. به همین دلیل ابعادی که در طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» مورد بحث و بررسی قرار گرفته سلامت جسمانی، روانی، محیط و سلامت اجتماعی و یا روابط فردی و اجتماعی است.
وی در ادامه اظهار کرد: در سلامت جسمانی از میزان نیاز به درمان طبی پرسیده شده و از برخورداری از تحرک و چابکی که این موارد احتمالاً برای سازمان بهزیستی کشور اطلاعات باارزشی هستند؛ یا از رضایت ظرفیت کاری روزانه پرسیده شده که می‌تواند در معاونت اجتماعی وزارت کار کاربرد داشته باشد؛ در زمینه‌ی سلامت روانی از مواردی مانند معناداری زندگی پرسش شده که در ارتباط با فعالیت سازمانهای مذهبی کشور قرار می‌گیرد. همچنین از پذیرش شکل ظاهری بدن نیز در این طرح پرسیده شده که با توجه به آمارهای جراحی زیبایی کشورمان می‌تواند به تحقیقات اجتماعی این حوزه مربوط شود.
محمدزاده در ادامه با بیان اینکه در اکثر پرسشهای مطرح شده تفکیک استانی، ‌جنسیتی، تاهل، سن، محل زندگی، تحصیلات آمده است، گفت: در بعد سلامت محیط احساس امنیت مردم سنجیده شده که با حوزه‌ی معاونت اجتماعی نیروی انتظامی همسو می‌شود. میزان دسترسی به اطلاعات مورد نیاز نیز سنجیده شده که طبعاً به سازمان فرهنگی و آموزشی کشور و حوزه‌س چاپ و نشر مربوط خواهد شد.
وی ادامه داد: وضعیت تفاوتهای جنسیتی می‌تواند برای مرکز امور زنان خانواده یا شورای فرهنگی اجتماعی زنان نیز موضوعیت داشته باشد و یا تفاوتهای سنی در هریک از این متغیرها می‌تواند برای سازمانهایی که با یک بازه‌ی سنی خاص سر و کار دارند مانند وزارت ورزش و جوانان و یا سازمان بازنشستگی کشور کاربرد پیدا کنند.
این عضو تیم پژوهشی طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» ادامه داد: در این طرح همچنین از میزان امکان فعالیتهای تفریحی پرسیده شده که به سازمانهای ذی‌ربط متعددی که در این زمینه‌ مسوولیت دارند مربوط می‌شوند؛ برای مثال معاونت اجتماعی وزارت کشور، شهرداریها، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرکتهای ایرانگردی و جهانگردی همگی می‌توانند از اطلاعات این طرح استفاده کنند.
وی ادامه داد:‌ بخشی دیگر از فعالیتهای تفریحی در اکثر کشورها از جمله ایران به وسیله‌ی موسسات و مجموعه‌های غیردولتی و مستقل انجام می‌شود اما سازمانهای رسمی ما می‌توانند بر اساس نیازها و وضعیت مناطق مختلف کشور سیاستهای کلی را تدوین و فعالیتهای فراغتی را جهتدهی کنند.
محمدزاده ادامه داد: همچنین در این طرح از میزان رضایت مردم به دسترسی خدمات بهداشتی و درمانی نیز پرسیده شده که طبیعتاً با حوزه‌ی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مرتبط می‌شود اما رضایت از شرایط محل زندگی و میزان رضایت از وضعیت رفت و آمد نیز مورد بحث بوده به طوری که در استانهایی این موارد افت پیدا می‌کنند که می‌توانند برای استانداریها و کمیسیونهای مجلس اطلاعاتی مفید و با ارزش باشند.13
وی خاطرنشان کرد: در این طرح یک پرسش آورده شده است که آیا فرد پاسخگو دارای بیماری مزمن و یا غیرمزمن است یا خیر؛ علت طرح این پرسش آن بوده است که مشخص شود وضعیت بیماران مناطق مختلف کشور در هریک از این موارد چگونه است؟
محمدزاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا در این طرح به وضعیت درآمدی مردم نیز اشاره شده است یا خیر؟ گفت: موضوع اقتصاد به صورت میزان برخورداری مردم از پول کافی برای رفع نیازهایشان مورد بحث قرار گرفته، در واقع کسی که ممکن است حقوقش کم بوده باشد اما با مخارجش متناسب باشد یا اینکه با حقوق زیاد باشد باز احساس نارضایتی بکند که این احساس نارضایتی چیزی متفاوت از تفاضل درآمد و هزینه است. این شیوه برای سنجش وضعیت اقتصادی مردم همراستا با شیوه‌ی سنجش کیفیت زندگی بوده که متفاوت از روشهای مرسوم است.
وی ادامه داد:‌ مساله‌ی احساس نارضایتی اقتصادی به طور کلی با کار دستگاههای اقتصادی ارتباط دارد و اکثراً زیرمجموعه‌ی دولت قرار می‌گیرند؛ معنای این اطلاعات بسته به سیاست پولی دولت متفاوت است به طوری که زمانی سیاست کلی این است که پول نفت در اختیار مردم قرار گیرد و وضعیت اقتصادی مردم با حجم نقدینگی سنجیده می‌شود نه مثلاً شیوه‌یی که در این تحقیق انجام شده یا روشهای دیگر؛ یکبار هم اولویت دولت و هزینه مردم است.
محمدزاده تصریح کرد: در این صورت ممکن است پول نقد کمی در اختیار مردم باشد اما بخش بیشتر نیازهای آنها بدون پول برطرف شود به همین خاطر می‌بینیم که مثلاً زندگی در روستاها به پول نقد کمتری نیاز دارد که بخشی مهم از این مساله به سطح متفاوت خواسته‌های گروههای گوناگون مربوط می‌شود.
این عضو تیم پژوهشی طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در ادامه در پاسخ به این پرسش که نتایج این تحقیقات بیشتر مورد توجه سازمانهای دولتی، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و … ارتباط دارد؛ حال این سوال پیش می‌آید که دستاورد این تحقیق برای مردم چیست؟ گفت: نتایج این داده‌ها نهایتاً در زندگی مردم خود را نشان خواهد داد اما اینکه خود مردم از خواندن این گزارشها فایده خواهند برد یا لذت ببرند گمان نمی‌کنم، محقق شود مگر آنکه فردی علاقه‌مند به مطالعات حوزه‌ی اجتماعی باشد.
وی تصریح کرد: برای مثال فرض کنیم که می‌گویند فلان کشور شادترین کشور جهان است یا فلان استان بیشترین آسیبها را دارد. مردم خود آن منطقه به عنوان یک اقدام عملی چه کاری می‌توانند بکنند؟ نهایتاً می‌گویند از اینجا برویم و فلان‌جا خوب است؛ یا اینکه به استناد این اطلاعات فکری برای ارتقای وجوه نامطلوب حیات اجتماعی خودشان کنند؛ شاید مطالبات آنها بر نمایندگان مجلس هم تاثیر بگذارد و یا اگر فعال اقتصادی باشند ممکن است در سرمایه‌گذاریشان موثر باشد و یا اگر فعال سیاسی باشند در تبلیغات حزبیشان اثرگذار خواهد بود.
محمدزاده ادامه داد: استفاده‌ی عمومی دیگر این تحقیقات در رسانه‌ها است. گاه رسانه‌های رقیب برای تخریب چهره‌ی حکومت با دولت حاکم یکسری داده‌ها را علم می‌کنند و حکومتها نیز برای دفاع از خود داده‌های دیگری را به نمایش می‌گذارند.
وی افزود: در اینجا نیز آشنایی مردم با این قبیل تحقیقات می‌تواند این مزیت را داشته باشد که وقتی یک موسسه مثلاً لگاتوم نتایج تحقیقاتش را رسانه‌یی می‌کند که فلان کشور از نظر آزادیهای اجتماعی جز پایینترین رتبه‌ها قرار گرفته؛ خوانندگان از خود بپرسند که منظور این موسسه از آزادیهای اجتماعی چه چیزی بوده، آیا از مردم پرسش شده یا از اطلاعات قبلی استنباط شده، آیا از همه‌ی مردم پرسیده شده یا مثلاً از نواحی مرزی کشور به طریق تلفنی پرسش شده یا حضوری و پرسشهای متعدد دیگری که هرکدام می‌تواند باعث شود نتایج به میزان فراوان تغییر کند.
این عضو تیم پژوهشی طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» ادامه داد: در این موارد معمولاً مرجعیت را صاحبنظران همان حوزه دارند و مردم به بحثها و استدلالهای آنها نگاه می‌کنند اما رفتار ناپخته در حوزه‌ی عمومی این است که رسانه‌های موافق می‌آیند یکسری واژه و یکسری درصد تحویل مردم می‌دهند و مخالفان نیز آن موسسات را منتسب می‌کنند به فلان دشمن یا فلان جناحهای برچسب خورده و تخریب شده و نهایتاً این حقیقت است که در میان این ازدحام گم می‌شود.
محمدزاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که به تازگی نتایجی منتشر شده که در آن کشور ایران جزو غمگین‌ترین کشورهای جهان قرار گرفته در زمینه‌ی مجموع نظراتش در مورد ارقام و اعدادی که در این حوزه منتشر می‌شود، گفت: آن گزارش را من هم خواندم و ظاهراً بسیار هم بحث‌برانگیز شد؛ همان را که گالوپ منتشر کرده بود و ایران پس از عراق غمگین‌ترین کشور شده بود. بله واقعیت این است که برای تعیین رتبه‌ی کشورها از صحت شیوه‌ی گردآوری داده‌ها در تمام آنها اطمینان حاصل شود.
وی در باره‌ی اینکه آیا نتایج دو تحقیق «میزان شادکامی استانهای کشور» که به وسیله‌ی جهاد دانشگاهی انجام شده و تحقیق «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» که به وسیله‌ی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) انجام شده است شبیه به هم بوده یا نه؟ گفت: موضوع دو تحقیق با هم تفاوت دارد و قابل مقایسه نیستند حتی بین خود تحقیقات کیفیت زندگی هم باید با احتیاط دست به مقایسه زد چه برسد به اینکه بخواهیم با موضوع شادکامی آن را مقایسه کنیم؛ هرکدام از این اصطلاحات در ادبیات تخصصی دلالت خاص خود را دارد و قابل تعمیم به هم نیستند. اگر معیارها یکی باشند بحث شیوه‌‌ی نمونه‌گیری و مباحث روش شناختی مطرح می‌شود. البته اگر جزییات انجام یک طرح در دسترس باشد قضاوت در مورد نتایج آن هم امکانپذیر خواهد شد.
وی در باره‌ی نتایج این تحقیق در زمینه‌ی کیفیت زندگی مردم ایران گفت: پیمایشی که در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در مهر سال 93 در 31 استان کشور انجام شد وضعیت کلی کیفیت زندگی مردم کشور در سطح متوسط را ارزیابی کرد؛ جنسیت، وضعیت تاهل، سن ، محل سکونت (شهر/ روستا) وضعیت تحصیلات، وضعیت سلامتی و بیماری همه به نوعی در وضعیت کیفیت زندگی دارای تاثیرات شناخته شده‌اند.
وی تصریح کرد: کیفیت زندگی افراد سالم به طور معنادار بیش از افراد داری بیماریهای مزمن و غیرمزمن است، اگر نتایج یکی از ابعاد مثلاً رضایت از سلامت محیط زندگی را ببینیم میانگین 50.5 از 100 بیانگر سطح رضایت متوسط مردم ایران در این زمینه است.
وی افزود: زنان بیش از مردان از محیط زندگی خود رضایت دارند. با افزایش سن افراد از میزان رضایت از محیط کاسته شده و از دیگر سو رضایت از محیط زندگی در مراکز استان بیش از شهرهای غیر از مراکز استان و در آنها بیش از روستاها به دست آمده است. در مجموع از نظر میزان کیفیت زندگی استانهای کشور استانهای گیلان، آذربایجان غربی و اصفهان در صدر قرار می‌گیرند.
محمدزاده در پایان اظهار کرد: در ادبیات نظری در حوزه‌ی کیفیت زندگی فراوان است از کتاب و پایان‌نامه و مقاله، تحقیقات مختلف و … همگی در این حوزه کار کرده‌اند و در چارچوب مفهومی این طرح سعی شد گستره‌ی پیشینه‌ی نظری تا حد ممکن دیده شود اما از کارهای پیمایشی که با همین مقیاس WHOQOL انجام شده باشد نخست باید به کار دکتر نجات و دکتر منظری اشاره شود که این پرسشنامه را ترجمه و استانداردسازی کرده‌اند. البته آن پژوهش در سال 85 در شهر تهران انجام شده بود و سایر پیمایشها نیز اکثراً موردی بودند و یا در سطح دانشجویان و دانش آموزان انجام شده، با این حال اگر بخواهیم پرسشها را تطبیق دهیم برای مثال این پرسش که چقدر از زندگی لذت می‌برید احتمالا در پیمایش های دیگر نیز مورد پرسش قرار گرفته و پرسشهای تکراری و قابل مقایسه به این شکل میان این پیماش و دیگر تحقیقات به احتمال زیاد پیدا خواهد شد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.