هاتف نیوز- به بهانهی اجرای نمایش «مثل یه گوله برف کوچیک » گفتوگویی کوتاه با با مهردادهنرمند کارگردان نمایش ترتیب دادیم. مهرداد هنرمند کارشناس ارشد کارگردانی از دانشگاه هنر تهران است. وی سرپرست «گروه نمایش افرا»، مدیر مسوول «آموزشگاه آزاد هنرهای نمایشی افرا» و مدرس دانشگاه آزاد صومعهسرا و علمی – کاربردی واحد فرهنگ و هنر رشت است.
هاتف نیوز– به بهانهی اجرای نمایش «مثل یه گوله برف کوچیک » گفتوگویی کوتاه با با مهردادهنرمند کارگردان نمایش ترتیب دادیم. مهرداد هنرمند کارشناس ارشد کارگردانی از دانشگاه هنر تهران است. وی سرپرست «گروه نمایش افرا»، مدیر مسوول «آموزشگاه آزاد هنرهای نمایشی افرا» و مدرس دانشگاه آزاد صومعهسرا و علمی – کاربردی واحد فرهنگ و هنر رشت است. از وی تاکنون نمایشهای «هنر»، «شکار گرگ»، «یادداشتهای روزانه یک دیوانه»، «منتشا»، «کابوسهای دنبالهدار»، «نگاتیو» و «مثل یه گوله برف کوچیک» به روی صحنه رفته است.
پرسش: ابتدا در بارهی نحوهی شکلگیری نمایشنامهی «مثل یه گوله برف کوچیک» توضیح دهید؟ پاسخ: تنهایی انسانهای امروز، کم رمق شدن سنتها و فاصلهیی که نسل جدید با ریشههای خود پیدا کرده و شکاف بین نسلها از مهمترین مسائلی بود که این روزها و سالها ذهنم را درگیر خود کرده است. بر این اساس تصمیم گرفتم تا انسانی سنتی با متر و معیارهای گذشته را در محیطی بیگانه قرار دهم تا به شکل بهتری مسائل و دغدغههای ذهنی خودم را بیان کنم. به نظرم موقعیت «مشکینی» کاراکتر اصلی داستان، یعنی مرد وابسته به سنتها و ارزشهای گذشته در یک محیط بیگانهی غربی به خوبی میتوانست بیانگر مسائلم باشد. از این رو به مرور نمایشنامه در ذهنم نقش بست. برای نخستین بار سه سال پیش بسیار خام بود و نیمهکاره آن را رها کردم و پس از سه سال باز به سراغش رفتم و تماماً آن را پرداخت کردم و نتیجه آن چیزی شد که به روی صحنه دیده شد. پرسش: جشنوارهی «سوره ماه» نسبت به دیگر جشنوارهها را چگونه ارزیابی میکنید؟ پرسش: نظم و برنامهریزی درست و احترام در خور هنرمندان در طول برگزاری جشنواره از نکات چشمگیر جشنواره بود. همچنین سویهی انسانی که در فراخوان جشنوارهی تاتر «سوره ماه» مد نظر قرار داده شده بود باعث شد تا اجراها به دور از شعارزدگی مضامین اساسی ملی، دینی و ارزشی را هدف قرار دهد. پرسش: تفاوت بین تاتر شهرستانها با تهران در چیست؟ پاسخ: به نظرم بدنهی اصلی تاتر در شهرستانها همچنان اصالت خود را حفظ کرده است. منظورم از اصالت دوری از زرق و برقهای رایج تاترها است که این روزها در تهران بسیار به چشم میخورد و با ماهیت تاتر فاصله دارد. البته از جهتی این سویهی تاتر شهرستانها به دلیل فقر مالی موجود و نبود امکانات سختافزاری مناسب در آن است. اما میتوان با اطمینان گفت که تاتر به معنای وسیع آن در شهرستانها به درستی اما به سختی به حیات خود ادامه میدهد. تاتر برای اکثر بچههای شهرستان مقولهیی پیش پا افتاده یا محلی برای خودنمایی و یا کیسهیی برای پر کردن پول نیست. این ویژگی تاتر شهرستان محترم و ستودنی است اما نبود امکانات مناسب اجرایی و نبود دستگاهای مناسب برای انعکاس مناسب جریانهای نمایشی روز به روز تاتریهای شهرستانها را دلسرد و مایوس میکند به طوری که اکثر هنرمندان شهرستان به مهاجرت به تهران فکر میکنند و فعالیت خود در شهرشان را کاری عبث میدانند. به نظرم سیاستهای این روزهای مسوولان تاتر بر خلاف ادعاهای موجود غالباً به ضرر تاتر شهرستانها است. نگاهی که به تاتر شهرستانها وجود دارد معمولاً نگاهی از مد افتاده است که من به عنوان کسی که تجربهی کار در هر دو فضا یعنی هم تهران و هم شهرستان را داشتهام قویاً اینگونه طرز فکر را رد میکنم. پرسش: جشنواره را چگونه ارزیابی میکنید؟ پاسخ: امکان برگزاری جشنوارهی مناطق در جشنوارهی تاتر «سوره ماه» از جمله کارهایی است که در جهت حمایت و اهمیت به تاتر شهرستانها است که حوزهی هنری به خوبی این مهم را رعایت میکند. اتفاقی که متاسفانه امسال از طرف مرکز هنرهای نمایشی با حذف بخش مناطق تاتر فجر نیافتاد. همچنین امکان اجرای نمایشهای برگزیدهی جشنوارهی سراسری تاتر «سوره ماه» در تهران که بسیار ستودنی است. به نظرم با ایجاد امکان اجرای گروههای شهرستانی در شهرها دیگر و ایجاد نوعی بده و بستان فرهنگی بین استانها، این حمایت میتواند قویتر نیز باشد. پرسش: به نظر شما مشکل عمدهی این روزهای تاتر ماه چیست؟ پاسخ: مشکل اصلی ما به آموزش بر میگردد. آموزش تاتر چه در آموزشگاهها و چه در دانشگاهها تبدیل به مقولهیی سطحی و پیش پا افتاده شده است. کثرت فراوان مراکز آموزشی و سیل عظیم فارغالتحصیلان مدعی و غالباً بیسواد به ویروس این روزهای تاتر ما تبدیل شدهاند. اینکه چرا باید در سال هزاران دانشجوی فارغالتحصیل تاتر داشته باشیم آن هم در حالی که بستر مناسب نه در تولید و اجرا و نه در آموزش موجود است را من به شخصه متوجه نمیشوم. قطعاً زمانی که کمیت افزایش مییابد، کیفیت افت میکند و این افت کیفیت و هجمهی مدعیان به راحتی قابل مشاهده است. مشکل دیگر به زرق و برقهای این روزهای تاترها بر میگردد که در بخش دیگر از گفتههایم به آن اشاره کردم. هیاهو، زرق و برق و اداهای روشنفکرانهی توخالی و وجود امکانات فراوان مالی، تبلیغاتی برای به صحنه بردن یک اثر، تبدیل به یک اصل غیرقابلانکار برای تاتر به ویژه در قالب اجراهای تهران شده است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.