کد خبر : 2355
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۹

توسعه منطقه ای مبتنی بر هویت قومی

توسعه منطقه ای مبتنی بر هویت قومی

وقتی صحبت از جامعه می شود منظورگروهی از افرادی است که مدتی را با هم زندگی می کنند و خودشان را به عنوان واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر سازمان می دهند(کوئن،1374: 37). به نظر می رسد گروهها و تمایزاتشان از طریق فرهنگ که مجموعه ای از ارزش ها،آداب و رسوم و عرف است صورت

وقتی صحبت از جامعه می شود منظورگروهی از افرادی است که مدتی را با هم زندگی می کنند و خودشان را به عنوان واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر سازمان می دهند(کوئن،1374: 37). به نظر می رسد گروهها و تمایزاتشان از طریق فرهنگ که مجموعه ای از ارزش ها،آداب و رسوم و عرف است صورت می پذیرد و به عبارتی می توان گفت: هر جامعه ای فرهنگی دارد و «هر فرهنگی الگوههای رفتاری منحصر به خود را دارد که برای مردمی که از زمینه های فرهنگی دیگری هستند بیگانه می نماید(گیدنز،1379: 62) و زمانی که از هویت فرهنگی صحبت می شود همان مجموعه ارزشها ،آداب و رسوم و عرفی است که من را در وهله اول و ما را در وهله بعدی از دیگران متمایز می سازد. مای متمایز یافته فرهنگی مجموعه ای است که مای گیلانی، مای کرد و مای عرب را تشکیل می دهد وقتی فردی خود را گیلانی می داند یعنی هنوز هویت خود را برخواسته از مجموعه ای منسجمی می پندارد که تحت عنوان فرهنگ گیلانی می توان از آن یاد کرد اگر مباحث را در مجموعه نظام های پارسونز ببینیم نظام فرهنگی، حفظ الگوههای فرهنگی را به عهده دارد که اگر بتواند در راستای نظام اقتصادی انرژی لازم را به مجموعه نظام ها برساند در اینصورت مجموعه فرهنگی در راستای نیازهای اقتصادی افراد که بخش عمده ای از آن در نیازهای جسمانی مازلو تبلور می یابد قرار می گیرد و اینجاست که می توان گفت اقتصاد بر ریل فرهنگ به حرکت خود ادامه می دهد و حرکت قطار بدون وجود ریل قابلیت تصور پیدا نمی کند ضمن اینکه این خود به نفع توسعه اقتصادی است چون هویت فرهنگی بخشی از سرمایه فرهنگی است که منجر به افزایش اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی می گردد و مشارکت اجتماعی از بطن اعتماد اجتماعی سربرمی آورد در اینصورت میراث فرهنگی و حفظ آن جزئی از هویت فرهنگی افراد خواهد شد. حال اگر فضایی را تصور کنیم که محیط طبیعی و محیط اجتماعی برای افراد بار و معنای فرهنگی نداشته باشد چه این این نبود و کمبود معنای فرهنگی ناشی از عملکرد نادرست نهادها و ساختار جامعه در عدم انتقال صحیح فرهنگ باشد و چه از ناشی از عدم کارکرد نظام فرهنگی باشد نتیجه گسست و شکاف در هویت فرهنگی جامعه است. حال اگر هویت فرهنگی اقوام تقویت شود و این دلبستگی های هویتی افزایش یابد خود به خود منجر به تغییر نگرش افراد نسبت به محیط طبیعی و فرهنگی شان می گردد. این “کنشگر فعال محیطی” که بوجود آمد منجر به مشارکت فعال می گردد که نقش این کنشگران در مبحث مشارکت های اجتماعی در حوزه توسعه بسیار حائز اهمیت است. مشارکت گران فعال موتور محرک توسعه همه جانبه هستند و این انسان دارنده هویت فرهنگی و در عین حال مشارکت گر نه تنها روبنا نیست بلکه زیربنای توسعه است. و به عبارتی پتانسیل های منطقه ای متناسب با فرهنگ و میراث همان منطقه، زمینه ای می شود برای توسعه متوازن منطقه ای، توسعه ای که نه تنها در تضاد با فرهنگ و هویت ساکنین آن محدوده نیست بلکه در راستای فرهنگ و هویت فرهنگی نیز قرار می گیرد. نکته ای که متخصصین حوزه اقتصاد و توسعه باید در نظر بگیرند این است که باید نسخه توسعه را با در نظرگرفتن تنوع فرهنگی مناطق مختلف بپیچند و این لازمه اش این است که کارشناسان اقتصادی در وهله اول فرهنگ شناس خوبی باشند بکارگیری نظریه های کلی اقتصادی بدون در نظر گرفتن سرمایه های اجتماعی و سرمایه های فرهنگی مناطق مختلف نه تنها راه به جایی نخواهد برد بلکه بزرگترین طرح های توسعه را با شکست مواجه خواهد کرد و جبران این گونه عملکردها می تواند مستلزم چندین دهه عقب ماندگی باشد و باید این را در نظر داشته باشیم که ما نمی توانیم راهها را برای نسل های آینده مسدود کنیم و برای آنان نیز تصمیم های برگشت ناپذیر اتخاذ کنیم و بدانیم که آیندگان قضاوت های درباره ما خواهند داشت که دیگر با هیچ گونه ملاحظه ای همراه نخواهد بود.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.