آیا کسی نالههای محیط زیست شمال را میشنود؟!
دولت از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد برای نجات محیط زیست کشور استفاده کند.
هاتف خبر– سالهاست که کارشناسان در بارهی وضعیت وخیم محیط زیستی شمال ایران هشدار دادهاند و رسانهها در این زمینه بسیار نوشتهاند. اما طبعا انتظاری نبوده است وقتی زیربناهای تصمیمگیری و سیاستگذاری در امور اجتماعی و سیاسی با بحران مواجه است، طبعا کسی بخواهد قدم در مسیر بهبود و اصلاح شرایط محیط زیستی کشور و به تبع آن شمال کشور بگذارد.
شهرهای شمالی از سالها پیش با بحرانهای متعدد از جمله هجوم مهاجران از نقاط مختلف کشور به ویژه از شهرهای جنوبی، نابودی عمدی جنگلها در اثر آتشسوزی و یا قطع ناجوانمردانهی درختان ، آلودگی وسیع رودخانهها، انباشت زبالهها در جنگلها و منابع طبیعی، آلودگی ابو و هوا، تبدیل مزارع کشاورزی به ویلاهای مسکونی و آلودگی وسیع آب و هوا و هجوم ریزگردها مواجه شدهاند؛ روند مُخربی که همچنان با شدت هر چه تمامتر ادامه دارد.
ظرفیت زیستی شمال کشور رو به پایان است/ گیلان ظرفیت این همه مهاجر را ندارد
محمد درویش، کارشناس محیط زیست در گفت و گو با سایت جماران میگوید: مردم قبل از فرار از تشنگی، به دلیل وضعیت نامناسب هوا، ناچار به مهاجرت هستند. اکنون در بعضی از مناطق در شهرهای شمالی کشور، محلههایی هستند که همه اصفهانی صحبت میکنند. در واقع شاهد ورود مهاجران از مرکز ایران به نوار شمالی هستیم و در عین حال لکههای بزرگی از جنگلهای شمال کشور در معرض خشک شدن قرار گرفته. میزان سبزی به طرز محسوسی در حال کاهش هست و تبخیر افزایش مییابد. برای جبران کمبود باران به سدسازی رو آوردهاند، ۳ سد در گیلان در حال ساخت است که صدها هزار درخت را نابود میکند و برهنگی جنگل را افزایش میدهند. معیشت مردم به شدت وابستگی بیشتری به جنگل پیدا کرده و تعارض بین دامدار و جنگلدار در حال افزایش است. همه اینها به این دلیل است که ظرفیت زیستی شمال کشور در حال پایان است.
دکتر هاشم اورعی استاد دانشگاه شریف نیز در گفت و گو با رکنا، دربارهی به پایان رسیدن ظرفیت زیستی شمال کشور هشدار میدهد و میگوید: شمال ایران مانند شمال کانادا و شمال روسیه نیست که یک جمعیت کمی در یک فضای وسیع ساکن باشند، شمال ایران ظرفیت این حجم از مهاجران را ندارد منابع آن برای این جمعیت کافی نیست. یعنی مهاجرت درونی دارد مملکت را به هم میریزد. مسئولانی که الان در رأس امور هستند نباید به این موارد بیتوجه باشند. مگر اینکه برای خود و آینده فرزندانشان جای دیگر در سرزمینی دیگر خواب دیده باشند. آنهایی که مهاجرت میکنند مقصر نیستند بلکه آن مدیرانی که باعث مهاجرت مردم شدند، مقصرند.
پدیدهی بیابان سبز در نوار شمالی کشور/ سازمانهای محیط زیست و منابع طبیعی بضاعت حفاظت از عرصههای طبیعی کشور را ندارند
وقتی روز به روز از میزان عرصههای جنگلی به دلایل مختلف کاسته میشود، یا دامداران برای چرای دامهای خود دست به تخریب جنگلها میزنند و یا سودجویان به قطع درختان اقدام میکنند و یا زمینخواران با هربار وزش باد گرم، عمدا به آتش زدن جنگلها اقدام میکنند، تا به زمین سوخته برای ساخت و ساز دسترسی پیدا کنند، نمیتوان دیگر انتظار دوام محیط زیست سبز را داشت. دورهنگام نیست که تصور کنیم از جنگلهای شمال دیگر چیزی باقی نمانده است.
به گفتهی محمد درویش«ا ینها همه بحرانهای جدی است که ما اکنون در گیلان، مازندران و گلستان با آن روبهرو هستیم. که اگر این روند ادامه پیدا کند ما در سالهای آینده با پدیده «بیابان سبز» در مناطق شمالی کشور روبرو خواهیم شد.»
وی در اینباره توضیح میدهد: «این پدیده برای اولین بار در جنگلهای آمازون و در برزیل رخ داد که با هجومی، بخشهای بزرگی از درختان این مناطق را قطع کردند. با اینکه در آن مناطق بارندگی بیش از ۲ متر بود، اما عملا تنها خاک باقی مانده بود و چشم انداز شبیه بیابان در منطقه بالای ۲۰۰۰ میلیمتر بارندگی ایجاد شد. اکنون در شمال کشور ما نیز که بالاترین میزان بارندگی را در کل کشور داریم، این پدیده در حال وقوع است و ما به دلیل تغییر کاربری اراضی و قطع یکسره رشتههای جنگلی با بیابانهای سبز روبرو هستیم. عملا سازمان منابع طبیعی و سازمان محیط زیست، بضاعت حفاظت از این عرصهها را ندارند.»
به گفتهی درویش «هموطنان ما در شمال کشور به شدت با فقر معیشتی روبرو هستند و برای ارتزاق خود، شبانه درختان را قطع میکنند یا سرشاخهها را میبرند تا آفتاب بیشتری به کف جنگل برسد و علوفه بیشتری برای دامهایشان فراهم شود. این تعارضها باعث شده مرتب و شتابانتر، وسعت رشتههای جنگلی کاهش یابد. وسعت رشتههای جنگلی ما در طی نیم قرن اخیر نزدیک به نصف شده و این بزرگترین خطر برای تاب آوری شمال کشور است.»
دولت از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد برای نجات محیط زیست استفاده کند
دولت آقای پزشکیان با انباشت بیشماری از مطالبات و خواستههای به حق مردم و مصیبتها و بدبختیهایی که از سالهای گذشته به ارث رسیده است مواجه میباشد. البته که بحرانهای اقتصادی و سیاسی نیز در راس همهی بحرانهای کشور قرار دارند. به واقع باید شب و روز برای سلامت و موفقیت دکتر پزشکیان و تیم همراهش دعا کرد. البته باید این نکته را نیز یادآوری کرد که دولت برای کاستن ولو اندک از این حجم بیپایان مشکلات پیچیده از جمله در زمینهی محیط زیست، میتواند از ظرفیتهای سازمانهای مردمی بهره ببرد. چرا که این سازمانها با نیروهای جوان و علاقمندی که با خود به همراه دارند، میتوانند کمکیار خوبی برای دولت باشند.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.