هاتفخبر – تازههای کتاب در ایران – نسرین پورهمرنگ – گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک/ دنی دیدرو/ ترجمهی پرویز احمدی نژاد/ نشر روزبهان/ ۱۸۸ صفحه
«گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک» را دنی دیدرو؛ فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم به نگارش درآورده است. قرن هفدهم و هجدهم در تاریخ اروپا به عصر روشنگری موسوم است. عصری که بنیانهای فکری و فلسفی در اروپا و بهویژه در انگلیس و فرانسه دچار دگرگونی شد و سلطهی کلیسا بر دین و دولت درهم شکست. دنی دیدرو نیز در زمانهی پرآشوب روشنگری از جمله اندیشمندانی بود که دل به این کارزار اجتماعی سپرده و ذهن و اندیشهاش به طور مستمر درگیر مسایلی بود که وی اساس جامعه میپنداشت. وی در بخشی از گفتار خود پیرامون ادبیات دراماتیک چنین مینویسد: «عادت ما را اسیر خود می کند. آیا تا به حال کسی پیدا شده است که شرارهای از نبوغ با خود آورده باشد؟ آیا این شخص با نبوغ شخصیاش اثری خلق کرده است؟ به طور معمول، ابتدا آفریده یک نفر تعجب و اختلاف نظر ایجاد میکند. به تدریج او این نظرات را در آثارش به هم نزدیک میکند؛ دیری نمیگذرد که دیگران از او تقلید میکنند و نمونههای شبیه به اثر او افزایش مییابد. اینجاست که نظرات گردآوری میشوند، قوانین آن فراهم میآید و هنری زاده می شود. سپس محدودیتهای آن را تعیین میکنند و هر آنچه در محدوده تنگ تعیین شده نگنجد، زشت و غیرعادی مینامند. به اینها میگویند ستونهای هرکول و گذر از این محدوده به معنای گمراهی است. اما جز حقیقت، هیچ چیز دوام نمییابد. بد، هرقدر هم از طرف حماقت ستایش شود، از بین میرود و خوب میماند؛ به رغم ابهام جهالت وهیاهوی رشک ورزی آنچه مایه تأسف است این است که انسان ها فقط بعد از مرگ شان منصفانه قضاوت میشوند. وقتی زندگیشان به کلی نابود شد، چند شاخه گل پژمرده روی قبرشان میاندازند.» (ص. ۵۷)
این فیلسوف فرانسوی نیز به مانند بیشمار متفکر و اندیشمند دیگر فقط بعد از مرگش به درستی قضاوت شد. اندیشههای او در دوران حیاتش به شدت زیر خفقان و سانسور قرار گرفت. وی در زمرهی فیلسوفانی بود که اندیشههای نوینش، متعصبان کلیسا را برآشفته و خشمگین میساخت. نه تنها ارباب کلیسا که حاکمان دولتی نیز افکار او را برنمیتافتند و به طور مرتب آثارش توسط کلیسا و دولت جمعآوری میشد. وی مدتی را نیز به خاطر آثارش در زندان سپری کرد و سرانجام تعهد داد تا علیه کلیسا و دولت یزی ننویسد. دیدرو که در سال ۱۷۱۳ در شهر لانگر فرانسه چشم به جهان گشود از جانب پدر که مردی موفق در تجارت بود، تشویق می شد که به رشتهی پزشکی و یا حقوق وارد شود. اما او به ادبیات و فلسفه گرایش داشت. در سال ۱۷۳۲ درجهی فوق لیسانس خود را در رشتهی ادبیات و فلسفه از دانشگاه پاریس اخذ کرد. به مطالعهی آثار کلاسیک علاقمند شد و اوقات خود را صرف مطالعه و تفریحات شبانه میکرد. پس از مدتی حمایتهای مالی پدر قطع شد و وی ناگزیر مدتی را در یک دفتر وکالت به کار مشغول شد. دو سال بعد کار در دفتر وکالت را رها و در یک کتابفروشی مشغول به کار شد. ده سال از عمرش را به این شیوه سپری کرد تا این که در سال ۱۷۴۳ با آنتوانت دیدرو ازدواج کرد و برای امرار معاش به ترجمهی متون ادبی از انگلیسی به فرانسه روی آورد. در سالهای بعد روابط عاطفیاش با همسرش کمرنگ شد و وی روابطی را با بانوانی دیگر در زندگیاش تجربه کرد. دیدرو در فاصلهی سالهای ۱۷۳۷ تا ۱۷۴۷ در مجلهی «مرکور دو فرانس» مقالههایی را در زمینهی ریاضیات و فیزیک منتشر کرد. همچنین در زمینهی هنرهای زیبا، اسطورهشناسی، نقد رمان، تئاتر و شعر نیز آثاری به نگارش درآورد. وی به موسیقی، نقاشی و مجسمهسازی نیز علاقه داشت و آثاری منتقدانه در این زمینهها در نشریات ادبی منتشر ساخت. نگاه نقادانهی این اندیشمند فرانسوی به هنر سبب شد تا نظر کاترین، تزار روسیه به وی جلب شود و در سال ۱۷۶۷ از دیدرو خواست تا مجموعه یی از آثار نقاشان و مجسمهسازان را برای روسیه خریداری کند. دیدرو این کا را با کمک ولتر به انجام رساند و امروز یکی از دلایل غنای موزههای روسیه از جملهی موزهی آرمیتاژ به دلیل همین اقدام دیدرو است. دیدرو همچنین ۲۷ سال از عمرش را صرف نگارش دانشنامهای کرد که سرانجام در ۲۸ جلد منتشر شد. نخستین جلد از این دانشنامه در سال ۱۷۵۱ منتشر شد و سبب افزایش شهرت دیدرو و عضویت وی در آکادمیهای متعدد علمی، فرهنگی و هنری شود. او پس از همکاریاش در انتشار این دانشنامه، وقت بیشتری را صرف آثار نمایشی و دراماتیک کرد. حاصل این تامل و نگارش، اثری است که اینک به فارسی ترجمه و منتشر شده است. دیدرو اگرچه در عصر خود، اندیشمندی صاحبنام بود اما شهرت افراد صاحبنامی همچون ولتر و روسو سبب شد تا وی تاحدودی در سایه قرار گیرد. این فیلسوف فرانسوی در سال ۱۷۴۶ کتابی منتشر ساخت که حاوی مجموعهیی از جملات کوتاه و حکیمانه بود. این کتاب از رویکردی ضدمسیحی برخوردار بود. تمام نسخههای این کتاب توسط پارلمان پاریس سوزانده شد. وی درجایی مینویسد:«فاصلهی بین تعصب و بربریت گامی بیش نیست.» پرویز احمدینژاد؛ مترجم کتاب در پیشگفتار خود با عنوان «دنی دیدرو، روشنگر صحنه تئاتر و پایهگذار درام»، پس از ارائهیی مختصر از زندگی دیدرو، به موضوعاتی چون ماتریالیسم از نظر دیدرو، تئاتر فرانسه در قرن هجدهم، تئاتر و روشنگران، دیدرو و تولد درام و درام دیدرویی و تداوم روشنگری پرداخته است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.