هاتفخبر – نسرین پورهمرنگ اینروزها در فضای مجازی صوتها و نماهنگهایی رد و بدل میشود که زندهکنندهی خاطرهی نسلهای ۴۰ و ۵۰ و حتی کمی دورتر یعنی ۲۰ و ۳۰ است. خاطرهی آواز خوانندگان دورهگرد و یا کافه نشینی که در وصف روزهای دلانگیز بهار و یا شادمانی های بیالایشی همانند چهارشنبه سوری، ترانه های
هاتفخبر – نسرین پورهمرنگ اینروزها در فضای مجازی صوتها و نماهنگهایی رد و بدل میشود که زندهکنندهی خاطرهی نسلهای ۴۰ و ۵۰ و حتی کمی دورتر یعنی ۲۰ و ۳۰ است. خاطرهی آواز خوانندگان دورهگرد و یا کافه نشینی که در وصف روزهای دلانگیز بهار و یا شادمانی های بیالایشی همانند چهارشنبه سوری، ترانه های فولکلور را با ضرباهنگهایی همراه ساختند تا برای همیشه در خاطره ی جمعی همشهریان همنسل باقی بماند. اما این خاطرههای جمعی محدود به یک نسل و چند نسل نشده است . ساز و کارهای پنهان اجتماعی در شکلگیری قشرهای حاشیه یی جامعه همچنان به حیات خود ادامه میدهد تا نسلهایی جدیدتر از حاشیهنشینان از جمله مطرب ها و نوازندگان دوره گرد را پدید آورد که گرچه ضرورتی برای طبقۀ بندی انها در یک طبقه ی اجتماعی نیست اما ناگزیری تامین معاش، آنهم از راهی آبرومندتر و انسانیتر، فصل مشترک همۀ ی این نوازندگان نسل جدید است؛ نسلی که فقط «دورهی زمانی و تاریخی» آنها را معاصر یکدیگر ساخته است. «خیابان» مهمترین ماوا و محل کسب نوازندگان دورهگرد است. این اهمیت از آن رو در زمانهی ما فزونی گرفته است که کافهها به مانند گذشته دیگر چندان مجاز به جمعنشینیها برای گوش سپردن به ساز و دهل مطربها نیستند. اگرچه برخی مکانهای پذیرایی و تفریحی به نسبت لوکس و گرانقیمت درسالهای اخیر اجازه ی اجرای کنسرتهای زنده برای میهمانانی که برای صرف شام و یا ناهار آمده اند را یافته اند، اما در این مکانها نیز کمتر فرصتی برای نوازندگان آماتور و یا مُبتدی وجود دارد که بخواهند با به صدا درآوردن سازهای ناکوکشان، هم لحظه هایی شاد برای شنوندگان و میهمانان فراهم کنند و هم پولی را به جیب خود روانه سازند.
از این رو «خیابان» به مهمترین و شاید تنها رسانهی نوازندگانی تبدیل میشود که شاد ساختن مردم و نشاندن لبخند بر چهرهی آنها را به وسیلهیی برای امرار معاش خود بدل ساختهاند. نوازندگان «دوره گرد» و یا «دوره نشین» را شاید به ضرورت تحلیل و تبیین باید از نوازندگان و خوانندگان آیینهای نمایشی مانند «نوروزخوانی» جدا کرد. آیینهای نمادین بنا به ضرورت های هویت سازیشان و شکل دهی افکار و احساسات جمعی از ساز و اواز و دُهل نیز به تناسب کارکرد و هویت خود استفاده میکنند. اما نوازندگان دوره گرد، همزیست «زندگی روزمره» ی مردمان شهرنشین هستند. این همزیستی با قدمهای درحال عبور رهگذران درآمیخته میشود؛ با قدمهای نگران، پرسه زن، شتابان، درحال عبور، در اضطرار، در بیتفاوتی، در تامل، در تخیُل، در شادی، در اندوه، درسودازدگی، در فرصتطلبی، در خُدعه، در زیرکی، در آرمانها و آرزوها، در… گاهی میتوانی هرروز از مکانی بگذری و صدای سازشان را بشنوی، اما مکان تنها شرط حضور نیست. گاهی باید درزمانهایی خاص در مکانهایی خاص حضور پیدا کرد. خاص بودن زمان را میتوان به تعطیلات آخر هفته نسبت داد و یا زمانهایی که ویژگیهای نمادین و یا حتی الزامهای اجتماعی و سیاسی اجازهی نوازندگی و آوازخوانی و اندکی طرب را به شهروندان میدهد. شهروندانی که در زیست حیات جامعهیی با مرزهای سیاسی و جغرافیایی معین زندگی میکنند و برای ادامهی بقا و حیات اجتماعی شان ناگزیر از پایبندی به الزامهای هویت اجتماعی خویش هستند. توسعهی ناهماهنگ و بیبرنامهی اقتصادی و اجتماعی ، روزبه روز بر شمار حاشیه نشینان شهری افزوده و می افزاید. از اینرو دیگر وقتی سخن از نوازندگان دوره گرد به میان میآید تصویرهای ذهنی فقط معطوف عدهیی سیهچُرده و غیربومی نمیشود که با ویلونهای ناکوکشان و تُنبکهای فرسوده در کوچه پس کوچههای شهر تصنیفهای قدیمی را سرمیدهند. حالا میتوان شماری از جوانان که در ظاهر و تیپ نسل جوان امروزی قابل گنجاندن هستند را نیز در ذهن مرور کرد که درفُرمهای سنتی و پاپ – سنتور و گیتار و …- به نوازندگی و حتی گاه به خوانندگی میپردازند و نگاههای مشتاق و گاه کنجکاو عابران را جذب خود میسازند. اشتیاق و کنجکاوی عابران گاهی از آنرو برانگیخته میشود که ساختارهای نهادی گاه بهطور عُرف و نمادین و گاه به اجبار و اضطرار کسب معیشت، هویت اجتماعی و اقتدار را از طریق آیین های بغض و اندوه و گریه نه تنها مجاز شمرده اند که به طور دائم تشویق، تایید و تبلیغ هم کردهاند. چنین ایینهای غمفزایی میتواند به تمرکز ذهن بر موضوعاتی خاص کمک کند؛ موضوعاتی که به بازتولید اقتداراجتماعی – سیاسی و هویتی خاصی کمک میکند. از اینرو خوانندگان و نوازندگان دوره گرد در چنین فضای اجتماعی وصله یی ناجور به حساب میآیند که روشهای رایج هژمونی فرهنگی را به کنار میزنند تا فضایی به اندازهی کاسهی کوچک معاش روزانهشان برای خود گشوده سازند. شاید همین امر بیش از هر علتی دیگر، نگاه مشتاق و کنجکاو عابران و دست یاریگرشان را با این گروه نامتجانس اما اغلب جوان همراه میسازد تا زیست جهان اجتماعی ما مجالی بیشتر برای تعاملهایی فارغ از نظارت به دست آورد. در چنین شرایطی باید اذعان داشت که حاشیهنشینان دورهگرد گاهی موفق به گُشودن فضاهایی برای تعامل اجتماعی میشوند که برخی جنبشهای سیاسی و آرمانطلب از دست یافتن به آن ناتوان هستند.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.