هاتفخبر – سیدحسین ضیابری سیدین – از نخستین روزهای انقلاب تاکنون موضوع تعهد و تخصص و برتری یکی بر دیگری موضوعی بوده که همواره توجه بسیاری از افراد جامعه را به خود جلب کرده است. حالا پس از گذشت چهل سال باید با نگاهی به وضعیت مدیریتی جامعه این پرسش را دوباره بازخوانی کرد که «آیا مدیران کنونی جامعهی ما متخصص هستند؟ یا متعد؟» خیلیها به این پرسش با «هیچکدام» پاسخ میدهند.اما باید بررسی شود که مدیران آیا به دانش مدیریت در زمینهی فعالیت خود مسلح هستند؟ و یا کاملاً بر اساس رابطه و بدون در نظر گرفتن تعهد و تخصص خود به مسند قدرت رسیدهاند؟
هاتفخبر – سیدحسین ضیابری سیدین – از نخستین روزهای انقلاب تاکنون موضوع تعهد و تخصص و برتری یکی بر دیگری موضوعی بوده که همواره توجه بسیاری از افراد جامعه را به خود جلب کرده است. حالا پس از گذشت چهل سال باید با نگاهی به وضعیت مدیریتی جامعه این پرسش را دوباره بازخوانی کرد که «آیا مدیران کنونی جامعهی ما متخصص هستند؟ یا متعد؟» خیلیها به این پرسش با «هیچکدام» پاسخ میدهند.اما باید بررسی شود که مدیران آیا به دانش مدیریت در زمینهی فعالیت خود مسلح هستند؟ و یا کاملاً بر اساس رابطه و بدون در نظر گرفتن تعهد و تخصص خود به مسند قدرت رسیدهاند؟ آثار سوء مدیریت و مدیریت ناکارآمد را در جامعهی ایرانی میتوان در اضمحلال و ناکارآمدی نیروی انسانی، بهرهوری اندک، ایجاد معضلات و مشکلات در زمینههای مختلف، فقر، فساد و تبعیض روزافزون در جامعه و بسیاری از مسائلی که امروز مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند و مسوولان هم غیرمسوولانه و کاملاً بیتفاوت از کنار آنها میگذرند، مشاهده کرد. «میگویند از دکتر چمران پرسیدند تخصص بهتر است یا تعهد؟ جواب داد: میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم. اما میگویم آن کسی که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقوا است.» در همین پرسش و پاسخ میتوان دریافت که تخصص و تعهد دو بال پرواز یک مقام مسوول و مدیریت جامعه باید باشد. مدیری که از دو ویژگی تخصص و تعهد در کارش برخوردار نباشد، قطعاً مدیر نیست. او نباید این مسوولیت را بپذیرد و نباید در چرخهی مدیریتی جایی را برای خود در نظر بگیرد، بلکه اگر نسبت به جامعه مسوولیت دارد میتواند کاری را بپذیرد که از پس آن برآید. کارشناسان دانش مدیریت، شش وظیفهی کلیدی را برای مدیران جامعه در نظر میگیرند که به دور از تخصص و تعهد نیست. «برنامهریزی»، «سازماندهی»، «نظارت»، «هدایت»، «برقراری ارتباط» و «تصمیمگیری درست» از ویژگیهای مدیریت کارآمد است که در صورت نبود و یا کمبود هر یک از این ویژگیها، مدیر یک بخش از بخشهای گوناگون جامعه نمیتواند کارآمد ارزیابی شود. بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی که این روزها در جامعه بیش از پیش نمود یافته، ناشی از وجود مدیران ناکارآمد در طول سالهای گذشته است. مسوولانی که خود را برتر میبینند و احساس میکنند مدیریت جامعه از طریق «ژن خوب» به آنها رسیده است غافل از اینکه در «ژن خوب» رابطه و رابطهبازی هیچ نقشی ندارد. «ژنهای خوب» جامعه همواره با سختکوشی و تلاش خود به موقعیت و جایگاهی شایسته میرسند نه با رابطه و رابطهبازی و پس از رسیدن به آن جایگاه بدون شک منشای اثر ارزشمند، قابل توجه و تاثیرگذار هم میشوند. در طول تاریخ چندین هزار سالهی ایران در هر دوره و زمان میتوان از این انسانها برتر و ژنهای خوب واقعی مثالهایی روشن و واضح زد که بدون رابطه و تنها بر اساس دانش و توانایی خود تحولاتی گسترده و بینظیر در ایران به وجود آوردهاند. اما شرایط کنونی امروز سبب شده تا بیش از هر زمان دیگر بتوانیم دریابیم که نگاه نامناسب به انتخاب مدیران جامعه، آیندهی کشور را به مخاطره انداخته است. نگاهی که تنها خود را برتر از دیگران میداند و به هیچوجه پاسخگو و مسوولانه هم عمل نمیکند. رفتار نامناسب، غیرپاسخگو و فردگرایانهی بسیاری از مسوولان تخم یاس و دلسردی در جامعه میپراکند و آیندهی این سرزمین از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی زیستمحیطی و نیروی انسانی را به مخاطره میاندازد. مدیری که یک ویژگی از ویژگیهای ششگانهی مدیریتی گفته شده را به خوبی رعایت نکند، نمیتواند در جامعه اثرگذار باشد و اگر خودش میداند که قادر به انجام وظایف در این سمت نیست، بیتقوایی کرده که این سمت را پذیرفته است. علاوه بر این مدیرانی که تنها بر اساس ارتباط و رابطه با دیگر مقامات به جایی رسیدهاند، باید بدانند که با تصمیمات نادرست و غیرمسولانهی خود که رنگ و بویی هم از تخصص ندارد، آیندهی خود و جامعه را هم به باد میدهند. آنها بایستی بدانند که یا نمیبایست این سمت را میپذیرفتند و یا اینکه برای اصلاح کارها، مشاورانی متخصص و مسوول به خدمت میگرفتند که در هر دو صورت چنین مدیرانی در آینده شرمسار خواهند بود. شرمسار از رفتار نامناسب و غیرمسوولانهیی که داشتهاند و مشکلاتی که ایجاد کردهاند. حتی اگر این مسوولان از افراد جامعهی خود به دلیل شرایط نامناسبی که به وجود آوردهاند، عذرخواهی نکنند، دستکم نزد وجدانهای خود شرمسار خواهند بود. شرمسار از بیتدبیری و غیرتخصصی عمل نمودن. فقر، تبعیض، گرسنگی، نابودی منابع، معضلات اجتماعی، گرفتاریهای زیست محیطی و نابهسامانیهای سیاسی موجود، بیانگر این موضوع است که مسوولان جامعه به وظایف خود درست عمل نکردهاند و گرنه اعتراض و گلهمندی هم به وجود نمیآمد. مسوولانی که میخواهند در پایان کار خود شرمسار نباشند تنها دو راه پیش پا دارند: «یا مسوولیت نپذیرند» یا «مسوولیت را به مشاورانی متخصص، کاردان، دلسوز و مسوولیتپذیر واگذار کنند و خودشان نقش هماهنگکننده داشته باشند». این تنها راهی است که در آینده دستکم پیش وجدانهای خود میتوانند شرمسار نباشند. و چه خوب حضرت مولانا فرمود: هر که اوّل بنگرد پایان کار اندر آخر او نگردد شرمسار
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.