از قدیم گفتهاند: «رطب خورده منع رطب کی کند؟» کسی که یک پای او در بسیاری از مسائل مالی میلنگد و از ارتباطات مالی و رانتهای مختلف بهره میبرد و سپس همین شخص از وضعیت آشفته بازار موجود انتقاد میکند، بدون شک نه تنها سخنانش تاثیر لازم در جامعه را ندارد بلکه بیش از اینکه
از قدیم گفتهاند: «رطب خورده منع رطب کی کند؟» کسی که یک پای او در بسیاری از مسائل مالی میلنگد و از ارتباطات مالی و رانتهای مختلف بهره میبرد و سپس همین شخص از وضعیت آشفته بازار موجود انتقاد میکند، بدون شک نه تنها سخنانش تاثیر لازم در جامعه را ندارد بلکه بیش از اینکه دارد خود را گول میزند؛ به شعور افراد جامعه نیز توهین کرده است. او با این خیال واهی خود را دلخوش میکند که جامعه پذیرای سخنانش خواهد بود و هرگز تصور نمیکند که جامعه به خوبی میتواند تشخیص دهد. او نمیداند که «اتوکشیده رفتار کردن» با «سخن گفتن از اختلاسها، گرانیها، حقوقهای نجومی و…» جور در نمیآید و اینگونه رفتار و گفتار دوگانه مورد پسند جامعه هم نیست. نه اینکه مردم و یا قشرهای کمدرآمد و متوسط جامعه راضی به دریافت حقوق نجومی مسوولان باشند، نه. این به هیچوجه برای جامعه پذیرفتنی نیست که افرادی در جامعه باشند که با هزار گرفتاری و بیچارگی شب را به صبح و صبح را به شب برسانند و از آنطرف عدهیی در نازنعمت با چنبره زدن بر قدرت و ثروت بدون دغدغه حتی به مشکلات آنها بخندند و گاهی از سر کیف و شعف آنها را به سخره نیز بگیرند.
مردم سخنان انتقادی را از کسانی میپذیرند که خود از جنس قاطبهی جامعه باشند، از رانت استفاده نکنند، حقوقهای کلان و نجومی نگیرند، برای دریافت و استیفای حق و حقوق افراد جامعه تلاش کنند و واقعاً با نجومیبگیران مخالف باشند، خود نیز به شیوهی مردم عمل و اقدام کنند. به تازگی رسم شده که برخی شومنهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای اینکه از قافلهی انتقاد و گرفتن ژست مردمی عقب نمانند، در برخی برنامهها «دلی از عزا» در میآورند و با نثار کردن بد و بیراههایی به نجومیبگیران دولت و مجلس – به زعم خود- نظر مخاطب و مردم را انعکاس میدهند و میپرسند که چرا باید افرادی در دولت یا مجلس چنین وضعیتی داشته باشند و حقوقهای آنچنانی بگیرند؟ آقایان صبح به خیر. چرا زمانی که به مدد گسترش دامنهی فعالیتهای رسانهیی چنین خبرهایی خیلی پیشتر از صدا و سیما درز میکند شما از فساد، رانت، نجومیبگیری، حاتم بخشی و… جدید و نو پرده برنمیدارید؟ چرا سخنی از میزان درآمدهای خود به میان نمیآورید؟ گفتن اینکه فلان مقام دولتی یا مجلسی فلان مقدار دریافتی ماهانه دارد در صورتی که مردم خود ماهها پیش، از آن آگاهی داشتهاند؛ چه دردی از آلام متعدد جامعهی امروز ما دوا میکند؟ شما واقعاً هنوز تصور میکنید مردم این سخنان را از زبان شما میپذیرند؟ اگر امروز شومن یا مجری یک برنامه سخنی در این زمینه بگوید و فردا معلوم شود که خودش هم، درآمدهای چندین و چند میلیونی یا حتی بیشتر داشته یا از بسیاری رانتها و ادتباطات استفاده کرده حس بیاعتمادی بیشتر به جامعه انتقال داده نمیشود؟ مردم «قسم» شما را باور کنند یا «دم خروسی که از لباسهای اتوکشیدهی» شما بیرون زده است؟ آیا در چنین شرایطی شما نباید پاسخگوی وجدانهای بیدار جامعه که به خوبی اعمال و رفتار شما را میبینند و با گفتار شما مطابقت میدهند، باشید؟ درست است که دریافت حقوق و مزایای متعارف و معقول حق همهی کسانی است که در بخشهای کارگری، کارمندی، معلمی، رانندگی، خدماتی و… کار میکنند بوده و هست اما کسانی در صنوف مختلف با استفاده از رانتهای دولتی یا حکومتی صف خود را از قاطبهی جامعه جدا کردهاند دیگر این سخنان پذیرفتنی نبست و یا دستکم تاثیری در جامعه نخواهد داشت و جز افتضاحی دیگر نمیشود نامی بر آن نهاد.
ای مگس عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم از که مینالی و فریاد چرا میداری؟
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.