هاتفخبر – استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: طبق آمار اعلام شده در سال 2018 میلادی، ایران رتبهی 108 را در بین 155 کشور جهان از نظر شاد بودن دارد؛ درحالی که کشور جوان ما با پیشینهی تمدنی، دارا بودن دین اسلام و پس از یک انقلاب نباید جامعهیی افسرده باشد.
به گزارش «هاتفخبر» دکتر مصطفی معین در نخستین همایش انجمن روان تنی ایران که از 19 تا 21 اردیبهشت ماه در دانشکدهی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزاری شد و «ایرنا» گزارش آن را منتشر نمود، با اشاره به افزایش سطح نابرابریها در کشورهای جهان ازجمله ایران به عنوان یکی از عوامل بروز بیماریهای روانی در جوامع اظهار کرد: هماکنون 40 درصد جمعیت روستایی و 30 درصد جمعیت شهری ایران زیرخط فقر هستند و ثابت شده که در کشورهایی که سطح نابرابریها بالا است، مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشتر است.
وی افزود: سال گذشته نروژ شادترین کشور جهان بود و امسال فنلاند شادترین است و ایران رتبهی 108 را بین کشورهای جهان دارد؛ کشوری که هنوز جوان است و پیشینهی تمدنی دارد، دین اسلام را دارد، پس از یک انقلاب آمده و ادعای خیلی بزرگی دارد، نباید جامعهیی افسرده داشته باشد. چه کسی گفته که شادی ضدارزش است، چه کسی گفته که دین ما دین گریه، سوگ و ماتم باید باشد، به نظر میرسد که اینها نوعی بدعت، سوء برداشت و سوء استفاده است.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به میزان خودکشی به عنوان یکی از نشانههای افسردگی در جوامع اشاره کرد و گفت: میزان خودکشی در استانهایی که از توسعهی انسانی کمتر برخوردار هستند مانند ایلام، لرستان و دیگر استانهای محروم کشور بیشتر است. در آمارهای مربوط به دیگرکشی نیز رتبهی ایران بین پنج تا 10 نفر در هر 100 هزار نفر است و در مرحلهی هشدار قرار دارد.
دکتر معین گفت: آمارها نشان میدهد که نابرابری و بیعدالتی در کشور ما بسیار زیاد و جدی است و در این زمینه در مرحلهی هشدار قرار داریم و همین مساله سبب بروز بسیاری از مسائل در کشور شده است.
وی افزود: آماری دیگر مربوط به سال 2014 در بارهی سطح شکنندگی کشورها نشان میدهد که ایران در سطح بالایی از شکنندگی قرار دارد؛ شکنندگی یعنی بیثباتی در همهی زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، خانوادگی و نابرابری بین جنسیتها که بسیار خطرناک است؛ درحالی که در جامعهی ارزشی مانند ایران میتوان تمام این مسائل را با برنامهریزی و سیاستگذاری پیشگیری و کنترل کرد.
متخصص بیماریهای کودکان و فوق تخصص آسم، ایمونولوژی و آلرژی اطفال همچنین گفت: از 20 سال گذشته تفاوتهای عجیبی از نظر میزان شیوع و بار بیماریها در جهان درحال رخ دادن است و این روند همچنان نیز ادامه دارد؛ شرایط اجتماعی مانند نابرابری، فقر و تغییر سبک زندگی، اپیدمیولوژی بیماریها را تحت تاثیر گذاشته و تغییر داده است. بسیاری از بیماریها جنبهی روانتنی(سایکوسوماتیک) دارند و هیچ بیماری نیست که جنبهی روانی و جسمی نداشته باشد.
معین سپس اظهار نمود: 55 درصد دلایل ایجاد بیماریها عوامل سایکوسوماتیک ناشی از مسائل محیطی و اجتماعی و حدود 30 درصد جنبهی ژنتیکی دارند. همهی بیماریهایی که امروزه شیوع بالایی را در جهان یافتهاند همچون سرطانها و دیابت عوامل خطر مشترکی در جامعه دارند از مصرف سیگار و الکل گرفته تا رژیم غذایی، چاقی و عدم تحرک کافی که مسائل روانی به همه این عوامل دامن میزند.
وی افزود: در برخی تحقیقات انجام شده در آمریکا متوجه شدند که 25 تا 75 درصد 10علامت جسمی که در بیماریها بروز می کنند مانند تپش قلب، کم انرژی بودن و بیحال بودن، درد سینه و احساس وزوز داخل گوش، علت ارگانیک و جسمی ندارند و علت بروز آنها یک عامل روانی است.
دکتر معین ادامه داد: همچنین نتایج تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است، نشان میدهد که گروههایی که از نظر اجتماعی و اقتصادی در سطح پایینتری قرار دارند، وضعیت قلبی – عروقی بدتری نسبت به دیگران دارند و همچنین افرادی که از سطح اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردار هستند، سطح کورتیزول خون آنها پایینتر است و واکنشهای روانی کمتری دارند.
وی با بیان اینکه روان و جسم ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند و جنبههای ژنتیک و سایکولوژیک در تعامل با عوامل جسمی است که سبب بروز بیماریها میشوند، افزود: اگر فردی ظرفیت بدنی بالا یا به عبارت دیگر سیستم دفاعی قویتری داشته باشد، توان تحمل بیشتری نسبت به ناهمواریهای زندگی دارد و کمتر بیمار میشود و اگر ظرفیت بدنی پایینتری داشته باشد، در مقابل بیماریها مقاومت کمتری نشان میدهد.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران دربارهی راهکارهای برونرفت از این مشکل گفت: اگر بتوانیم عوامل خطر مشترک (سیگار، الکل، مواد مخدر، تحرک کم بدنی، رژیم غذایی ناسالم) را برطرف کنیم، میتوانیم تاحد بسیاری برخی از بیماریها را کنترل کنیم؛ اما این امور به وسیلهی یک دستگاه مانند نظام سلامت کشور محقق نمیشود و نیاز به عزم ملی، همکاری جدی بینبخشی در دستگاههای دولتی، همکاری نخبگان کشور و نهادهای مدنی دارد.
دکتر معین افزود: ما نیاز به هزاران نهاد مدنی در زمینههای علمی، پزشکی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، زیستمحیطی، روابط اجتماعی و خانواده داریم؛ ما از این نظر بسیار فقیرهستیم. البته تقصیر اصلی را به گردن دولت نمیاندازم گرچه دولت در این زمینه مزاحمت ایجاد کرده است و نهادهای مدنی را رقیب خود میداند اما تقصیر اصلی متوجه نخبگان است، مردم تقصیری در این زمینه ندارند. مردم گرفتار مشکلات معیشتی و مسائل اولیهی زندگی هستند و در این زمینه نخبگان باید پیشقدم شوند و این جریان باید از دانشگاهها آغاز شود.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: ما مدیون مردم هستیم؛ چرا کشوری مانند سوئد هر نفر در سه نهاد مردمی فعالیت موثر دارد اما در کشور 80 میلیونی ما تنها چند نهاد مردمی وجود دارد.
وی با بیان اینکه هرچه تعداد نهادهای مدنی در کشورها بیشتر شود، به همان نسبت سرمایهی اجتماعی در کشور افزایش مییابد، افزود: سرمایهی اجتماعی یعنی افزایش اعتماد و انسجام عمومی در جامعه و اینکه تمام اقشار با هم در یک سطح حرکت کنند و اهداف مشترکی داشته باشند. در کشور ما به جای انسجام، شکافهای عمیقی وجود دارد که از گسل زلزلهخیز هم خطرناکتر است زیرا جامعهی منسجم میتواند پیشرفت داشته باشد. جامعهی از هم گسسته نمیتواند به موفقیت برسد.
دکتر معین گفت: هرچه سرمایهی اجتماعی جوامع بیشتر باشد، روند دموکراتیزه شدن جامعه یعنی حکومت مردم بر مردم، حکومت قانون، احترام به قانون و برابری و برادری بیشتر میشود. همچنین هرچه سرمایهی اجتماعی بیشتر باشد، سطح تحمل مردم بیشتر میشود؛ ما مردم کم تحملی هستیم در یکی از آمارها در چند سال گذشته، عراق عصبانیترین کشور جهان بود و این طور که اکنون گفته میشود ایران این جایگاه را به دست آورده است.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران سپس اظهار نمود: نشانههای این عصبانیت و عدم تحمل را در جامعه، ترافیک، محیط دانشگاهها و ادارات شاهد هستیم؛ این درحالی است که هرچه نابرابری کمتر باشد، سرمایهی اجتماعی افزایش مییابد و هرچه سرمایهی اجتماعی بیشتر باشد، بیاعتمادی، سوءظن و خشم کمتر میشود.
معین خاطرنشان کرد: میزان آسیبپذیری اجتماعی جوامع متفاوت است؛ جامعهی کنونی ایران به دلایل بسیار فراوان قابلیت آسیبدیدگی بسیار دارد. در این بین نقش سازمانهای مردم نهاد بسیار تعیینکننده است زیرا نهادهای مدنی سازمانهای رابط هستند و برعکس دولتها و سیاسیون، از بالاترین سطح اعتبار عمومی برخوردار هستند.
وی گفت: این نهادها فرصتی ایجاد میکنند که شهروندان به صورت خودجوش وارد عرصه شوند و منتظر منجی قهرمان نباشند؛ دورهی این انتظارات به پایان رسیده است و خود مردم قهرمان هستند به شرط آنکه آگاهی داشته باشند و به لحاظ سلامت، کیفیت زندگی، آگاهی سیاسی و اجتماعی توانمند باشند؛ این روند سبب ایجاد خردجمعی و مدیریت جمعی و درنهایت فائق آمدن بر مشکلات میشود.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.