هاتفخبر – سیدحسین ضیابری سیدین – روابط عمومی شورای شهر رشت با تیتر: «رسانهها انصاف را رعایت کنند» به نقل از اسماعیل حاجیپور در گزارش نشست کمیسیون حمل و نقل و ترافیک این شورا در بخشهایی که به انتقاد وی نسبت به یک رخداد رسانهیی بود، نوشت: با افتتاح مرکز کنترل ترافیک شهروندان رشتی از خدمات این مرکز بهرهمند شدند اما برخی افراد نباید به ناحق تلاشهای صادقانهی فرزندان این شهر و دیار را انکار کنند.
اسماعیل حاجیپور با بیان اینکه رسانهها در درج مطالب انصاف را رعایت کنند بیان کرد: اخیراً یکی از پایگاههای خبری اعلام کرده که مرکز کنترل ترافیک رشت قبلاً افتتاح شده که این مطلب کذب محض است. رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای رشت افزود: مرکز کنترل ترافیک رشت ۲۶ بهمن طی مراسمی با حضور جمعی از مسوولان در ساختمان پلیس راهور گیلان به بهرهبرداری رسید و قبلاً چنین مرکزی در رشت وجود نداشت. وی با قدردانی از رسانههایی که در نوشتههایشان انصاف را رعایت میکنند، گفت: خداوند در قرآن کریم به قلم قسم خورده است و این مهم نشاندهندهی اهمیت آن است و افرادی که به ناحق با انتشار مطالب کذب قصد تشویش اذهان عمومی را دارند در پیشگاه خداوند و اندیشهی بیدار جامعه شرمند خواهند شد. حاجی پور در پایان گفت: همواره پاسخگوی رسانهها بودهام و امیدوارم رسانهها در نشر مطالب به حقایق توجه کنند.
این سخنان و مطالبی که در طول فعالیت چندین ماههی شورای پنجم دربارهی رسانهها گفته شده مرا بر آن داشت تا به نکاتی اشاره کنم که شاید بتواند برای دوست عزیزم جناب آقای حاجیپور و دیگر اعضای شورای پنجم که تاکنون کم و بیش از رسانهها گله کردهاند و بسیاری از مسائل ریز و درشت را به رسانهها نسبت میدهند، راهگشا باشد. آقای حاجیپور شما بهتر از هر عضو دیگر شورای پنجم میدانید که بنده در طول دوران فعالیت مطبوعاتی خود تلاش کردم برای منافع شخصیام قلم نزنم و از منافع شهر و شهروندان دفاع کنم و مطمئنم مطالبی هم که حالا از این قلم تراوش مینماید هرگز شما را رنجیده خاطر نخواهد کرد؛ چون به خوبی میدانید که از سر صدق و صفا خواهند بود و مطالبی است که متوجه همهی اعضای شورا میشود. شما نخستین شورای شهر رشت را تجربه کردید، شورایی که شاید تنها فرد رسانهیی حاضر در جلسات شورا من بودم و حتی مشاور کمیسیون فرهنگی و عضو این کمیسیون نیز شدم. کمیسیونی که میتوان با جرات از آن به عنوان تکرارنشدنیترین کمیسیون فرهنگی شوراهای شهر رشت یاد کرد و همچنین بنده در طول پنج دورهی شوراهای تشکیل شدهی رشت حضوری فعال در برنامههای این شوراها داشتم و این حضور در شورای سوم که اعتقاد دارم عملگراترین شورای شهر رشت بوده، بسیار عمیق و استوارتر شده است. آقای حاجیپور عزیز در همه جای جهان رسانهها رکن چهارم دمکراسی محسوب میشوند و میتوان گفت که اساسیترین کار آنها هم نظارت اجتماعی و حفظ جایگاهشان به عنوان تشکیلاتی مستقل به عنوان رابط بین مردم و نهادهای قدرت است. اینها را نمیگویم که به خواهم از عملکرد رسانههایی خاص دفاع کنم بلکه میخواهم به نتیجهیی تاکید نمایم؛ نتیجهیی که در آغازین روزهای فعالیت شورای پنجم تیتر اصلی «هاتف» شد. «شورای پنجم روزمرّگی نکند!» متاسفم اما باید بگویم پس از آنکه شورای چهارم را شورایی پاشیده و درهم و بسیار روزمرّه باید نام نهاد، شورای پنجم هم دارد همان راه را پیشه میکند. بیبرنامه، غیرهدفمند، فراموشکار نسبت به مشکلات اساسی شهر و شهروندان و بسیار ریزهگیر در ظواهر و بدیهیات. نباید تنها به شعارهایی که میدهیم دل خوش کنیم. شما بروید خبرهایی که از شورای پنجم در همین رسانهها -چه آنها که قبولشان داریم و چه نداریم – از آغاز کار شورای پنجم تاکنون درج شده را مرور کنید. به یقین میتوان گفت که ۹۰ درصد خبرها اظهارنظر اعضای شورا بوده و کمتر از ۱۰ درصد مطالبی که منتقل شده اند را میتوان به رخدادها نسبت داد و آن هم بخشی از رخدادها مربوط به موضوعات داخلی شورا و شهرداری بوده که برای شهروندان چندان جذاب نبوده و نیست. خدا را باید گواه گرفت که شهروندان رشت دارند زیر تلی از مشکلات انبوه شده در طول سالیان گذشته خفه میشوند. رشت دارد غرق میشود؛ باور کنید! غرق در زبالهها، غرق در انبوهی ترافیک، غرق در بیتدبیری نسبت به ادارهی شهر و غرق در انبوهی از بیتفاوتیهایی که نسبت به مسائل اساسی شهر از سیاستگذاران امور شهری احساس میشود. برای شهروندی که با همه گرفتاریهای کوچک و بزرگ کشوری، استانی، شهری و یا حتی جهانی دست و پنجه نرم میکند، چه فرقی میکند که حالا مرکز کنترل ترافیک آن کی افتتاح شده باشد؟ و یا قبض جریمهی تخلفی که احیاناً نموده، چگونه به دستش برسد؟ حالا یک فردی در درج یک مطالب دانسته یا ندانسته، سهو و اشتباهی کرده یا در بدبینانهترین حالت تعمدی داشته آیا باید رسانههایی که این روزها با هزاران مشکل و گرفتاری دست و پنجه نرم میکنند، مورد بیمهری واقع شوند؟ در همه جای جهان اینچنین است؛ رسانهها باید بنویسند. از همه چیز هم بنویسند. درست یا نادرست جامعه خود قضاوت خواهد کرد. اگر رسانهیی درست و اصولی بنویسد مورد اقبال قرار میگیرد و اگر نادرست و غیراصلولی بنویسد، مردم از آن رویگردان میِشوند و جایگاه اجتماعیاش از دست میرود. یا رسانه یی که اشتباه کند باید به اشتباه خود اعتراف کند و اشتباه را جبراننماید.
در همهی صنفها هم همینجور افکار و ایدهها دیده میشوند. انسانهای باانصاف یا بیانصاف، حرفهیی یا آماتور، باوجدان یا غرضورز، خوش نیت یا سوءاستفادهگر و… همه جا هستند و در هر لباسی. به خاطر یک دستمال که نباید قیصریه را آتش زد! اما اینها همه بهانه بود؛ من در این نوشتار میخواستم شورای پنجم را که اعتقاد دارم میتواند شورایی موفق در ادارهی امور شهری شود، از روزمرّگی کردن برحذر دارم و به آنها گوشزد کنم که با پتانسیل موجود و افراد توانمند و باتجربه که دیده میشود، از این توانایی وجود دارد که به مدیریت بهینهی شهر رشت برسیم. شما در بین خود فردی معتدل همچون علوی را دارید که ریاست شورا است. عاقل منش با سابقهی سه دوره حضور در شورا و کسی که بیشترین سالهای ریاست شورا را در رشت به خود اختصاص داده هست. فردی با تجربهی پارلمان ملی همچون رمضانپور دارید و دیگرانی که هر کس در جایگاه خود میتواند موثر باشد. اما پرسش اساسی این است چرا با این پتانسیل برای مشکلات اساسی شهر برنامه ندارید؟ خودتان را از روزمرَگی و قید و بندهای بیمورد برهانید. کار رسانهها نوشتن است، همانطور که کار شما برنامهریزی شهری است. مشکل شهر رشت ترافیک سنگین آن است که نیاز به کمربندی دوم احساس میشود. اگر امروز برای آن برنامهریزی نشود فردا خریداری زمینهایی که برای ایجاد این کمربندی در اطراف شهر نیاز به آن وجود دارد، غیرممکن خواهد بود. همانگونه که شما آلان برای ایجاد یک بلوار جدید در شهر باید میلیاردها تومان بیش از دیروز هزینه کنید و یا برای تعریض یک خیابان کوچک برای خرید چند دستگاه خانه و مغازه باید هزینهیی چندین و چند برابر بدهید. مشکل شهر رشت آسفالت آن است. ما با داشتن دو کارخانهیآسفالت و تولیدات وسیع آن نباید مشکل آسفالت داشته باشیم. چرا هنوز کار اصولی و زیربنایی در این زمینه انجام نشده است؟ مشکل اصلی شهر رودخانههایآلودهی آن هستند که ما را در جهان معروف کردهاند. در کمتر شهری میتوان مشاهده کرد که دو رودخانه از مرکز شهر آن بگذرند و هر دو رودخانه به جای سرزندگی و نشاط، آلودگی و افسردگی برای مردم به همراه داشته باشند. مشکل اصلی شهر فضای سبز اندک آن است که حتی شهرهای کویری از شهر رشت که در آب و هوای معتدل واقع است فضای سبز و باغها و بوستانهای بیشتر دارند. مشکل اصلی شهر سیستم حمل و نقل همگانی آن است که بسیار کم حجم و در عین حال فرسوده و قدیمی است. شما میگویید مردم از وسایل نقلیه ی همگانی استفاده کنند، این یک راهبرد شهری است، درست؛ اما این وسایل نقلیه را به مردم نشان دهید که کجا دارند کار میکنند؟ چند تا هستند؟ چه زمانهایی سرویسدهی میکنند؟ ظرفیت حمل و نقل آنها چقدر است؟ مشکل اصلی شهر نبود مشارکت اجتماعی در اجرای برنامههای شهری است. خودمان را گول نزنیم در برنامههای افتتاحیهی پروژههای شهری چند درصد از شهروندان رشت یا حتی یک محله شرکت میکنند؟ در اجرای برنامههایی که تدارک دیده میشود، درصد مشارکت اجتماعی مردم رشت چقدر است؟ سرتان را درد نیاورم مشکلات انبوه شدهی شهر رشت آنقدر هستند که اشتباه سهوی یا عمدی یک فرد از یک رسانه و یا حتی غرضورزی یک رسانهی دیگر آنقدر به چشم نمیآیند. گیریم که حتی یک رسانه با یک عضو شورا مشکل داشته و یا اصولاً مخالف او است، بنا به هر دلیل. آیا این موضوع اسباب نگرانی شهروندان است؟ خب، کار رسانهها همین است. تا تضارب و برخورد آرا نباشد، پیشرفتی هم حاصل نخواهد شد. اعتقاد دارم باید همهی ما افق دیدمان را در زمینهی توسعهی شهری بازتر کنیم. تا این نگاه وجود نداشته باشد؛ باید بدانیم همین هست که هست.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.