هاتف نیوز– سیدحسین ضیابری سیدین – یکی از نمادهای فرهنگی – اقتصادی استان گیلان بازارهای هفتگی آن است اما در این مطلب هدف بررسی وضعیت این بخش از هویت گیلانیان نیست بلکه هدف نشان دادن آسیب و لطمهیی است که این روزها خواب آسودهی بازارهای محلی گیلان را سخت برآشفته و تشنج و هرج و مرج را بر برپایی آنها حاکم نموده است.
هاتف نیوز– سیدحسین ضیابری سیدین – یکی از نمادهای فرهنگی – اقتصادی استان گیلان بازارهای هفتگی آن است اما در این مطلب هدف بررسی وضعیت این بخش از هویت گیلانیان نیست بلکه هدف نشان دادن آسیب و لطمهیی است که این روزها خواب آسودهی بازارهای محلی گیلان را سخت برآشفته و تشنج و هرج و مرج را بر برپایی آنها حاکم نموده است. این روزها بازارهای محلی استان گیلان سخت متاثر از هجوم و یورش کالاهای چینی و روسی است از همه نوع اما به ویژه کالاهای صنایع دستی گیلان بیشتر مورد هجوم ناجوانمردانهی کالاهای کشور چین قرار گرفته است به طوری که آرام آرام صدای افتادن آخرین درختهای جنگل کهنسال گیلان را با تبرهای صنایع دستی چینی به کف جنگلهایمان میشنویم! بازارهای محلی استان گیلان که پیش از اینها محلی برای بروز استعدادهای فرهنگی هنرهای سنتی و بومی استان بودهاند این روزها حال و روز خوش ندارند و مورد هجوم کالاهای چینی قرار گرفتهاند. به جای عرضهی قاشق چوبی و کلاه حصیری، محصولات و تولیدات هنرهای سنتی و بومی و صنایع دستی استان گیلان وسایل چوبی و صنایع دستی ساخت چین به وفور عرضه میشود و خریداران بازارهای هفتگی چارهیی جز انتخاب این محصولات بیکیفیت و بیهویت ندارند. کمتر دیدهایم که گردشگران در مسافرت به استان گیلان به یکی از بازارهفتگی در شهرها و روستاهای این استان سر نزنند و مدتی به گشت و گذار در آن نپردازند، یا مقابل یک فروشگاه صنایع دستی و سنتی نایستند و از محصولات و تولیدات سنتی گیلان همچون کوکی، کلوچه، بادام زمینی، ماهی سفید، زیتون پرورده و… به یادگار و ارمغان چیزی نخرند. اما این روزها بازارهای محلی گیلان از آفت و آسیبی خطرناک رنج میبرد که کمتر به چشم گردشگران میآید. بازارهای سنتی و محلی گیلان هماکنون محل تاخت و تاز و جولان کالاهای چینی و روسی شده است. امروزه کشور چین توانسته بازارهای کشور و حتی گیلان را با کالاهای تولیدی خود که از شیرمرغ تا جان آدمیزاد را شامل میشود، تسخیر کند و بازارهای گیلان با وجود اصالت و دیرپاییشان همینک نفسهایش به شماره افتاده است. کارشناسان اقتصادی میگویند: کشور چین هماکنون در حال قبضه کردن بازار کشورهای مختلف جهان اعم از اروپایی، آمریکایی و آسیایی است. چون با توجه به نیروی کار ارزان، تولید انبوه کالاهای مختلف، استفاده از تکنولوژی مدرن و بهروز و قیمت ارزانتر نسبت به مشابههای داخلی، کشور چین تبدیل به مرکز تولید کالاهای مختلف در جهان شده و بیشتر کشورها میزبان کالاهای تولید شدهی چینی هستند و دیگر ما را هم یارای رقابت با آنها نیست! از یک سو مسوولان ما از موضوعاتی به نام «اقتصاد مقاومتی» و «لزوم خرید محصولات داخل» دم میزنند و از دیگر سو قافیه را بدون مقاومت به ورود محصولات چینی از پیش باختهاند. چرا باید بازارهای سنتی و محلی گیلان که زمانی برنج محلی، مرغهای بومی، تخممرغهای محلی، صنایع دستی بومی گیلان، دستساختههای هنری هنرمندان سنتی و بومی، حصیر، نمد، سفال، کوزه و… گیلان را عرضه میکردند که با دسترنج گیلانیان تولید میشدند و میتوان گفت ماحصل کار و تفکر گیلانیان بومی بودند حالا به جولانگاه محصولات «بیکیفیت چینیها» تبدیل شود؟ با ادامهی این روند دیگر بازارهای هفتگی گیلان که روزگاری هویت و تاریخ این منطقه بودهاند و جذابیتی ویژ برای گردشگران نیز داشتهاند، کمکم از رونق میافتند و برنج باسماتی، مرغ روسی، قاشق و چنگال چینی و انواع و اقسام محصولات وارداتی را عرضه میکنند که نمیتوانند برای گیلانیان و یا حتی گردشگران جذاب و جالب باشد. فرصت رونق فرهنگی- تجاری که گردشگران و میهمانهای نوروزی و مسافران تابستانی با حضور در گیلان میتوانند در این استان به وجود آورند و با حضور در همین بازارها با فرهنگ اصیل و کهن گیلان آشنا شوند کمکم دارد از دست میرود. نگاهی به آمار گمرگ ایران از این موضوع حکایت میکند که از رنگ موی سر تا سنگ پا حالا دارد از کشور چین به ایران وارد میشود. سنگ مرمر، گوانت، سنگ کف و دیوار،آیینهی ماشین قاب شده، سیم خاردار، میخ، میخ سرپهن پونز، سوزن دو زندگی، رفوگری، ظرفشویی و روشویی، تیغه برای کارد و چاقو، دستهی کارد و چاقو، مداد تراش و تیغهی آن، لوله از فلز معمولی، قفسهی بایگانی، گیرهی نامه، گوشهگیر نامه، چوب ماهیگیری، قلاب ماهیگیری، استخوان، کاسهی لاک پشت، انواع شاخ، دگمهی قابلمه، دگمهی فشاری، زیپ یا دندانه از فلزات معمولی، مهرهای تاریخزنی، جارو، چراغ رومیزی و کنار تخت، کارد سرمیز با تیغهی ثابت، بیل، بیلچه، موی انسان، رنگ موی سر، روتختی، لوله و شیلنگ از کائوچو و کلاه، نیزه، لوازم و ملحقات، واکس کفش، سنگ پا، خاک رسنسوز، کچاپ گوچه فرنگی و دیگر سسهای گوجه فرنگی، هلو، شلیل، شفتالو، مرکبات، بادام زمینی، انواع میوه و پوست میوه تنها بخشی از فهرست کالاهای وارداتی از کشور چین به ایران است. اما اگر از این فهرست بالا بلند که بگذریم اشکالی که کالای چینی وارد شده به کشور دارند، بیکیفیت بودن آنها است که بسیاری از مردم و حتی رسانههای گروهی نیز به آن اذعان دارند و این مهم لزوم نظارت بر واردات محصولات چینی را در گام نخست و سپس کنترل بر کیفیت آنها را در گام بعدی اجتنابناپذیر میسازد. از این موضوع که بگذریم تولیدکنندگان محصولات سنتی و بومی گیلان در طول سالهای گذشته همواره با مشکلات کوچک و بزرگ دیگر نیز روبهرو بودهاند. از مهمترین مشکلات هنرمندان و صنعتگران رشتههای مختلف مرتبط با چوب میتوان تهیهی مواد اولیه یا همان چوب را عنوان کرد. همچنین با توجه به اینکه بیشتر صنعتگران صنایع دستی از قشرهای کمدرآمد جامعه هستند، در بسیاری موارد با وجود داشتن استعداد و علاقه در زمینهی تولید صنایع دستی اما حمایتهای اقتصادی لازم از آنها به عمل نمیآید. این دو موضوع را در کنار لطماتی که در چند سالهی گذشته به بازار صنایع دستی با ورود بیبرنامهی کالاهای وارداتی به ویژه از کشورچین وارد آمده، بگذارید و ببینید هنرمند و صنعتگر داخلی حالا با چه مشکلاتی در زمینهی کسادی بازار و کاهش درآمدش باید دست و پنجه نرم کند. حالا باید کلاه خودمان را قاضی کنیم. به راستی چه کسی مسوول واردات بیبرنامه و نابودکنندهی تولید ملی علیرغم همهی شعارهایی که برای حمایت از تولید داخل سر داده میشود، است؟ وارداتی که سهمی فزایدهی در بیکاری کارگران ایرانی، تعطیلی کارخانهها و کارگاهها، خشک شدن مزارع و باغها و از کار ایستادن چرخ کارخانههای ما را سبب شده است؟ به اعتقاد کارشناسان اقتصادی مسوولان باید حالا بررسی دقیق بنمایند تا مشخص شود مشکل کار کجا است که از یک روستای دورافتاده تا بزرگترین فروشگاههای پایتخت، هماکنون مورد هجوم کالاهای مصرفی خارجی به ویژه چینی است؟
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.