کد خبر : 8433
تاریخ انتشار : شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۴

تاملی بر جنجالی بیمورد با عنوان «رسانه‌ی مریض» در فضای مجازی؛

تاملی بر جنجالی بیمورد با عنوان «رسانه‌ی مریض» در فضای مجازی؛

برای تشخیص «مریض»ها لزوماً فرد نباید «پزشک» باشد اما برای «درمان» چرا!
هاتف – سیدحسین ضیابری سیدین – پیش از هر چیز باید بگویم که به شدت و با علاقه‌مندی اعتقاد دارم رسانه‌ها بایستی آزاد باشند و آزادانه و به راحتی بنویسند، نقد کنند و به چالش بکشند اما به نظر من نقد و انتقادی که در جهت توسعه و پیشرفت استانمان از جنبه‌های گوناگون نباشد، سوزاندن «فرصت»، «فضا»، «نیرو» و «امکان» فعالیت است.

برای تشخیص «مریض»ها لزوماً فرد نباید «پزشک» باشد اما برای «درمان» چرا!
هاتف – سیدحسین ضیابری سیدین – پیش از هر چیز باید بگویم که به شدت و با علاقه‌مندی اعتقاد دارم رسانه‌ها بایستی آزاد باشند و آزادانه و به راحتی بنویسند، نقد کنند و به چالش بکشند اما به نظر من نقد و انتقادی که در جهت توسعه و پیشرفت استانمان از جنبه‌های گوناگون نباشد، سوزاندن «فرصت»، «فضا»، «نیرو» و «امکان» فعالیت است.
به نظر من که بیش از سه دهه‌ است فعالیت مطبوعاتی می‌کنم و هم‌اکنون«هاتف» قدیميترین هفته‌نامه‌ی گیلان را مدیریت می‌نمایم، اصولاً رسانه‌ها نباید به تعریف و تمجید مدیران و مسوولان بپردازند و بیشتر بایستی بر قدرت و توان نظارتی خود تکیه کنند تا با اعمال نظارت اجتماعی از انباشته شدن قدرت و بروز فساد جلوگیری شود.
نظارت اجتماعی رسانه‌های گروهی که نص صریح قانون است، این امکان و فرصت را به رسانه‌ها می‌دهد تا با بیان مطالب ارزشمند و قابل اعتنا همراستا با سیستمهای نظارتی بخشهای دیگر حاکمیتی و دولتی، فضا و امکان سوءاستفاده از قدرت، محدود و محدودتر شود.
بسیار شنیده‌ایم که می‌گویند «قدرت فساد می‌آورد» و من هم تا حدود بسیاری به این قضیه رسیده‌ام که اگر صاحب قدرت و نفوذ خود را در هاله‌یی از مصونیت نقد شدن ببیند، امر بر او مشتبه شده و تصور می‌نماید یکته‌تاز میدان است و می‌تواند فراقانونی، دست به هر اقدام که ممکن است حتی خلاف شرع، عرف یا قانون باشد بزند. در چنین حالتی قدرت نظارتی رسانه‌های گروهی می‌تواند خواب آسوده‌ی خلافکاران را برآشوبد اما بایستی این موضوع مهم را هم از نظر دور نداشت که «رطب خورده نمی‌تواند منع رطب کند» اگر دست‌اندرکاران رسانه‌یی، مدیران را به سوء استفاده از قدرت، فساد، رانتخواری، سوء‌استفاده از مقام، منابع و…. متهم می‌کنند و یا به باد انتقاد می‌گیرند، بایستی خود به طریق اولی از این موضوعات و آفتها به دور باشند. رسانه‌یی که با هدف باجگیری یا باج‌خواهی دست به نقد و انتقاد از یک مقام و مسوول بزند نه تنها انتقادش ارزشی ندارد بلکه کورسوی امید بهبودی در روند توسعه‌یی جامعه را نزد افکار عمومی می‌بندد و اذهان و افکار عمومی را دچار یاس، سرخوردگی و ناامیدی می‌کند.
در طی دوران فعالیت مطبوعاتی خود به این نتیجه رسیده‌ام که اگر نقد و انتقاد از خاستگاه حمایت مردمی نباشد و ریشه در خواسته‌ها و تمایلات فردی، جناحی یا منافع رسانه‌یی داشته باشد نه تنها تاثیرگذار نیست بلکه راه را بر روند حرکت قطار توسعه می‌بندد و تخم نفاق و جدایی در جامعه می‌پراکند. به تعبیری اگر نقد قرار است غیرمنصفانه و منفعت‌طلبانه باشد، انجام نشود بهتر است!
اما با همه‌ی این اوصاف هیچگاه نمی‌توان مرزی مشخص بین نقد «منصفانه» و «جانبدارانه» برای اذهان و افکار عمومی متصور شد، چرا که در آنسوی فعالیت مطبوعاتی مردم از پشت صحنه‌ی مطالبی که انعکاس می‌یابد و بازتاب پیدا می‌کند معمولاً بی‌خبر هستند و همان چیزی را مورد قضاوت قرار می‌دهند که رسانه‌ها به بازتاب آن پرداخته‌اند و همین خود دلیلی بر تاثیرگذاری رسانه‌های گروهی و ارزش و اهمیت قلم است.
از دیگر سو صنف رسانه‌های گروهی هم از دو آفت مزمن که هفته‌ی گذشته استاندار گیلان از عنوان «مریض» برای آن استفاده کرد رنج می‌برد. یک آفت برخی رسانه‌ها بهره‌گیری از افراد ناکارآمد، آموزش ندیده، غرض‌ورز و خودبزرگ‌بین است و از آفت دیگر که به سیاستگذاران رسانه‌یی برمی‌گردد می‌توان وابستگی به کانونهای کوچک و بزرگ قدرت و ثروت یاد کرد.
بین رسانه‌های گروهی همانند همه‌ی صنوف دیگر افراد صالح و ناصالح، خوب و بد، کاربلد و ناتوان، منصف و غرض‌ورز و… فعالیت می‌کنند بنا براین ماحصل کار و راندمان فعالیت رسانه‌های گروهی به افرادی برمی‌گردد که در یک رسانه کار می‌کنند. نبایستی حتماً پزشک شد تا بتوان تشخیص داد که یک رسانه‌ «مریض» است یا «سالم»! بلکه از عملکردها می‌توان به راحتی به این نتیجه رسید، پی برد و یا تشخیص داد. الزاماً فردی که مریض است بیماری او به وسیله‌ی پزشک تشخیص داده نمی‌شود بلکه افرادی که در کنار او هستند و با او کار می‌کنند، هم می‌توانند از حالات، گفتار و رفتار او پی ببرند که آیا این فرد «مریض» است یا در حال «مریض» شدن.
در هر صنفی ممکن است این بیماری و نقص وجود داشته باشد. آیا می‌توان ادعا کرد که پزشک «مریض» نداشته باشیم؟ آیا می‌توان ادعا نمود که «مهندس ساختمان» ممکن است «مریض» نشود؟ و… لزوماً تشخیص بیماری یک پزشک بر عهده‌ی پزشک نیست بلکه یک فرد عادی هم می‌تواند این موضوع را تشخیص دهد. پزشکی که رسالت واقعی خود را فراموش کرده باشد، نمی‌تواند «سالم» باشد. مهندس ساختمانی که نظارت بر کار ساخت‌وساز را دقیق و اصولی انجام ندهد، قطعاً «مریض» است اما به هرحال همه‌ی آنها در صنف خود فعالیت می‌کنند و در هر صنف هم انسانهای خوب و نیکوکار فعال هستند و هم انسانهایی که ممکن است شر ایجاد کنند و جامعه را دچار دردسر نمایند.
بنا بر این بدون تعصب بایستی بپذیریم که ممکن است در جامعه‌ی رسانه‌یی ما هم افرادی باشند که ممکن است خاستگاه فکری آنها در جهت و اهداف توسعه‌یی جامعه نباشد و به دنبال مقاصد و اهداف دیگر از جمله اهداف فردی و… باشند. نمی‌توان تایید نمود که صددرصد افراد یک جامعه یا صنف بخصوص سالم و بدون دردسر هستند.
اما موضوع دوم اینکه به نظر می‌رسد در جنجالی که هفته‌ی گذشته به پا شد واقعیتها با هوچیگریها درهم آمیخته است.
خبرگزاری «فارس» در گزارش از نشست شورای پدافند غیرعامل استان گیلان به نقل از استاندار نوشت که وی با اشاره به اینکه یکی، دو رسانه‌ی مریض در گیلان داریم، خاطرنشان کرد: مدیریت رسانه‌های مذکور استانی نیست و به‌دنبال به‌هم ریختن استان هستند.
بر پایه‌ی این گزارش استاندار گیلان با توصیه به رسانه‌های مذکور، متذکر شد: رسانه‌های کارشکن به جمع دیگر رسانه‌ها در استان بپیوندند و خود را اصلاح کنند.
«فارس» تاکید کرد: نجفی به فضای کاری ایجاد شده در گیلان اشاره کرده و گفته است: مدیران رسانه‌های مذکور نان گیلان را می‌خورند اما کارشکنی می‌کنند و اگر در چارچوب گام برندارند ناچار هستیم به شکل دیگری با آنها برخورد کنیم.
این مقام مسؤول با بیان اینکه تاکنون با رسانه‌ها متوسل به برخورد نشدیم، اظهار کرد: رسانه‌ها با دستگاههای اجرایی گیلان همکاری داشته باشند.
اما سایت رسمی و پایگاه اطلاع‌رسانی استانداری گیلان همین موضوع را به شکلی منطقی و ایجابی انتقال داده و نوشته است: دکتر نجفی در بخشی دیگر از سخنان خود با انتقاد از عملکرد یکی و دو رسانه که در جهت تخریب و حاشیه‌سازی در استان اقدام می‌کنند به آنها توصیه کرد: به جمع سایر رسانه‌ها در جهت کمک به استان بپیوندند.
قطعاً یکی از وظایف و اساس کار رسانه‌های گروهی پیشرفت و توسعه‌ی استان گیلان است. رسانه‌یی که در مسیر این هدف نباشد و بخواهد تنها و تنها به منافع خود بیندیشد و با انجام مصاحبه‌های جنجال‌برانگیز و حاشیه‌ساز فضا و شرایط را برای برنامه‌ریزیهای توسعه‌ در گیلان ملتهب و ناآرام کند از نظر دست‌اندرکاران رسانه‌های گروهی نیز محکوم است چه رسد از نظر مسوولان و مقامات دولتی یا حکومتی.
اینکه پس از فعالیت بیش از سه دهه کار مطبوعاتی در استان گیلان رسانه‌های گروهی اینک به این نتیجه رسیده‌اند که جز توسعه و پیشرفت استان خود چیزی نخواهند و اگر نقد و انتقادی هم می‌کنند در همین جهت باشد، این موضوع تکامل فکری رسانه‌های ما را نشان می‌دهد.
اما در این بین با سوء تعبیر از سخنان استاندار گیلان حواشی دیگری هم ایجاد شد. یکی اینکه خانه‌ی مطبوعات گیلان بیانیه‌یی صادر کرد و سپس دو عضو هیات مدیره‌ی این تشکیلات از انتشار آن اظهار ناخرسندی کردند و دوم اینکه نمایندگان مجلس استان گیلان هم کم و بیش در این زمینه به اظهار نظر پرداختند.
در شرایطی که همه‌ی نیروها و امکانات بایستی بسیج شوند تا مدیریت ارشد استان بتواند در فصل تدوین بودجه و تهیه‌ی برنامه‌ی ششم حق استان گیلان را بستاند و عقب‌ماندگیهای تاریخی این خطه را مخصوصاً با حضور دکتر نوبخت جبران کند، استاندار گیلان نباید خود را اسیر و درگیر مسائل کوچک و دست و پا گیر نماید.
دقیقاً در طول سالهای فعالیتم در مطبوعات گیلان به این نتیجه رسیده‌ام که هر جا موضوعات کم‌اهمیت رسانه‌یی شدند، مشکلات و معضلات اساسی استان دیده نشده و یا مغفول مانده‌اند.
کار رسانه‌های گروهی حمایت از دولتمردان یا پایگاههای فعالیت حاکمیتی نیست، ویژگی اصلی و مهم رسانه‌های گروهی و نفس وجودی آنها این است که باید همبستگی کلی را بین اجزای مختلف جامعه در پاسخ به نیازهای همگانی ایجاد و تقویت کنند.
رسانه‌های گروهی نقشی مهم در اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی، هویت دادن به گروههای گوناگون اجتماعی و تلاش برای حرکت، نشاط، پویایی و سرزندگی افراد جامعه دارند. نقش مدیران یک استان هم باید این باشد که از ابزار و امکان رسانه‌یی موجود خوب استفاده شود.
بنا بر این اولاً بنده به عنوان یکی از قدیمیترین مدیران مسوول نشریات استان سخنان استاندار گیلان را هیچگاه توهین به جامعه‌ی رسانه‌یی و یا ناروا تشخیص نمی‌دهم بلکه اعتقاد دارم به طور طبیعی ممکن است در هر صنف و یا گروه این دسته‌بندی وجود داشته باشد. اینکه برخیها ممکن است این سخنان را به خود بگیرند و یا آن را به توهین و یا ناسزا تعریف و تبیین کنند، دقیقاً به رفتارشان با افکار عمومی و جایگاهی که در آن فعالیت می‌کنند، برمی‌گردد و اینکه نگران هستند تا نکند جامعه آنها را «مریض» بداند یا بشناسد.
البته اعتقاد دارم افراد مریض – به فرض وجود – بایستی با درمان خود خدای ناکرده کاری نکنند که موجب سلب آسایش و آرامش دیگران یا جامعه شود.
«فتوتیتری» که یکی از سایتهای اینترنتی هم برای استاندار در لباس پزشک ساخته بر خلاف انتظار برخیها به نظر من بسیار به‌جا و شایسته است، چون استاندار گیلان به عنوان مقام ارشد اجرایی استان که نظارت عملکرد مدیران استان را بر عهده دارد به خوبی می‌داند که در پس هر ماجرا چه جریاناتی ممکن است وجود داشته باشد و بهتر می‌تواند رفتارهای «سالم» یا «مریض» را تشخیص دهد.
البته در جامعه هم چنین است و افراد یا سالم هستند و یا مریض. ساز و کارها و برنامه‌ریزیها برای نحوه‌ی برخورد با بیماران و درمان بیماریها هم متفاوت است که خود حدیثی مفصل قطعاً خواهد داشت اما این موضوع را نباید از نظر دور بداریم که انسانهایی که به درجه‌یی از معرفت و شناخت رسیده‌اند که قصد خدمت به جامعه را دارند و می‌توان از آنها به عنوان انسانهای خدمتگزار، نیکوکار و توسعه‌گرا یاد کرد، همچون شمعی هستند که خود آب می‌شوند و از برکت نور وجودشان جامعه بهره می‌گیرد. کم نیستند انسانهایی که با ساختن مدرسه، کتابخانه، دانشگاه و وقف مال، جان، آبرو و قلم خود تلاش می‌کنند تا شهر و استانشان آباد شود، آیا این انسانها را می‌توان با آنهایی که چوب لای چرخ توسعه و پیشرفت می‌گذارند، یکی دانست؟!

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.