هاتف نیوز – هفتهی آینده روحانی و دولتمردان «تدبیر و امید» به گیلان سفر میکنند. از مشکلات گیلان آنقدر در رسانههای گروهی گفته و نوشته شده که حتی گیلانیان از اظهارنظر دربارهی آنها کمکم دارند به ستوه میآیند. دیگر از راهآهن گیلان که مردم این خطه قرار بوده چندین و چند سال پیش سوت قطار را در این سامان بشنوند، یا آزادراه رشت –قزوین که قفل توسعهی آن در 11 کیلومتر منجیل بسته مانده، یا مسالهی آلودگی رودخانههای «زرجوب» و «گوهررود» که به «زهرجوب» و «گندرود» تبدیل شدهاند یا مشکلات مدیریتی که هماکنون گریبان مدیریت شهری مرکز استان را گرفته و … صحبت کردن، بیشتر به شعارگرایی شباهت پیدا نموده تا جدیت برای پیگیری موضوع در جهت حل آنها.
هاتف نیوز – هفتهی آینده روحانی و دولتمردان «تدبیر و امید» به گیلان سفر میکنند. از مشکلات گیلان آنقدر در رسانههای گروهی گفته و نوشته شده که حتی گیلانیان از اظهارنظر دربارهی آنها کمکم دارند به ستوه میآیند. دیگر از راهآهن گیلان که مردم این خطه قرار بوده چندین و چند سال پیش سوت قطار را در این سامان بشنوند، یا آزادراه رشت –قزوین که قفل توسعهی آن در 11 کیلومتر منجیل بسته مانده، یا مسالهی آلودگی رودخانههای «زرجوب» و «گوهررود» که به «زهرجوب» و «گندرود» تبدیل شدهاند یا مشکلات مدیریتی که هماکنون گریبان مدیریت شهری مرکز استان را گرفته و … صحبت کردن، بیشتر به شعارگرایی شباهت پیدا نموده تا جدیت برای پیگیری موضوع در جهت حل آنها. هر مدیر، مسوول و مقام مرتبط یا غیرمرتبط با این موضوعات را میتوان در صفحات رسانههای گروهی پیدا کرد که در این باره اظهارنظر کرده و سخن راندهاند اما کسی پیدا نمیشود که قفل سنگین این بار گران را بگشاید! گیلانیان این روزها بیشتر از اظهارنظر مسوولان چنین استنباط میکنند که شاید خود باید آستین همت را بالا بزنند و این مسائل و مشکلات را حل کنند چون مقامات ما هر روز در بارهی موضوعات مهم استان میگویند: «چنین باید بشود»، «چنان باید نشود»، «این کار باید انجام شود» و «آن کار باید انجام نشود»؛ گویی که مقامات ما را ساختهاند تا اظهارنظر کنند، به طرح و بیان موضوع اکتفا نمایند و مردم گیلان را هم ساختهاند که بشنوند و سپس فراموش کنند! در پس همهی این ماجراها گیلان میماند و گیلانیان و انبوهی از مشکلات ریز و درشت این خطه که در طول سالیان گذشته همه از آن گله کرده در صورتی که به خوبی هم درد را میشناسند و هم درمان را. حتی در این دوره که فردی همانند دکتر محمدباقر نوبخت که در راس هرم مدیریتی کشور قرار گرفته نتوانسته است دستکم به حل یکی از آنها موفق شود. هنگامی که دولتمردان «تدبیر و امید» آمدند و رفتند؛ باید از خودمان بپرسیم آیا همچون دولتهای پیشین تنها تصویب طرح و پرورژه و تاییدیهی اجرا و همچنین بحث و بررسی در بارهی مسائل برایمان کافی بوده و ما فقط باید به مصوبات دلخوش باشیم یا باید بدانیم ورود، حضور و پیگیری دولتمردان چه مشکلاتی از این خطه را حل کرده یا خواهد کرد؟! گیلانیان که جزو مظلومترین مردمان ایران هستند و هم رنج تیمارداری استانی محروم را بر عهده دارند و هم هزینهی میهمانداری میلیونها ایرانی را در طول سال میپردازند، چه طرفی تاکنون از سفرهای استانی ریاستهای جمهور پیشین بردهاند؟ آیا راهآهن آنها به سامان رسیده؟ آیا راههای توسعهیی آنها به مرکز کشور گسترش یافته؟ آیا سیستم مدیریتی آنها بهسازی شده؟ آیا صنایع کوچک و بزرگ اشتغالزا در آن ایجاد شده؟ آیا کارخانجات و صنایع تبدیلی مورد نیاز این خطه را به خود دیده؟ آیا بهبودی در کشاورزی آن حاصل شده؟ آیا … هر چند میدانیم این همه خواسته از یک فرد و حتی یک مجموعه دور از انصاف و عدالت است اما باید بپذیریم که گیلان عزیز که مردمانی خونگرم و باصفا دارد از اصلیترین زیرساختها و زیربناهایی که در استانهای دیگر در طول سالهای گذشته فراهم شده، محروم مانده است. اینکه مشکلات زیربنایی استان گیلان را کدام دولت از دولتهایی که میآیند و میروند حل خواهد کرد و تن رنجور و بیمار گیلان را که سالهای سال است هیچ پزشک کاربلد و توانایی برای آن نسخه نپیچیده، درمان خواهد نمود؟ پرسشی است که این روزهای توجه خیلیها را به خود معطوف داشته و حال گیلانیان میاندیشند که «کلید روحانی برای باز کردن قفل مشکلات بیشمار گیلان چه خواهد بود؟»
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.